این داستاننویس پیشکسوت کشورمان درباره خاستگاه خالق «کُلیدر» توضیح داد: با به یاد آوردن استحکام و انسجام و بردباری واقعگرایانه و قدرت تحمل او در سختیها که خاستگاه تعادل و سنجیدگی در دیدگاه و داوریها به حساب میآید، میتوان نتیجه گرفت که خالق رمانهای جهانی، همچون «جای خالی سلوچ»، «کلیدر» و «روزگار سپری شده مردم سالخورده» از سنخ آدمیان کمشماری است که به اتکای قدرت تمرکز مشاهده درونی و بیرونی و به لطف سخاوت قلب و زلالی جان و ویژگی بارز سختگرفتن بر خود، با چنان مایهای از فروتنی و شکیبایی در خود مینگرد که چه در رمانها و داستانهایش و چه در حدیث نفس خویش به خوبی نمایان است.
نویسنده «طبل آتش» ادامه داد: با این برداشت است که میتوان دریافت دولتآبادی، شیفته و جادو شده دیدگاه و رای خود نیست، بلکه همانند هر نویسنده بزرگ دیگری در کار نوشتن همواره زندگی را زنده میسازد و با اتکا به مهارتها و تواناییهای هنریاش، دستکم چهار لایه حسی (عینی)، عقلانی (فکری)، تخیلی (استعاری) و فرضی (اسطورهای) را به گونهای درونی شده مدنظر دارد. به هر تقدیر آقای دولتآبادی بر راه و رسم مختار خویش در گستره داستاننویسی و داستانسرایی، یکه، یگانه و رهاست.
شیرزادی درباره چهره جهانی دولتآبادی اظهار کرد: شاید بتوان گفت دولتآبادی تنها نویسنده ایرانی است که به لحاظ ژانر از نویسنده مطرحی مانند یاشار کمال، که آثارش به اغلب زبانهای زنده دنیا ترجمه شده، نه تنها چیزی کمتر ندارد بلکه با دقت، درنگ و بازخوانی مجموع آثارش میتوان دریافت که او یک سر و گردن از کمال هم بالاتر است. به همین دلیل دولتآبادی نه تنها بزرگترین نویسنده حال حاضر ایران است بلکه یگانه داستاننویس ایرانی است که آثارش با استانداردهای جهانی همخوانی دارد.
وی افزود: داستانهای این نویسنده بدون اینکه امضایی داشته باشد مخاطب را جلب میکند. مخاطب حرفهای ادبیات داستانی با خواندن چند پاراگراف از آثار وی، درمییابد که این اثر نوشته دولتآبادی است.
شیرزادی ادامه داد: او خودآگاهانه برای روشنفکران نمینویسد. داستانهای دولتآبادی را مردم عادی میفهمند و کارکشتههای و نخبههای ادبیات داستانی میپسندند. او دارای زبان غنی و رنگینی است که گستره واژگان نامحدودی دارد، اما نکته این است که با تمام این احوال، دولتآبادی نویسندهای نیست که دماغش را بالا بگیرد و فقط برای روشنفکران بنویسد.
وی ادامه داد: متاسفانه برخی نویسندگان ایرانی انگار قلم به دست گرفتهاند که فقط برای روشنفکران بنویسند و در نوشتن بیش از هرچیزی مخاطب را در نظر میگیرند اما دولتآبادی از جنس رنج و کار و تلاش است و در کسوت یک شهروند ایرانی، نمادی از سختکوشی در راه هنر خویش است.
از علیاصغر شیرزادی، روزنامهنگار و داستاننویس تا کنون آثاری مانند «طبل آتش»، «نشسته در غبار»، «غریبه و اقاقیا» و «یک سکه در دوجیب» منتشر شده است. همچنین مقالهها، يادداشتها و نقدهای متعددی درباره تعدادی از شاخصترين رمانهاي داستان نويسان جهاني مانند «ماريوبارگاس يوسا» ، «کلود سيمون»، «آناتولي ريباکوف» و «ميگوئل آنخل آستورياس» نیز به قلم شیرزادی منتشر شده است.
نظر شما