پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۳ - ۰۷:۵۷
کلمات بیش از آدمی رنج می برند/ شعر در غیاب شاعر متعلق به منتقد است

سریا داودی حموله، شاعر و پژوهشگر که معتقد است شعر در غیاب شاعر متعلق به منتقد است در آنتولوژی‌ای که با عنوان «کلمات بیش از آدمی رنج می‌برند!» تدارک دیده است، کارنامه شاعرانی را که فعالیت مستمر داشته و با ظرفیت‌های زبانی مفاهیم بدیعی را وارد ادبیات کرده‌اند مورد خوانش قرار داده است.

خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا)ـ فرهاد کریمی: سریا داودی حموله، شاعر و پژوهشگر تاکنون 6 مجموعه شعر و همچنین دانشنامه قوم بختیاری را منتشر کرده است و در حوزه نقد شعر نیز فعالیت‌های چشمگیری دارد. وی اخیراَ آنتولوژی شعر ایران را با عنوان «کلمات بیش از آدمی رنج می برند!» ، تهیه و تدوین کرده که جلد اول آن در حال انتشار است. همین بهانه گفت‌وگوی ایبنا با ایشان شد که در ادامه می‌خوانید.


شما جلد اول آنتولوژی شعر ایران را با عنوان «کلمات بیش از آدمی رنج می‌برند!» به ناشر سپرده‌اید که شامل کارنامه شاعران بزرگ و تعدادی از شاعران جوان می‌شود. این آنتولوژی را با چه هدفی تدوین کرده‌اید؟

آنتولوژی شعر معاصر در 10 بخش تنظیم شده است، با واکاوی کارنامه شاعرانی که طی مراحل گسست، پیوست و جهش زمینه‌های ذهنی آنها تغییر کرده است؛ شاعرانی که مرزهای زبانی را در نوردیدند، شاعرانی که متفاوت شعر می‌گویند، مقلد نیستند و شاعرانی که در چارچوب تئوری‌ها تعریفی برای شعر دارند و این شیفتگی در متن‌های پرداختی مشهود است، شاعرانی که نظم و بی‌نظمی را در کنار هم می‌بینند و با فرمی مخالف عقل‌گرایی طرحی را بنیان می‌نهند که گویا نامش شعر است. شاعران انتخابی در بخش‌های مختلف وجوه اشتراک و افتراق داشتند، با توجه به ساختار زبان، روایت‌های ذهنی و عینی، المان و مؤلفه معمولاً در یک بخش گروهی قرار گرفته‌اند. به جز دو شاعر که به علت حجم کارنامه ادبی و همچنین شاخص بودن «موج نو» و «شعر در وضعیت دیگر» بنا به ضرورت در دو بخش جداگانه تحلیل شده‌اند.


این گونه آنتولوژی‌ها تا چه حدّ می‌توانند وضعیت و تأثیر جریان‌های شعری موجود را توصیف کنند؟
در این اثر تحلیلی آثار تعیین کننده بود نه نام شاعر... بافتار شعرها از حیث فرم گرایی، ساختارگرایی و پدیدارشناسی قابل تأمل بود، از طرف دیگر مسیر پیدایش و آفرینش شعر «موج نو»، «موج ناب»، «شعر دیگر»، «شعر سپید»، «شعر اقلیمی» شعر در «وضعیت دیگر» و شعر «پسانیمایی»...جذابیت‌های خاص خود را دارد.
امروز شعر به شدت فلسفی شده و فلاسفه در آفرینش تئوری‌های ادبی حرف اول را می‌زنند. شعرهایی که گاه با تغییر سازه‌های دستوری زبان هم راستای هم قرار گرفتند و پدیده‌های ناهمگون و پارادوکسیکال را به وجود آوردند. شعرهایی با ظرفیت‌های زبانی و برخوردار نوعی از تقابل‌های دیالکتیکی است که در این روند برای کشف فرم‌های تازه بازآفرینی المان‌ها و مؤلفه‌ها نقش اساسی دارند.

درباره نحوه عملکرد خودتان از حیث انتخاب شعرها، چگونگی بررسی و ... توضیح می‌دهید؟
معتقدم شعر در غیاب شاعر متعلق به منتقد است... در این زمینه شاعرانی که فعالیت مستمر داشتند و با ظرفیت‌های زبانی مفاهیم بدیعی را وارد ادبیات کردند مورد خوانش قرار گرفتند.
جریان‌های ادبی با هم خویشاوندی نزدیک دارند، گاه ناهمبستگی و به هم بستگی موج‌ها سبب پیدایش مفاهیم نو می‌شود. کنش‌های غیرساختمند هم بسته به بازی‌های زبانی و آشنایی زدایی های لفظی و ترفندهای کلامی است، در تحلیل موتیف های زبانی شعر سپید، شعر «متفاوط»، شعر «زبان محور»... سویه‌های مختلف ادبی و نظری، ظرفیت و جسارت‌های زبانی مدنظر است.

در این واکاوی به مؤلفه های محوری شعر پرداخت شده است، بیشتر با نقد روانشناسانه حول محور نظریه‌های فروید و یونگ و نقد زبانشناسانه در محوریت گزاره‌های سوسور و چامسکی و همچنین در نقد نو به افکار رولان بارت، میشل فوکو و دیگر اندیشمندان حوزه نقد اشاره شده است.


شما در این آنتولوژی قصد داشته‌اید که شعر را در گذر زمان به نمایش بگذارید یا ملاک فقط جریان‌های تأثیرگذار هستند؟
شعر پدیده عجیبی است، در هر دوره‌ای با سبک و سیاق جدیدی می‌آید و مسیرهای متفاوتی را طی کرده تا به امروز رسیده است.
شعرهای انتخابی در حوزه زبانی ـ ساختاری (فرمی)، محتوایی بررسی شده‌اند، در کار هر شاعری مؤلفه ای پر رنگ جلوه می‌کند. از شاعران جدی، شاعرانی که به سمت فردیت (شاعرانگی شخصی) رفتند، شاعرانی که به یک نواختی فرم اعتقاد ندارند و فرم روایتی مرتب تغییر می‌دهند، شاعرانی که یک سادگی عمیق در شعرشان هست، شاعرانی که سعی در متفاوت بودن دارند و با دوگانگی پارادوکس‌های علی و معلولی نظام زبان را به چالش می‌گیرند. همچنین در واکاوی شعر جوان‌ها سعی‌ام بر این بود که زمینه گسست شعر امروز و دیروز را نشان دهم. پیوستگی معنایی، حس‌های نوستالژیکی و آشنایی‌زدایی‌های لفظی معنایی در کار جوان‌ها موج می زند.


آیا تفکیک و تشکیک زیبایی شناسانه ای هم در چینشِ شعرها لحاظ شده؟
زبان استتیک در شعر مدرن، فرامدرن یا فرامدرن رادیکال تحت تأثیر شالوده شکنی‌های متنی است. گاهی شاعری دغدغه فرم دارند و آن یکی دغدغه فرمی ندارد، یکی با لابیرنت‌های ذهنی روایت را به ضد روایت‌ها بدل می‌کند و دیگری با فیگورهای زبانی و زبان بازی و زبان سازی متن را بنیان می‌گذارد.
معمولاً هر شاعری از مسیر ذهنیتی خود به کلمات هستی می‌بخشد. انگاره‌های زیباشناسانه وابسته به حس‌های نوستالژیکی، جسارت‌های زبانی، ظرفیت‌های روایی و لایه‌های پنهان شعر است. معنازدایی و معناستیزی، انحراف از نرم و هنجار و تاکید روی روایت‌های ساختاری هم محورهای کاربردی در این مجموعه دارد.

این آنتولوژی قرار است در چند جلد منتشر شود؟
با تشکر و قدردانی از مدیر نشر قطره که چاپ جلد نخست این مهم را بر عهده گرفتند، قرار است این سلسله ادامه داشته باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها