دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۱
چگونه کودکمان را به خواندن رمان علاقه مند کنیم؟/ «بال نقره‌ای» را بخوانید

جرقه اولیه داستانی «بال نقره‌ای» به گونه ای است که پلی میان افسانه و واقعیت می سازد؛ یعنی همان نکته‌ای که خیلی زود می تواند خیالات کودک را تسخیر کند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- رسول آبادیان: با نگاهی گذرا به وضعیت ادبیات جهان در حوزه کودک و نوجوان در می‌یابیم که پدیده‌ای به نام رمان کودک، جایگاه واقعی‌اش را در بین مخاطبان خود پیدا کرده است به نحوی که سالیانه ده‌ها جایزه و جشنواره نیز در این زمینه اهدا و برگزار  می‌شود.

کارشناسان ادبیات کودک و نوجوان در کشور ما همواره با این سؤال مواجه بوده‌اند که حد و مرز رمان کودک تا کجاست و اصولاً چگونه باید کودک را به عنوان یک رمان خوان به رسمیت شناخت؟ ایجاد نشدن جرقه‌های اولیه در نوشتن رمان برای کودکان از سوی نویسندگان ما، در درجه اول ریشه در نشناختن حدود انتخاب موضوع و شیوه پردازش دارد. نکته ای که فقط با مرور ضمنی آثار شاخص ترجمه شده قابل دستیابی است.

برخی کارشناسان بر این باورند که رمان کودک با در نظر گرفتن استانداردهای جهانی، ایجاد پلی حسی مابین کودکی کردن تا مرز نوجوانی کردن است و کفه این ترازوی حسی باید به سمت مرز مبدأ یعنی کودکی متمایل باشد. هدف اصلی رمان کودک ایجاد جهان دگرگون در ذهن کودک نیست بلکه رسالت اصلی‌اش این است که در درجه نخست ترس خواننده از مواجه شدن با کتاب‌های قطور را از بین ببرد.

در رمان کودک معمولاً اصولی اولیه چون استفاده از شخصیت‌های شبه فانتزی، ایجاد ماجراهای داستانی پرکشش وجدال سیاهی و سفیدی مورد استفاده قرار می‌گیرد، یعنی همان عواملی که مختص داستان‌های شبه افسانه ای کوتاه، همراه با تصویرگری با تغییری کوچک و نامحسوس است.

نویسندگان بسیاری تاکنون توانسته‌اند به منظور ارتقای کیفیت و ثبت رمان کودک گام‌های موثری بردارند که از میان آن‌ها می‌توان از «کنت اپل»، نویسنده کانادایی نام برد. اپل توانسته با استفاده از تخیل مثال زدنی‌اش، بسیاری از کودکان را با مفهوم رمان کودک آشنا کند؛ نویسنده ای که کارهایش به بسیاری زبان‌های دیگر ترجمه شده است.

کنت اپل نخستین رمان خود را برای کودکان در سن پانزده سالگی منتشر کرد. در بیست و یک سالگی به عنوان نویسنده ای صاحب سبک به رسمیت شناخته شد. رمان «بال نقره ای» از سه گانه «خفاش کوچولو» یکی از پرخواننده ترین رمان‌های کودک در چند سال گذشته بوده و تاکنون موفق به دریافت جوایز بزرگ، از جمله جوایزی چون کتاب کریستی، جایزه غان نقره ای و جایزه کتاب سال کودکان انجمن کتابخانه‌ها شده است.

جرقه اولیه داستانی در این کتاب به گونه ای است که پلی میان افسانه و واقعیت می‌سازد؛ یعنی همان چیزی که خیلی زود می‌تواند خیالات کودک را تسخیر کند. در هیچ جای این رمان، با بحثی فراتر از ذهنیت کودکان برخورد نمی‌کنیم و آنچه جریان دارد پرورش تخیلی کودکانه است که گویی توسط یک کودک روایت شده: «شید هنگام پرواز بر فراز ساحل رودخانه صدایی شنید و متوجه شد که سوسکی بال‌هایش را گرم می‌کند.. سریع تر پرواز کرد، بر سرعتش افزود، گویی به سوی صدای گریه گوشنوازی درحرکت است. در تاریکی شب او تقریباً نامرئی بود. پوست سیاه ضخیمش در پرتو مهتاب به رنگ نقره ای می‌درخشید.
سوسک که هنوز نوزاد بود از یک پوسته و دوبال تشکیل شده بود. شید هنوز نمی‌توانست با چشم‌هایش او را ببیند اما می‌توانست با گوش‌هایش او را بشنود...»

آغاز این رمان، خواننده تازه کنده شده از کتاب‌های داستانی مصور را با همان حال و هوا به درون ماجرایی می‌کشد که هم قرار است او را زیاد از ذهنیات اولیه دور نکند و هم قرار است مسیری نو در خواندن کتاب را پیش رویش بگذارد. تکنیک ساده اما مؤثر این کتاب به گونه ای است که مخاطب، چند صفحه را لاجرعه می‌خواند و بعد از آن دیگر هرگز نمی‌تواند از آن دل بکند.

نویسنده ای که بتواند خواننده کودکش را به‌گونه‌ای نگهدارد که بیش از 300 صفحه کتاب بخواند بدون شک نویسنده ای خلاق است و شیوه نویسندگی او باید سرمشق دیگر نویسندگان قرار گیرد. همان گونه که در نمونه روایت این رمان خواندید، شخصیت‌ها بر محور همان ذهنیت کودکانه مانند حشرات پایه ریزی شده‌اند و آرام آرام شخصیت‌های دیگری هم وارد کار می‌شوند که هدفشان نگهداشتن و کشف لذتی است که با خواندن اولین کتاب قطور زندگی به دست می‌آید: «شید چشم‌هایش را گشود، انگار که همین حالا پلک‌هایش را بسته بود. زفیر را دید که او را از بالا نگاه می‌کند. شید گفت: آه، فکر کردم خوابم برده.
خفاش پیرزاد خندید و گفت: خوابت برده بود. تمام روز را خوابیده بودی. خورشید همین حالا غروب کرد...

رمان بال نقره ای با شمارگان دو هزار نسخه و قیمت دو هزار و 800 تومان از سوی انتشارات پژواک کیوان عرضه شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها