کتابسازی امروز یا کتابسوزی دیروز؟/ دوره باستان
جعفریدهقی: «کتابسازی» نوعی بیماری فرهنگی است/ بزرگنمایی پادشاهان باستان مختص به ایران نیست
محمود جعفریدهقی، مدیر گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران درباره شیوع کتابسازی در حوزه تاریخ میگوید: پدیده کتابسازی یک بیماری فرهنگی است و باید از طرق گوناگون همچون ایجاد نشریههای منتقد و تشکیل مراجع تمییز دهنده آثار واقعی را از آثار ساختگی، به درمان آن پرداخت.
آقای دکتر جعفریدهقی، بهعنوان نخستین پرسش به عقیده شما ریشههای گسترش کتابسازی در حوزه تاریخ را باید در کجا جستوجو کرد؟
پدیده کتابسازی یک بیماری فرهنگی است. ما باید دلایل چنین اتفاقی و ریشههای آن را بررسی کنیم. وقتی مشکلات اجتماعی و فرهنگی وجود داشته باشد، افراد وظیفه خود را در زمینههای مختلف جدی نمیگیرند. یکی از مشکلات فرهنگی امروز مدرکگرایی و کسب امتیاز از این پدیده است. کتابسازی نیز نتیجه همین مشکلات است. باید مراکزی وجود داشته باشد که آثار ارزشمند را از آثار بیارزش و ساختگی جدا و این آثار را معرفی کند. یعنی سیاست و تدبیری را به کار ببرند که باعث شود فردی که به کتابسازی میپردازد، در جامعه فرهنگی معرفی شود و نتواند این شیوه را ادامه دهد و بازاری برای عرضه محصول خود نداشته باشد.
یکی از وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد همین است. ناشر باید اولا فرهنگ و توانایی شناخت این را داشته باشد که چه اثری ارزش انتشار دارد و صرفا جنبه مادی را در نظر نگیرد. مولف نیز باید متوجه شود که کارش اگر اصیل و واقعی نباشد و در واقع کتابسازی باشد، هیچ جا به آن امتیاز مالی و علمی داده نمیشود. بعد از این باید نقد وجود داشته باشد. برای این کار باید نشریات و آثاری داشته باشیم که به نقد سالم بپردازند که متاسفانه تعداد اینگونه نشریات اندک است. تمام این ابزارها به ما کمک میکند تا این بیماری به مرور شفا پیدا کند. نکته دیگر اینکه بیماری کتابسازی در همه رشتهها و از جمله رشته تاریخ و دورههای مختلف تاریخی مانند دوره باستان و دوران اسلامی به چشم میخورد و ما شاهد این پدیده هستیم. آثاری که هیچ زحمتی برای تالیف آنها کشیده نشده و هیچ اصالتی ندارند.
موضوعی که در کتابهای دوره باستان بسیار شاهد آن هستیم، بحث بزرگنماییهای پادشاهان و شخصیتهای ایران باستان است، به عقیده شما این امر تاچه اندازه میتواند در درک نادرست مخاطبان از این دوره تاریخی موثر باشد؟
بزرگنمایی شخصیتهای باستان در همه جای جهان اتفاق میافتد و مختص ایران نیست. بهعنوان مثال در غرب و برخی دیگر از کشورها برای اسکندر کتابهای افسانهای بسیاری تهیه شده است. به عقیده من این امر نیاز توده مردم است. آنها کاستیها و کمبودهای خود را در وجود شخصیتهای تاریخی و یا حماسی و یا چهرههای اسطورهای جستوجو میکنند. بدین ترتیب، گذشته خود را بهتر و برتر از آنچه که هست. نشان میدهند. به نحوی میتوان گفت این امر یکی از نیازهای درونی انسان است. گذشته زمانی آرمانی است که از کف رفته و باید آن را جستوجو کرد.
اما مورخ وظیفهاش این است که واقعگرا باشد و از افراط و تفریط بپرهیزد. در هر حال امروزه شاهد افراط و تفریط در این زمینه هستیم. البته گاهی نیز به عمد این اتفاق میافتد. یعنی گاهی به عمد شخصیتی را کوچک میکنند یا نادیده میگیرند و گاهی آنقدر افراط میکنند که واقعیت لوث میشود. به هرحال اصولا اینطور آثار در همه جوامع وجود دارد و تمام جوامع از گذشته خود قهرمانان بزرگ میسازند که به عقیده من این نیاز درونی جامعه است.
آقای جعفری، امروز شاهد پایاننامههایی در حوزه تاریخ هستیم که دانشجو زحمتی برای آن نمیکشد و در واقع حاصل به هم چسباندن چندپایاننامه به یکدیگر است. دانشجویی که به این شیوه پژوهش میکند در مراحل بعد نیز به همین شیوه کتاب خواهد نوشت. به عقیده شما فضای علمی دانشگاهها تا چه میزان میتوانند در جلوگیری از این سرقت فرهنگی موثر عمل کنند؟
این موضوع برمیگردد به سیستم و نظام فرهنگی جامعه که به اینگونه آثار اهمیت میدهد یا خیر. این مشکل باید از ریشه اصلاح شود. همانطور که عرض کردم وقتی ملاک جامه کسب مدرک باشد و ارزشی برای تواناییهای علمی نباشد مردم به هر وسیله متوسل میشوند تا پایان نامه بنویسند. ما نیاز داریم که سیستم آموزشمان را بازنگری کنیم. اگر دانشجو بداند که صرف گرفتن یک مدرک بدون دانش و توانایی علمی در هیچ اداره و سازمانی کارآمد نیست و به آن اهمیتی نمیدهند، دیگر سراغ مدرک و پایاننامه تقلبی نمیرود. این سیستم باید اصلاح شود.
در بسیاری از جوامع مدرک ملاک نیست. در جوامع توسعهیافته استادانی داریم که ممکن است مدرک دکتری نداشته باشند، اما دانشگاه به او ارج مینهد. همین فرد دهها دکتر تربیت میکند. این جریان مدرکگرایی یک بیماری فرهنگی است که همه فکر میکنند باید تا مرحله دکتری پیش بروند. اگر این سیستم آموزشی اصلاح شود تنها کسانی تحصیل میکنند که عاشق علم باشند و حتی ضررهای علمآموزی را نیز تحمل میکنند. البته علم آموزی خوب است اما علم آموزی درست و واقعی. متاسفانه ما امروزه گرفتار بیماری مدرکاندوزی شدهایم.
بهعنوان پرسش پایانی، به عقیده شما کتابسازی چه تاثیری در جامعه برجای خواهد گذاشت؟
کتابسازی معنیاش این است که شما آثار دیگران را مورد استفاده قرار دهید بدون اینکه ذکری از منابع و ماخذ کنید. در واقع با کنار هم قرار دادن بخشی از آثار دیگران کتابی را تهیه کنید که نتیجه زحمت شما نیست و این طبیعتا کلاهبرداری و سرقت فرهنگی است و به عقیده من دزدی و کلاهبرداری فرهنگی اثر سوء آن خیلی بیشتر از دیگر اشکال آن است. زیرا وقتی از من شیای را بدزدند ممکن است بتوانم آن را دوباره جایگزین کنم اما وقتی شخصی، اثر فرهنگی پژوهشگری را که حاصل سالها زحمت و تحقیق و پژوهش او بوده، بدون آن که امانت را رعایت کند، مورد استفاده قرار دهد، به راحتی قابل جبران نیست. این امر هم از لحاظ اخلاقی و هم از لحاظ علمی بسیار ناپسند است. باید این درد را با ابزاری چون نقد سالم، و وجود مراجعی که آثار خوب و واقعی را تمییز دهند، علاج کرد.
درباره دکتر محمود جعفریدهقی:
دکتر محمود جعفریدهقی در رشته فرهنگ و زبانهای ایرانی و ایرانشناسی در دانشگاههای شیراز و لندن تحصیل کرده و در حال حاضر مدیر گروه فرهنگ و زبانهای باستانی و ایرانشناسی دانشگاه تهران است. وی مولف کتابهایی نظیر «درآمدی بر زبان بلخی»، «بازشناسی منابع تاریخ ایران باستان» و مترجم کتاب «ایرانیان در بابل هخامنشی» اثر ایرانشناس شهیر محمد دندامایف است. دکتر جعفری متن پهلوی کتاب دادستان دینی را نیز تصحیح و ترجمه کرده که در مؤسسه مطالعات ایرانی پاریس به چاپ رسیده است. وی همچنین دبیر علمی نخستین همایش بینالمللی زبانها و گویشهای ایرانی در سال 1391 بوده و دبیری دومین همایش بینالمللی زبانها و گویشهای ایرانی را نیز در زمستان امسال پیش رو دارد.
* در این باره بخوانید:
رضا مرادی غیاثآبادی: تمایلات فاشیستی و آریاگرایی در کتابسازیهای تاریخ باستان مشهود است
شروین وکیلی: کتابسازیهای تاریخ باستان بخشی از شارلاتانیسمِ دوران ماست
عسکر بهرامی: پژوهش صورت گیرد کتابسازی رنگ میبازد/ هزار باده ناخورده در رگ تاک است
داریوش احمدی: بیشترین شمار کتابسازیها به تاریخ ایران باستان اختصاص دارد
کلثوم غضنفری: بزرگنمایی یا تخریب شخصیتهای تاریخ باستانی ایران به کتابسازی منجر میشود
اصغر محمودآبادی: تاریخ محل داستانسرایی و کتابسازی نیست/ اغلب نویسندگان غربی از منابع تاریخی نادرست سیراب میشوند
محمدتقی ایمانپور: اعمال دیدگاههای سیاسی از دلایل کتابسازی و تاریخنگاری غیر علمی است
نظر شما