جمعه ۲۵ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۵
پاتریک مودیانو از بزرگترین «نویسندگان دوره‌ای»عصر ماست/ برنده نوبلی که سایه حقایق را نشان می‌دهد

رمان‌های «پاتریک مودیانو» با واکاوی «خرده‌خاطرات گذشته»، فاقد واقعیت ملموس و حس تداوم و پیوستگی بوده و خود وی آخرین رمانش را با جمله‌ای از «استندال» آغاز کرده که : «من نمی‌توانم کنه حقایق را نشان دهم، فقط می‌توانم سایه آنها را نشان دهم.»

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از هافینگتن پست، شاید خبر کسب جایزه نوبل ادبیات امسال توسط مودیانو برخی را بسیار شگفت‌زده کرده باشد چراکه تعداد محدودی از رمان‌های او به زبان‌های دیگر ترجمه شده‌اند و او چندان در خارج از فرانسه شناخته‌شده نیست.

از سوی دیگر او یک نویسنده‌ی‌صرفاً نویسنده است و شاید طرفدارانش نمی‌خواهند او را با مخاطبان گسترده، شریک شوند.

نخستین رمان او به نام La Place de l'Étoile 1968 ترکیبی از داستان و واقعیت درباره اشغال آلمان و میراث به جامانده از آن است. پس از آن مودیانو تقریباً هر دو سال یک کتاب منتشر کرده که در همه آنها به موضوعات مشترکی نظیر خاطره، هویت، نیستی و مرگ پرداخته است.

احتمالاً او از رمان‌های کارآگاهی ژرژ سیمون بسیار الهام گرفته اما از همان ابتدا جهان منحصر به خود را در رمان‌هایش شکل داده است. صحنه‌های متفاوت، خیالات پنهانی، شخصیت‌هایی که آرام آرام از دور ظاهر می‌شوند، خاطرات مبهم و بریده‌های روزنامه از گذشته‌های دور، مواردی هستند که نثر او را به یادماندنی کرده‌اند.

در دنیای او شخصیت‌هایی عجیب و غیرعادی وجود دارند مانند سوارکاران انگلیسی، اشراف بالتیک، عکاسان مد و ماجراجویان. این رمان‌ها به طرز عجیبی در بعد زمان مسحورکننده هستند و با طنین ناپیوسته خود در ذهن باقی می‌مانند.

نثر مودیانو صریح و سرشار از جملات شفاف است. در برخی قسمت‌ها مکث و درنگ و اشاراتی وجود دارد که خواننده را به سمت ربط دادن رویدادها به یکدیگر رهنمون می‌کند.

بسیاری معتقدند شاهکار مودیانو یک رمان نیست بلکه داستانی به نام «دورا برودر» (1997) است که به نوعی بررسی زندگی مردم واقعی و سرنوشت آنها است.

مودیانو در سال 1945 در حومه پاریس و در میان ویرانه‌های به جا مانده از جنگ به دنیا آمد. پدر او یهودی و مادرش بلژیکی بود. سال‌های ناخوشایند نوجوانی او در یک مدرسه شبانه‌روزی درجه دو گذشت، جایی که او بارها از آن فرار کرد. سپس یکی از دوستان خانوادگی آنها که یک نویسنده بود، او را تشویق به دنبال کردن یک حرفه ادبی کرد.

واکاوی خاطرات

رمان‌های مودیانو که اغلب از زبان اول شخص بیان می‌شوند، خرده‌خاطرات گذشته را واکاوی می‌کنند. در جریان این بازیابی لایه‌های جدیدی از واقعیت در هر رمان آشکار می‌شود. در واقع راویان داستان‌های مودیانو اغلب با فقدان واقعیت ملموس مواجهند چنانکه گویی جهان اطراف او پازلی است که باید دوباره چیده شود.

سیر کردن میان گذشته و حال یکی از مضامین اصلی آثار مودیانو است. رمان‌های او تلاش می‌کنند تصاویر محوشونده‌ای را که حافظه و خاطرات ما را شکل می‌دهند، حفظ کنند.

مودیانو به خاطر دیدگاه‌های سیاسی‌اش شناخته شده نیست. اما این به معنی عدم وجود بعد سیاسی در آثار او نیست. به ویژه آثار مربوط به روزهای اشغال فرانسه توسط آلمان از سیاست بی‌بهره نیستند.

ما خود، خاطراتمان را می‌سازیم

«جالینوس استراوسون» فیلسوف انگلیسی از دو شکل متفاوت روایت سخن گفته است: تاریخی و دوره‌ای. برای نویسنده تاریخی یک حس تداوم و پیوستگی میان گذشته و حال و در واقع زنجیره‌ای ناگسستنی از وقایع وجود دارد که به مفهوم سنتی وجودیت از بعد زمان اشاره دارد. افلاطون و نیچه دو نمونه از صاحبان این رویکرد هستند.

اما نویسنده دوره‌ای از چنین حس تداومی امتناع می‌کند. برای او حافظه نقش متفاوتی بازی می‌‎کند که درآن آنچه واقعاً مهم است خود حافظه نیست بلکه چیزی است که نویسنده توسط آن می‌سازد. پس از استندال، پروست، بورخس و ویرجینیا وولف، مودیانو یکی از بزرگترین نویسندگان دوره‌ای زمان ما است.

او آخرین رمان خود را با جمله‌ای از استندال آغاز کرده است: من نمی‌توانم کنه حقایق را نشان دهم، فقط می‌توانم سایه آنها را نشان دهم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها