نرم و آهسته به سراغ سهراب سپهری (6)
شعرهای 13 سال آخر زندگی سپهری چه شد؟/گفت و گو با احمدرضا طهوری، ناشر «هشت کتاب»
احمدرضا طهوری، ناشر «هشتکتاب» سهراب سهپری درباره حسن رفتار این شاعر میگوید: مردی بود که بسیار ساکت و آرام میآمد و همانطور ساکت و آرام میرفت. هیچوقت ندیدم که خودنمایی بکند یا بهصورتی وارد فروشگاه شود که نوعی اعلام حضور باشد. بهوضوح میدیدم و دقیقاً یادم هست که از گوشهای وارد میشد و در گوشهای میایستاد، کارش را انجام میداد و از گوشهای خارج میشد.
نخستین ناشری که «هشتکتاب» سهراب سپهری را منتشر کرد، انتشارات طهوری بود که در سال 1355، قراردادِ چاپِ این اثر را با شاعر امضا و یکسال بعد، آن را وارد بازار کرد. به همین مناسبت خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) با احمدرضا طهوری، مدیر انتشارات طهوری گفت و گوی اختصاصی انجام داد که می خوانید.
احمدرضا طهوری، مدیر انتشارات طهوری میگوید: «تا سال 89، حدود 600هزار نسخه از هشت کتاب را طی چهلوهفت نوبت چاپ در چهار قطعِ مختلف چاپ کردهاند» و این در حالی است که هنوز تمام وجوه اشعار و آثار سهراب، تبیین و تحلیل نشده است. گروهی از منتقدان، شعر او را خطّی و روایی ارزیابی میکنند و معتقدند شعرهای سهراب، ساختمند نیست، اما حقوقی در «شعر نو از آغاز تا امروز»، از منظر ساختاری، شعرش را تفسیر کرده است و دکتر محمدتقی غیاثی در کتاب «معراج شقایق»، چند شعر او را با استفاده از تئوریِ ساختارگرایی، بازخوانی کرده و از منظر نشانهشناختی هم به تحلیل این اشعار پرداخته است.
مدیر انتشارات طهوری همچنین، حرفهای تازهای در مورد سهراب و «هشتکتاب» او دارد.
ـ آقای طهوری، شما از چه سالی با سهراب سپهری آشنا شدید؟
انتشارات طهوری در سال 1355، اولین قرارداد چاپ «هشتکتاب» را با سهراب سپهری امضاء کرد که هنوز این قرارداد و امضاء او پای قرارداد، در بایگانیِ این انتشاراتی محفوظ مانده است. البته برای چاپ این مجموعه، دو قرارداد با سهراب منعقد شد، یک قرارداد برای چاپ اول، و قرارداد دیگری برای چاپ دوم به بعد.
ـ نخستین چاپ «هشتکتاب» در سال 55 منتشر شد؟
تاریخِ عقد قرارداد، سال 55 است، اما کتاب در سال 56 منتشر شد، یعنی مراحلِ حروفچینی، نمونهخوانی و زینک و... زمان میبُرد. فرایند چاپ «هشتکتاب» هم حدود ششـهفت ماه طول کشید.
ـ قبل از چاپ هشتکتاب، سهراب، هشت دفترِ شعر مستقل شعر از سال 1330 تا 1346 منتشر کرده بود. این دفترها را کدام ناشر چاپ کرده بود؟
از دفتر «مرگ رنگ» که در سال 1330 منتشر شد تا دفتر هشتم «ماه هیچ، ما نگاه» که در سال 1346 به بازار آمد، همه اینها بهعنوان ضمیمه مجلات ادبیِ آن دوران منتشر میشد، فقط یکی دو دفتر شعر مستقل منتشر شده بود. یادم هست سهراب اشعارِ این دفترها را جمعآوری میکرد و تحویل پدرم میداد. البته تغییرات اندکی هم در این شعرها میداد؛ یعنی برخی اشعار را برای چاپ در «هشتکتاب»، ویرایش جزئی میکرد و همه این تغییرات را به صلاحدیدِ خودش إعمال میکرد، حالا چه میخواست یک کلمه باشد یا یک سطر یا یک بند. هرچه بود، نظر خودش بود. حتی بر سطربندی، پاراگرافبندی و صفحهبندی هم نظارت داشت.
ـ سهراب در آنزمان، شهرتِ امروز را نداشت. چطور انتشارات طهوری حاضر شد «هشتکتاب» را با این حجم چاپ و منتشر کند؟
فکر میکنم یک نوع همخوانی در فکر و اندیشه، بین آثار سهراب و کتابهایی که پدرم در انتشارات طهوری منتشر میکرد، وجود داشت که انتشارات طهوری حاضر شد برای چاپ «هشتکتاب» سرمایهگذاری کند. سهراب معمولاً به فروشگاهِ ما میآمد، اما نه بهعنوان شاعر و نقاش و هنرمند، بلکه بهعنوان دوست پدر و خریدارِ کتاب، با ما در معاشرت بود. غالباً دنبال فرهنگ و ادبیات یا دنبال کتابهایی در زمینه فلسفه هند و فلسفه چین به فروشگاه ما سر میزد. یادم هست که کتابهای فلسفی زیاد میخرید. چندینبار که سهراب به فروشگاهِ ما میآمد، او را از نزدیک دیده بودم، البته من در آنزمان در سن و اندازهای نبودم که سهراب با من حشر و نشر داشته باشد. ارتباط او بیشتر با مرحوم پدرم بود. وقتی سراغ ما میآمد، در گوشهای از فروشگاه، با پدرم به گفتوگو میپرداخت. یا میآمد نمونه حروفچینیِ کارش را تحویل میگرفت یا نمونههایی را که قبلاً برده و دیده بود، پس میآورد و... مردی بود که بسیار ساکت و آرام میآمد و همانطور ساکت و آرام میرفت. هیچوقت ندیدم که خودنمایی بکند یا بهصورتی وارد فروشگاه شود که نوعی اعلام حضور باشد. بهوضوح میدیدم و دقیقاً یادم هست که از گوشهای وارد میشد و در گوشهای از فروشگاه میایستاد، کارش را انجام میداد و از گوشهای خارج میشد.
ـ برخی بر این باورند که انقلاب ایران با صبغه دینی و عرفانی، سبب شد که اشعار سهراب با رویکرد عرفانی و اشراقیِ بیشتر، جلب توجه کند و اقبال جامعه به او صدچندان شود.
بعید میدانم که وقوع انقلاب اسلامی، تأثیر چندانی در جذب مخاطب عام به شعر او داشته باشد. شاعران و نویسندگانِ دیگری هم بودند که در آثارشان، نگرشِ دینی و عرفانی داشتند، اما محبوبیت و مقبولیت سهراب را پیدا نکردند. تا ذات اثر و ادبیت متن قوی نباشد، انبوه مخاطبان را نمیتواند جذب کند. «آنی» در شعر سپهری وجود داشت که خواننده عام و خاص را مُجاب میکرد. شعر سهراب، امتیازاتی داشت که توانست انبوه علاقهمندانِ شعر را جذب کند. چاپ اول «هشتکتاب» در همان ماههای اول تمام شد، همینطور چاپ دوم و...
ـ اشاره کردید که برای چاپ «هشتکتاب»،دو قرارداد با سهراب امضاء کردید؟ دلیل اینکار چه بود؟ یعنی نوشتنِ قراردادِ جدید برای چاپ دوم.
علت این بود که زمانیکه چاپ اول کتاب منتشر شد، ساواک به یکی از شعرهای کتاب، ایراد گرفت. آنزمان مثل امروز نیاز به مجوّز قبل از چاپ نبود؛ یعنی کتاب چاپ میشد و اگر از نظر دستگاههای امنیّتی مشکلی وجود داشت، کتاب را جمعآوری میکردند یا دستور اصلاح میدادند. ساواک از یک بند از شعر سهراب ایراد گرفت. پدر با سهراب صحبت کرد و با هم توافق کردند که تغییراتی در آن بند از شعر اعمال کنند، که کرد. در متنِ قراردادِ دوم در مقایسه با قراردادِ اول، یک بند اضافه شده بود. در این بند، سهراب از پدر خواست اگر غیر از این تغییری که انجام دادند، چیز دیگری قرار باشد تغییر کند، از چاپ کل مجموعه، صرفنظر کند. سهراب، پذیرای تغییراتِ بیشتر در متنِ کتاب نبود. اتفاقاً بند موردنظر در شعر، سهـچهار سطر بیشتر نبود که همان را سهراب، خودش تغییر داد و اصلاح کرد. البته این تغییر، با سلیقه خودِ سهراب انجام گرفته بود. چیزی نبود که ساواک بگوید این را بنویسید و آن را ننویسید. پس از انقلاب هم که چاپ سوم را منتشر کردیم، عیناً از روی نسخه چاپ دوم بود.
ـ سهراب مجموعه «هشتکتاب» را در سال 55 تحویل شما (انتشارات طهوری) داده بود و سال 56 هم چاپ شد. آخرین دفتر از این مجموعه به اسم «ما هیچ، ما نگاه» در سال 46 منتشر شده بود. سؤال این است که از سال 46 تا 56، سهراب هیچ شعری نسروده بود؟ حاصلِ این دهـ یازده سال چه شد؟ شعرهایی که در فاصله سالهای 55 تا 59 (زمان مرگ) سروده بود، چه سرنوشتی پیدا کرد؟
من شنیدم سهراب، شعرهای منتشرنشده زیاد دارد. غالباً شعرهایی است که در جایی چاپ و منتشر نشده است. سهراب این شعرها را روی کاغذی مینوشت و به دوستانش هدیه میداد. اینکه جدا از مجموعه «هشتکتاب»، شعری از شهراب منتشر شده باشد، نه، نشد.
در این مورد، باید حتماً کسی باشد که اگر اشعاری از سهراب ارائه شود، تأیید کند که این شعرها، قطعاً سروده سهراب است. امضاء پای شعرها را تأیید بکند. چنین شخصی باید شعرشناس باشد. ویژگیهای سبکی و زبانیِ سهراب را بشناسد و اصالتِ شعرها را تأیید کند، یعنی قاطعانه نظر بدهد که این شعرها جعلی نیست. کار بسیار سختی است. کار هرکسی نیست.
ـ امّا «هشتکتاب»هایی که توسط ناشران مختلف منتشر شده و میشوند، با «هشتکتاب»ی که شما منتشر کردید، دارای تفاوتهایی است. چرا؟
«هشتکتاب»هایی که از سال 89 توسط ناشران مختلف منتشر شده و همچنان منتشر میشوند، به دلیل قانونِ 30 سال پس از مرگِ مؤلف است. من همه اینها را با هم مقایسه کردم. در برخی از این کتابها، شعرهایی حذف شدهاند، در برخی دیگر، اشعاری اضافه شدهاند در مقایسه با «هشتکتاب»ی که در سال 56 توسط انتشارات طهوری چاپ شد. نمیدانم این إعمالِ سلیقهها در حذف و اضافه، بابتِ چه بوده! این دسته از ناشران، شعرهایی را بنا به تشخیص و سلیقه خود کم و زیاد کردند و متأسفانه احتمالِ جعلیبودنِ شعرهای افزوده شده، زیاد است.
ـ میدانید که قانون آزادشدنِ چاپِ آثار، 30 سال پس از مرگ مؤلف، ملغی شده و بنا به پیشنهاد آقای مطهری نماینده مجلس، این قانون به 50 سال افزایش پیدا کرد. چطور هنوز «هشتکتاب» توسط ناشران مختلف چاپ میشود؟ شما همچنان میتوانید ناشرِ انحصاریِ آثار سهراب سپهری باشید.
سال 89 که آثار سپهری شامل قانون 30 سال شده بود، من از مؤسسه «خانۀکتاب» آمار گرفتم که نتیجهاش این بود که 54 ناشر، «هشتکتاب» را آماده چاپ کرده بودند. ناشرانی که از این قانون مطلع بودند، بلافاصله پس از اردیبهشت 89، تدارکِ چاپِ آن را دیدند و خرداد 89، آن را در قطع و اندازههای مختلف به بازار عرضه کردند. این ناشران، فردای مهلتِ قانونیِ 30 ساله، کارِ آماده شده را تحویل ارشاد دادند. اکثرِ این نسخهها اصالت ندارند. به دلیل کم و زیاد کردنِ شعرهای سهراب، افراد بیاطلاع هم ما را متهم میکردند که شما شعرهای سهراب را سانسور میکردید و همه آنها را چاپ نمیکردید. حالا که قانون تغییر کرده و به 50 سال افزایش یافته، متوقف کردنِ چاپ «هشتکتاب» توسط پنجاه و چند ناشر که احتمالاً الان بیشتر شدهاند، کار آسانی نیست. ما هم بهعنوان انتشارات طهوری، از پس اینهمه ناشر برنمیآمدیم و نمیتوانستیم به آنها بفهمانیم که این قانون، به 50 سال افزایش پیدا کرده است و شما اجازه چاپ این کتاب را ندارید. بنابراین، به وزارت ارشاد مراجعه کردیم. قول پیگیری دادند و گفتند برای این قضیه، آییننامه نوشتیم و به ناشران ابلاغ خواهیم کرد و جلو تجدیدچاپ «هشتکتاب» را خواهیم گرفت امّا متأسفانه ارشاد اقدامی نکرد و این مجموعه، همچنان چاپ میشود و ما ناگزیر، قرارداد چاپ این کتاب را با خانواده سهراب فسخ کردیم. خانواده سهراب هم امتیازِ چاپِ آن را به نشر «ذهنآویز» واگذار کردند. تنها «هشتکتاب»ی که من با «هشتکتاب» سال 56 انتشارات طهوری مقایسه کردم و دیدم از نظر پاراگراف، سطربندی، صفحهبندی و... مطابقت دارد، همین است که با نظارت خانواده سپهری چاپ میشود. نه چیزی اضافه دارد، نه چیزی کم.
ـ حالا که بیش از پنجاهـ شصت ناشر، «هشتکتاب» را چاپ میکنند، چرا شما چاپ نمیکنید؟
این احترام به قانون و احترام به خانواده محترم سپهری است که بدون اجازه و بدون قرارداد، «هشتکتاب» را چاپ نمیکنیم. پدرم و من، سالهای سال با خانواده مرحوم سپهری کار کردیم. تعهد اخلاقی، اجازه چنینکاری را به من نمیدهد. وقتی سال 89 قرارداد چاپ آثار سپهری را فسخ کردیم، اجازه تجدید چاپ آثارش را به خودمان نمیدهیم.
ـ سهراب در دوران جوانی، مجموعهای از شعرهای کلاسیک و غزلِ خود را تحتعنوان «در کنار چمن» منتشر کرده بود و بعد از به شهرت رسیدن، حاضر به تجدید چاپِ آن نشد. شما در جریانِ این موضوع بودید؟
من هم این موضوع را شنیده بودم و میدانستم سهراب چنین دفتر شعری در کارنامهاش دارد. هر هنرمندی تا رسیدن به مرحله کمال، مراحل مختلفی را طی میکند و سهراب هم از این قاعده مستثنی نبود. سهراب هم تا زمانِ بلوغ هنری و پختهشدنِ آثارش، مراحل ابتدایی را طی کرد و زمانیکه به اوج اعتلاء رسید، طبیعی بود که اجازه تجدیدچاپ سیاهمشقهایش را ندهد. شاملو هم همین کار را کرد. حتی نقاشان هم این شیوه را به کار میبرند. در سینما، در تئاتر، و در هنرهای دیگر هم، هنرمندان، کارهای اولیه خودشان را عموماً نمیپسندند. این آثار را نمیشود در کنار آثار دوران پختگی قرار داد و ارزیابی کرد. هنرمندی اگر دوست ندارد کارهای تجربیاش منتشر و عرضه شود، باید به این تصمیماش احترام گذاشت. من از منتشر کردنِ اینگونه آثار، امتناع میکنم. تقریباً بیاحترامی به عقاید و باورهای آن هنرمند است. اگر هنرمندی صلاح نمیدید آثار اولیهاش چاپ شود، باید این تصمیم را پذیرفت و به آن عمل کرد.
ـ گفته میشود سهراب، اشعاری به زبان انگلیسی و فرانسوی سروده بود. یک داستان به زبان فرانسوی نوشت و تعدادی شعرِ ژاپنی به فارسی ترجمه کرد. این آثار چه شدند؟
این موارد را باید از خواهران سهراب که مسئولیت چاپ و انتشار آثارش را به عهده دارند، پیگیری کنید که نقاشیها، اتودها، و طراحیهای سهراب را هم در اختیار دارند. آیا اصلاً قصد چاپ و انتشار این آثار را دارند یا ندارند؟ من در جریان این مسائل نبودم و نیستم. صحبتهایی در این زمینه شنیدم، ولی اینکه این آثار برای چاپ آماده شده باشد، یا در مورد چاپشان مذاکرهای شده باشد، اطلاع ندارم.
ـ شما هم معتقد هستید که سپهری بعد از سفر به ژاپن و هند و آشنایی با فرهنگ و ادبیات شرق، نوع نگرشش به زندگی و شعر تغییر کرد و در آثارش، رگههایی از نوعی عرفان شرقی دیده میشود؟
قطعاً سفرهایی که به ژاپن و هند و افغانستان و اروپا داشت، در بلوغ آثارش مؤثر بود و نگرش او را به زندگی و جهان عوض کرد. اگر میشد سهراب اشعارش را نه بهصورت موضوعی، بلکه براساس سالشمارِ سرودهشدنشان مرتّب و دستهبندی کند، تشخیص مراحل تکامل و بلوغ شعرهایش راحتتر بود. در معروفترین دفترِ شعرش به نام «مسافر»، این تغییر نگاه را به شکل ملموس میتوان مشاهده کرد و تشخیص داد که از کجا آغاز کرده و به کجا رسیده است. سفرهایی که در طول سالها به شرق و غرب داشت، در بلوغ شعریاش تأثیری انکارنشدنی داشت.
ـ حرف دیگری مانده که بخواهید مطرح کنید؟
در این مدت 30سال، «هشتکتاب» سهراب را در چهار قطع چاپ کردهایم. خیلی کوچک، جیبی، رقعی و وزیری. بد نیست آمار این کتابها را بدهم. قطع کوچک(فانتزی) را پنجبار چاپ کردیم که حدود 44هزار نسخه شد. قطع جیبی را 120هزار نسخه، قطع رقعی را هم پنجبار چاپ کردیم که 32هزار نسخه شد. و اصل کار که قطع وزیری است، 47 بار چاپ شده که تقریباً باید 450هزار نسخه شده باشد. روی همرفته، «هشتکتاب» توسط انتشارات طهوری، در 600 هزار نسخه به بازار عرضه شده. اما اینکه بقیه ناشران، چه تعداد از این کتاب را چاپ و عرضه کردهاند، اطلاع ندارم.
نظرات