چهار تقسیمبندی درباره بومیسازی فلسفه
روحالله کریمی در ابتدای این نشست با اشاره به چهار تقسیمبندی مطرحشده درباره بومیسازی برنامه فلسفه برای کودکان گفت: عدهای با این برنامه مخالفند و معتقدند که قرآن و سنت برای همه پرسشهای ما پاسخ دارد. دسته دوم مخالفان نیز اگرچه با کل فلسفه مخالف نیستند اما با فلسفه برای کودکان مخالفند و معتقدند باید گذاشت تا کودک، کودکیاش را بکند یا اینکه معتقد هستند کودک توانایی فلسفهورزی ندارد. از سوی دیگر برخی افراد این گروه معتقدند فلسفه برای کودکان از آنجا که در غرب و توسط «متیو لیپمن» طراحی شده، تفکر غربی و سکولاری دارد.
وی ادامه داد: اشکال دیگر این گروه به برنامه بومیسازی در این است که آنها معتقدند این برنامه به جای جامعهپذیر کردن کودکان آنها را جامعهستیز میکند.
وی با اشاره به نظریات موافقان برنامه بومیسازی فلسفه برای کودکان اظهار کرد: این گروه معتقدند چون تعقل و تفکر امری جهانشمول است نمیتوانیم آن را به غرب یا شرق اختصاص دهیم بنابراین مسائلی که در فلسفه بیان میشود برای عقل بشری قابل ادراک است. در میان کسانی که ضرورت بومیسازی را مطرح میکنند عدهای معتقدند باید فلسفه ایرانی ـ اسلامی را برای کودکان داشته باشیم و در واقع از تفکر شهودی و وحیانی برای شبیهسازی داستانها برای کودکان استفاده کنیم.
به گفته کریمی، از سوی دیگر عدهای نیز معتقدند باید رویکرد گزینشی درباره بومیسازی فلسفه برای کودکان داشته باشیم و در واقع در این روش میتوانیم روش را از غرب و محتوا را از داخل کشور بگیریم. در همین میان نیز کسانی هستند که در گزینش روش هم قائل به تفصیل هستند و میگویند تفکر انتقادی، اسلامی و غیراسلامی ندارد و ما تنها در مسائلی مانند مابعدالطبیعه میتوانیم در روش و محتوا گزینشی عمل کنیم.
این پژوهشگر فلسفه، با بیان این که در میان این اظهارنظرها خطای زیربنایی صورت گرفته افزود: برخی معتقدند فلسفه زیربنای تمدن غربی است و در واقع روح تمدن غربی از طریق فلسفه به سخن درآمده است، بنابراین اگر ما میخواهیم برنامه فلسفه را بومیسازی کنیم باید ابتدا مبانی آن را در قالب کتابی تدوین کنیم و بعد از دل مبانی، محتوا و داستانها را بیرون آوریم و در قالب کتابهای مستقل منتشر سازیم.
وی تأکید کرد: این در حالی است که در غرب ابتدا علم وجود داشته و بعد فلسفه با تأخیر وارد شده است بدین معنی که در غرب ابتدا علم به وجود آمد و سپس افرادی مانند دکارت یا بیکن کتابهای خود را تالیف کردند. پس این سادهانگاری است که فکر کنیم میتوانیم در ابتدا مبانی را به وجود آوریم و بعد براساس آن بومیسازی محتوا را ادامه دهیم.
کریمی همچنین گفت: ما باید پرکار باشیم، کتاب بنویسیم و بعد به آزمون و خطا بپردازیم و در میان رفت و آمدمان با کتابها روشهای جدیدی را استخراج کنیم.
وی تاکید کرد: آنچه امروزه به عنوان انتقاد از برنامه بومیسازی فلسفه برای کودکان توسط برخی افراد در سایتها مطرح میشود کلیگویی و گندهگویی است و با این حرفها به جایی نمیرسیم. شعار فلسفه اسلامی برای کودکان با این گونه حرفها به جایی نمیرسد.
وی همچنین گفت: برخی از این افراد مطرح میکنند که عقلی که در کتاب مقدس ما آمده با عقلی که در فلسفه غرب مطرح شده، متفاوت است و براین اساس استناد میکند که ما نمیتوانیم آن عقل و مسائلش را در برنامه بومیسازی فلسفه برای کودکان منتقل کنیم. این سخنها بهجز اینکه حرفهای کلی است راهکاری به ما ارائه نمیدهد.
شاخصههای بومیسازی فلسفه و نظرهای ناسنجیده
مهرنوش هدایتی نیز در بخشی دیگر از این مراسم با اشاره به این که جامعهای پویاست که نظام تعلیم و تربیت پویا داشته باشد، گفت: در بسیاری از مسائل داخل کشور، بومیسازی سرلوحه کارها قرار گرفته و در برخی موارد به موفقیت هم انجامیده است. اما اگر قرار است برنامه بومیسازی فلسفه برای کودکان اجرا شود باید شاخصههایی داشته باشد که در ادامه بحثم به آنها اشاره میکنم.
وی با تاکید بر بومیسازی در بنیانهای نظری مباحث افزود: بنیانهای نظری برنامه فلسفه برای کودکان همواره از سوی صاحبنظران مختلف مورد نقد و بررسی قرار گرفته است که در سخنان دکتر کریمی به آن اشاره مفصل شد، اما شاخصه دیگر بومیسازی، اهداف و کارکردهای برنامه فلسفه است. بومیسازی در رویه اجرایی برنامه، بومیسازی در برنامه درسی و کتابهای آن، بومیسازی در نقش تسهیلگر و مربیان فلسفه و بومیسازی ابزارهای اجرایی از دیگر شاخصههایی است که برای بومیکردن برنامه فلسفه برای کودکان باید آن را استفاده کرد.
هدایتی در بخش دیگر از سخنانش به نقدهایی که در بنیانهای نظری برنامه فلسفه برای کودکان مطرح میشود اشاره کرد و افزود: برخی به این موضوع اشاره میکنند که لیپمن با توجه به پراگماتیسم جان دیویی این برنامه را تدوین کرده و به ابعاد احساسی و عاطفی کودک توجه نکرده است، در حالی که اگر این افراد حتی یک کتاب از لیپمن را خوانده بودند یا تورق میکردند متوجه میشدند که خلاف این موضوع صادق است چرا که لیپمن در کتاب خود میگوید: «هیجان و احساس یک نوع تفکر است و ما نمیتوانیم عقل بدون هیجان داشته باشیم.» بنابراین بسیاری از نقدهایی که به او میشود بدون خواندن آثار و کتابهای او و همکارانش است و در عین حال هیچ جایگزینی به عنوان راهحل ارائه نمیشود.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه به نقدهایی که در برنامه بومیسازی فلسفه برای کودکان وارد شده، پرداخت و گفت: لیپمن در کتابش نوشته که ادعای این را دارد که تمام موضوعات فلسفی را در برنامه درسی خود گنجانده است اما این سوال مطرح میشود که آیا دغدغه کودک و نوجوان ایرانی با کودکان غربی یکسان است؟ مسلماً باید پژوهشهایی در سراسر کشور صورت گیرد تا دغدغههای دانشآموزان استخراج شود و برای پژوهش در اختیار محققان قرار گیرد.
وی یادآور شد: لیپمن عمری فیلسوف بوده و هرقدر که سعی کرده در کتابهایش فلسفه را به زبان کودک مطرح کند اما همچنان خواندن آثارش برای مخاطب خستهکننده است.
وی در بخش پایانی سخنانش به استفاده از ادبیات کهن ایران در برنامه بومیسازی فلسفه اشاره کرد و گفت: ادبیات کهن ما حاوی برخی نکات فلسفی مهم است که قابلیت استفاده در کتابهای فلسفی برای کودکان را دارد. ما نیز باید با توجه به این که نویسندگان خوبی داریم آنها را تشویق کنیم تا با استفاده از این مفاهیم، کتابهای متناسبی را برای کودکان تولید کنند.
وی یادآور شد: در قالب برنامه بومیسازی نه تنها کودک را با ادبیات آشنا ساختیم بلکه ادبیاتی را که در کتابخانهها مهجور مانده است، دوباره احیا کردیم و از طریق آن میتوانیم کودک را متفکر کنیم.
ارزشهای جهانی و نقدهای بدون خوانش
سعید ناجی نیز در بخش دیگری از این نشست با تاکید بر اینکه کسانی که برنامه بومیسازی را میپذیرند در اصل، اساس برنامه فلسفه برای کودکان را قبول دارند، گفت: وقتی کسی میخواهد برنامهای را بومی کند بدین معنی است که اصل آن را قبول دارد اما میخواهد براساس فرهنگ کشور خود برخی جزئیاتش را بومی سازد. بنابراین برنامه بومیسازی باید به گونهای باشد که اساس برنامه اصلی خراب نشود.
وی ادامه داد: عموم صاحبنظران علاقهمند به برنامه بومیسازی فلسفه برای کودکان معتقد هستند، بسیاری از مشکلاتی که در کتابهای فلسفی غربی برای کودکان مطرح میشود درباره کودکان ما نیز صادق میشود چرا که اینها مشکلات عصر جدید هستند.
وی ادامه داد: افرادی که دو کتاب «لیزا» و «لیلا» را نخواندهاند، آن را نقد کردهاند در حالی که اساس نقد باید بر خواندن کامل یک اثر باشد. بنابراین نقدها بر اساس یک قرائت درست نیست و ما اگر قرار باشد در برنامه بومیسازی فلسفه به کودکان پیشرفت کنیم با چنین روندی به جایی نمیرسیم.
وی با بیان اینکه برخی ارزشها جهانی هستند و نیاز به بومیسازی ندارند، گفت: به طور مثال دزدی در همه جهان کاری ناشایست است و این مساله نیازی به بومیسازی ندارد. همچنین بسیاری از مهارتهایی که در این کتاب از آنها صحبت شده، مهارتهای جهانی هستند و مختص یک کشور نیستند.
ناجی در بخشی دیگر از سخنانش در پاسخ به انتقادهایی که درباره کتاب «لیلا» مطرح شده به فلسفه تشکیل گروه «فبک» (فلسفه برای کودکان) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اشاره کرد و گفت: زمانی که ما میخواستیم گروه فلسفه برای کودکان را در پژوهشگاه دایر کنیم از طرف وزارت علوم به ما گفته شد که باید کتابهایی ترجمه و تالیف شود تا بر اساس آن برنامه بومیسازی اجرا شود. ما نیز در ابتدا تصمیم به ترجمه کتاب «لیزا» گرفتیم. البته من در مقدمه کتاب «لیلا» تاکید کردم که قصدم از ترجمه این کتاب آن است که نویسندگان یاد بگیرند چگونه مسائل فلسفی را به زبان داستان ارائه کنند.
وی افزود: در تصویب این طرح مرحوم کاردان تاکید کرد که اگر قرار است این کتاب ترجمه شود باید برخی مسائل آن و محتواهایش تغییر کند. به طور مثال در کتاب لیزا دو شخصیت اصلیش یک دختر و پسر هستند که ما با توجه به مسائل فرهنگی خود نمیتوانستیم کتاب را به همان صورت ترجمه کنیم. بنابراین نام شخصیتها، موقعیتهای مکانی و گاهی برخی محتواها در کتاب تغییر یافت.
وی تأکید کرد: هدف ما در این کتاب بومیسازی نبود، بلکه مناسبسازی یک اثر خارجی برای آغاز راه بومیسازی فلسفه برای کودکان بود. این کتاب آغاز حرکتی در راستای تدوین داستانهای دیگر بود و بنابراین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و اعضایش قصد این را نداشتند که این کتاب را به عنوان نمونه کامل بومیسازی فلسفه برای کودکان مطرح کنند.
این پژوهشگر فلسفه همچنین اضافه کرد: نقد کتاب باید با تورق و مطالعه آن همراه باشد. این که گفته میشود کتاب «لیزا» را فردی نوشته که مسیحی است نوعی مغالطه و حمله به گوینده است. ما باید به جای «چه کسی نوشته» به «چه چیزی نوشته» توجه کنیم.
هدایتی نیز در ادامه توضیحات ناجی اظهار کرد: در واقع بومیسازی کتاب «لیزا» به معنای بومیسازی کل برنامههای فلسفی برای کودکان در ایران نیست بلکه تنها برگردان فارسی از یک کتاب خارجی و مناسب سازی آن برای آغاز راه است.
وی تاکید کرد: دکتر ناجی در این کتاب نه میخواستند و نه توانستهاند که برنامه فلسفه برای کودکان را بومیسازی کنند و در واقع این اثر مناسبسازی یک اثر خارجی برای کودکان ایرانی است.
نظر شما