به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) دکتر محمود دلفانی در نشست «نقد بدون روش تا نقد روششناسانه (با تاکید بر پژوهشهای تاریخی)» با اشاره به عناصری که در تعریف یک نقد وجود دارد و باید براساس آن نقد تعریف شود، گفت: جدی بودن، خطرکردن، مهمبودن، پیچیدگی، درهمتنیدگی، دشواری، هدفمند بودن، تهدیدکنندگی، روشمندی، خردورزی، محکمبودن، قضاوت، امتحان و ارزیابی از عناصر نقد سازنده و خوب است که باید در تعریف نقد در نظر گرفته شود. در واقع، با این مفاهیم است که تعریفی برای یک نقد سازنده در نظر گرفته شده و مشخص میشود که ما در ایران براساس این عناصر و تعریف، چه جایگاهی در عرصه نقد داریم.
وی با بیان اینکه در بحث نقد، هم نقد ساختاری را باید در نظر گرفت و هم نقد محتوایی را عنوان کرد: اگر هر فردی در ایران با در نظر گرفتن این عناصر کلیدی وارد بحث نقد میشد، هیچگاه برخوردهای حیثیتی شخصیتی به جای نقد علمی در نقد یک اثر علمی مطرح نبود.
این پژوهشگر تاریخ با انتقاد از این موضوع که در ایران افراد در نوشتن یک اثر به سمت اثباتگرایی، قطعیتگرایی و مطلقگرایی در پژوهش خود پیش میروند گفت: اینها همه به دلیل حاکم نبودن بحث روششناسانه در پژوهشهای ماست.
دلفانی در ادامه به ویژگیهای یک پژوهش خوب و علمی اشاره کرد و گفت: باید در نظر داشت که یک پژوهش علمی باید با یک یا چند پرسش خوب شروع شود و در آخر هم با یک یا چند سوال پایان داده شود، نه اینکه در نوشتههایمان با محور قرار دادن چند سوال محوری، بخواهیم به آن پرسشها پاسخی بدهیم و به سمت و سوی قطعیت و مطلقگرایی در نوشتههایمان برویم و حقی را در پژوهش برای خودمان قایل شویم. در واقع، این مساله ریشه تمام مشکلات ماست که خودمان را صاحب حق در نوشتهای میدانیم و تا زمانی که از این حوزه و نگرش بیرون نیاییم امید به نوشتن آثاری علمی نیست.
رئیس آموزشکده عالی روششناسی علوم انسانی در پاریس در ادامه سخنانش با تاکید بر این مساله که باید در بحث نقد، تغییر نگرش به بحث پژوهش و روش صورت گیرد، افزود: نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که معمولا در ایران، نقدها با شروع خوبی آغاز میشود اما بعد از آن با شتاب سرگیجهآوری به سمت جدل پیش میرود و آن را از یک بحث علمی به بحث شخصیتی میکشانیم.
دلفانی با بیان اینکه در ایران نقد معمولا به اشتباه به «ایراد» تعبیر میشود، به عوامل دیگری که باید در نقد در نظر گرفت، اشاره کرد و گفت: شروع نقد باید بر روی پرسشهای یک پژوهش باشد اما منتقدان ایرانی معمولا بدون در نظر گرفتن سوالات محوری یک پژوهش، مستقیما سراغ محتوای کتاب میروند و ملاحظه نمیکنند که آیا پرسشها مفهومسازی شدهاند یا نه؟ و آیا ارتباط مفاهیم این پرسشها ساختارمند است یا خیر؟ زمانی که مقدمه یک نوشته و سوالات آن برای منتقد مهم نباشد و نادیده گرفته شود، مسلما نقد خوبی در یک اثر نخواهیم داشت.
وی عنوان کرد: در نظر گرفتن و مهم انگاشتن «پیش پذیرفته شدهها» از سوی یک منتقد بسیار مهم است. به عنوان مثال وقتی نویسنده یک اثر مینویسد: مردم ایران در سال 1906 علیه استبداد دوره قاجار قیام کردند، این جمله پیش پذیرفتهشدهای است که بر اثر تکرار تبدیل به باور عمومی شده است و خیلی سریع از آن عبور میشود، اما یک منتقد حرفهای نباید و نمیتواند از این جمله به راحتی عبور کند و باید به این نکته بیندیشد که منظور از مردم ایران چه کسانی است؟ و میداند درباره اطلاق این واژهها باید احتیاط کرد؛ چرا که ایران کشوری است موزاییکمانند که از قومیتها و ملیتهای بسیار مختلف و متنوعی تشکیل شده است.
وی در نتیجهگیری سخنانش عنوان کرد: ریشه نبود نقد خوب و سازنده در ایران، حاکم نبودن یک «روش» در نوشتن آثار تاریخی است و چیزی که به یک نوشته، اعتبار علمی میبخشد، همانا یک روش است. چراکه روش، دست نویسنده را در روایتهای تاریخی باز نمیگذارد. اینکه گفته میشود یک مورخ باید بیطرف باشد، به هیچ عنوان امکانپذیر نیست اما اگر روششناسی درستی در این حوزه وجود داشته باشد، مورخ اجازه پیدا نمیکند که هر چیزی را بنویسد و هر جوری که میخواهد با موضوع برخورد کند. بنابراین ایجاد، تعریف و جاانداختن یک تاریخنگاری روشمند از نیازهای علمی جامعه علمی ماست که جای آن خالی است.
نشست «نقد بدون روش تا نقد روششناسانه (با تاکید بر پژوهشهای تاریخی)» چهارشنبه (29 مردادماه) با حضور محمود دلفانی، رئیس آموزشکده عالی روششناسی علوم انسانی در پاریس و مجید تفرشی، سندپژوه و پژوهشگر تاریخ و جمشید کیانفر، رییس خانه نقد کتاب ایران (دبیر نشست) در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد.
سخنان مجید تفرشی درباره معضلات نقد کتاب در ایران در این نشست را میتوانید اینجا بخوانید.
چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۰:۲۶
نظر شما