با این حال آثار او در خارج از فرانسه چندان شناختهشده نیستند چراکه به زبان انگلیسی ترجمه نشدهاند. این مسئله که یک نویسنده نسبتاً ناشناخته جایزه نوبل ادبیات امسال را کسب کرده، مسائلی درمورد تعلقات منطقهای آکادمی سوئد و اهداف و جایگاه جایزه نوبل ادبی را مطرح کرده است.
نخست باید ببینیم مودیانو کیست؟ او در نیویورک تایمز به عنوان نویسندهای معرفی شده که رمانهای موجز و گاهی رؤیاگونه او اغلب در جریان اشغال فرانسه توسط نازیها روی میدهند.
تعهد او به جنگ جهانی دوم و تاریخ فرانسه و مسائل مربوط به حافظه و هویت، طرفداران گسترده و وفاداری را برای او در میان نخبگان و مردم عادی فرانسه فراهم آورده است.
اما عدهای مانند «دن پایپنبرینگ» منتقد ادبی، معتقدند آکادمی سوئد بیش از حد بر موضوعاتی که اکنون معنای آنها کمرنگ شده تکیه کرده است، مفاهیمی همچون «آرمان گرایی»، «سنت» و «حماسه». این کلمات میتوانند به عنوان نقشه راه توسط نویسندگان جوان مورد استفاده قرار گیرند، اما آکادمی باید بر موضوعات جدیدتری تمرکز داشته باشد.
گرچه اکنون جایزه نوبل باعث خواهد شد آثار او بیشتر در دسترس قرار گیرند و مترجمان به سوی آثار او جذب شوند، اما شاید ترجمه نتواند نثر شاعرانه و خاطرهانگیز او را در روایات پررمز و راز رمانهایش آنگونه که شایسته است منتقل کند.
از سوی دیگر همانگونه که «دیوید یولین» منتقد ادبی در لسآنجلس تایمز میگوید بحث استیلای زبان انگلیسی آمریکایی که به نوعی امپریالیسم ادبی محسوب میشود، مطرح میگردد. یولین از خوانندگانی که با آثار مودیانو آشنا نیستند میخواهد تا احتمال استحقاق واقعی او برای دریافت نوبل را در نظر داشته باشند. اما آنچه یولین به آن اعتراض دارد اروپامحور بودن کمیته نوبل است. از سال 2004 هشت نفر از 11 برنده نوبل اروپایی بودهاند.
بسیاری انتخاب نکردن «فیلیپ راث» به عنوان برنده نوبل ادبی امسال را تأییدی بر تعصبات ضدآمریکایی کمیته نوبل میدانند.
گرچه برخی معتقدند کسب جوایز نوبل ادبی و اقتصاد توسط فرانسویان میتواند به از بین بردن دلسردی و نومیدی ملی موجود در فرانسه کمک کند اما عدهای مانند پروفسور «آلن فینکلکراوت» استاد فلسفه، این ایده را رد کرده و این مدالهای شکلاتی را علاج بحران اقتصادی و ملی فرانسه نمیدانند.
نظر شما