سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۷
از کتابخانه نیشابور تا مشهد الحسين (ع) / نخستين كسي كه «ركن‌الدين» لقب يافت

پنجم ذی‌الحجه، سالروز درگذشت «ابواسحاق اسفرايني» از فقها، محدثان و متکلمان اسلامی است، به همین بهانه نگاهی داريم به زندگی و آثار برجامانده از او.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ـ سعيده زادقناد: پنجم ذی‌الحجه سالروز درگذشت «ركن الدين ابراهيم بن محمد بن ابراهيم بن مهران اسفرايني» مشهور به «ابواسحاق اسفرايني» از فقها، محدثان و متکلمان ايراني جهان اسلام است که علاوه بر ارائه خدمات ارزنده در حوزه کلام و حدیث، مدرسه و کتابخانه او در نیشابور، از شهرتی عام برخوردار بوده است.

آن‌چه در این گزارش کوتاه خواهید خواند، برگرفته از کتاب «مشاهیر و رجال اسفراین»، نوشته «غلامرضا فسنقری» است که نگاهی به زندگی او و نیز آثار به جامانده از وی دارد؛ آثاری که متاسفانه ترجمه فارسی از آنها در دسترس نیست.

زندگی‌نوشت
در ميان اهل سنت، «ركن الدين ابراهيم بن محمد بن ابراهيم بن مهران اسفرايني»، فقيه و متكلم اشعري به «ابواسحاق اسفرايني» شهرت دارد. [1] از آغاز زندگي و نحوه تحصيلات او اطلاع دقيقي در دست نيست و شرح‌حال‌نويسان، زادگاه و سال تولد او را تصريح نكرده‌اند اما بر اساس نوشته ذهبي كه عمر او را بيش از هشتاد سال ذكر كرده، مي‌توان حدس زد كه وي در حدود سال 337 ه.ق در اسفراين به دنيا آمده است. [2]

ابو اسحاق اسفرايني در اسفراين از «ابوجعفر محمد بن علي جوشقاني اسفرايني» (م. 350 ه.ق) سماع و روايت حديث کرد. [3] سپس در طلب علم راهی عراق شد و در بغداد اقامت گزيد و در آن جا از محضر بسياري از محدثان، فقيهان و متكلّمان زمان بهره گرفت. پیشرفت او در علم‌آموزی سبب شد تا به زودی در کسوت یکی از علماي متبحّر و جامع‌الشرايط امامت و پيشوايي در زبان عربي، فقه، كلام، معرفت قرآن و سنت نبوي درآید و به درجه «اجتهاد» برسد. [4]

او پس از بازگشت به ایران، به نيشابور رفت و «قاضي ابوطيّب طبري» در آن جا براي او مدرسه‌اي ساخت كه در آن به تدريس و روايت حديث مشغول شد. [5] این مدرسه که نخستین مدرسه نیشابور به شمار می‌آید [6] ، پيش از مدرسه نظامیه این شهر،‌ بنا شده است. [7] همچنین کتابخانه اسفراینی نیز در نیشابور وجود داشته که به دست او احداث شده است. [8] شهرت این عالم، فقیه و متکلم به حدی است که رجال‌شناسان از او بسیار تجلیل کرده و او را «ثقه و ثبت» نامیده‌اند. [9] علاوه بر این ابواسحاق اسفرايني، نخستين دانشمندي بود كه لقب «ركن‌الدين» يافت. [10] وي فقيهي مجتهد و متبحر در علوم، كوشا در عبادت، پرهيزگار و خويشتندار بود. آراي فقهي و اصولي ابواسحاق در منابع مختلف شافعي مورد توجه قرار گرفته است. [11] از جمله نظرات اصولي وي اين بود كه قرآن با سنت، نسخ مي‌شود. همچنین وي قول به مصيب بودن هر مجتهدي را از امام شافعي نمي‌دانست و آن را رد مي‌كرد. درباره نقش او در كلام اشعري گفته‌اند كه «ابواسحاق اسفرايني»، «باقلاني» و «ابن فورك» از کسانی بودند كه مذهب اشعري را با تلاش خود استحكام بخشيدند. [12]

همچنین نفوذ كلام ابواسحاق چنان بود كه «ابوالقاسم ابراهيم بن محمد نصرآبادي»، پير زمان، اذعان داشته است كه تحت تأثیر «ابواسحاق اسفرايني»، مسلمان شدم. [13] مناظره وي با قاضي عبدالجبار معتزلي درباره مشيت الهي و معصيت بندگان هم، كه قاضي معتزلي را به سكوت واداشت، حاكي از توان اسفرايني در بحثهای كلامي است. [14]

ابواسحاق، شاگردان نام‌آوري تربيت كرد که از جمله به «ابومنصور بغدادي» (م. 429 ه.ق)، قاضي «ابوطيّب طبري»، «ابوعبدالله حاكم نيشابوري»، «ابوبكر احمد بن حسين بيهقي» و « ابوالقاسم قشيري» می توان اشاره کرد. [15]

اسفراینی پس از عمری تحقیق و تدبر در علوم دینی، سرانجام در پنجم ذی‌الحجه 418 هـ ق در نیشابور درگذشت.

در آئینه آثار
از مهمترین آثار این اندیشمند می‌توان به «جامع الجلي و الخفي»، «المختصر في الرد علي أهل الاعتزال و القدر»،‌ «الوصف والصفه»، «تحقيق الدّعاوي»، «شرح الاعتقاد»، «ترتيب المذهب»، «المختلف في الاصول»، «كتاب المناقضات»، «شرحي بر المولدات ابن حدّاد»، «المناظره»، «منازل الأئمه» و «نورالعين في مشهد الحسين رضي الله عنه» نام برد كه در درستي انتساب اين كتاب آخر به او ترديد است.

منابع و پانوشت ها:
1) وفيات الاعيان، ج1، ص 28.
2) العبر، ج2، ص 234.
3) انساب، تحقيق معلمي يماني، ج3، ص 140 ـ 409، ابن عساكر دمشقي، تبيين كذب المفتري، ص 244 ـ 243.
4) سياق، ص 151.
5) وفيات الاعيان، ج1، ص 28.
6) طبقات الشافعيه الكبري، ج3، ص 113. آدام متز، تاريخ تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري، ج1، ص 210.
7) سيد علي مؤيد ثابتي، تاريخ نيشابور، ص 243.
8) محمد بيك پريور، كتابخانه‌هاي استان خراسان، ص 22.
9) سياق، ص 152 ـ 151.
10) تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري، ج1، ص 217.
11) تهذيب الاسماء واللغات، ج1، ص 170 ـ 169، محمد بن احمد عبادي، طبقات الفقهاء الشافعيه، به كوشش گوستاو يتستام، ليدن 1964 م، ص 104، تاج الدين سبكي، همان كتاب، ج4، ص 260 ـ 259.
12) تهذيب الاسماء واللغات، ج1، ص 170 ـ 169.
13) بديع الزمان فروزانفر، ترجمه رساله قشيريه، ص 19.
14) طبقات الشافعيه الكبري،ج 3، ص 114.
15) وفيات الاعيان، ج3، ص 394 ـ 393.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها