وی تلاش محمودزاده در «سرزمین آبی من» را گامی بلند برای عبور از مرز زندگینامهنویسی به دنیای پر رمز و راز داستاننویسی و نگاهی نو در این حیطه دانست و افزود: محمودزاده در این اثر، تلاش کرده با سود جستن از ویژگیهای هر دو گونه ادبی رمان و زندگینامهنویسی، به بیان تازه ادبی برسد؛ بیانی که با جداکردن مخاطب از سیر معمول و کلیشهای غالب زندگینامه، به شناخت عمیقی از درونیات شخصیت میرساند. در این داستان، هم «آقا محسن» حضور دارد و هم «سهام»؛ اولی به عنوان انسانی از واقعیت جنگ و دومی شخصیتی ساخته ذهن نویسنده.
نگارنده «کندوکاوی پيرامون ادبيات داستانی جنگ و دفاع مقدس» بهرهگیری نویسنده از شیوه روایت دانای کل و سیلان ذهن شخصیتها را به عنوان برخی ویژگیهای «سرزمین آبی من» عنوان کرد و ادامه داد: استفاده از تکگویی درونی غیر مستقیم یا دانای کلی که محتویات لایههای پیش از گفتار ذهن شخصیت را ارایه میدهد و به طور کلی تکیه بر واکاوی روانشناسانه شخصیتها نیز به جولان تخیل و درآمیختن آن با واقعیت میدان داده است.
وی محور داستان کتاب را با وجود پرداختن به حوادث مختلفی از هشت سال دفاع مقدس، «عملیات بدر» دانست و عنوان کرد: شرح مقاومت رزمندگان در این منطقه عملیاتی و گفتو گوهای ذهنی، واگویهها و سیلان ذهنی سیاوش و همسرش زهره، حین عملیات و پس از آن محور اصلی کار است.
حنیف با اشاره به شکسته شدن مقاومت رزمندگان در جریان «عملیات بدر» گفت: پس از شهادت سیاوش و برادرش باقر (مهدی باکری) داستان به انتها میرسد اما نویسنده به فردای بعد از جنگ، وضعیت رزمندگان و سوء استفاده کردن از خون شهدا و موضوعات دیگر هم پرداخته است.
این منتقد ادبی در ادامه به عناصر داستانی کتاب «سرزمین آبی من» پرداخت و گفت: رابطه علّی در داستان مذکور، تنها در فرهنگ ایرانی و انقلاب اسلامی معنا پیدا میکند. چنین پیرنگی برای مخاطب غیر ایرانی از استحکام لازم برخوردار نیست. از این منظر، نگاه حوادث داستان با کلاف رابطه علّی پیوستگی عمیقی نیافتهاند. به عنوان مثال، علت سرپیچی باقر از دستور مافوق مبنی بر ترک منطقه، به درستی تبیین نشده یا به کارگیری اسیر عراقی در زدن تیر خلاص به مجروحان بعثی، فاقد تمهید و باورپذیری لازم است. البته به نظر میرسد که ریشه این ایراد به تمایل نویسنده در وفاداری به واقعیات اصلی زندگی شهیدان باکری نهفته باشد.
خالق «کلاه مسی و مجسمه جادویی» گفت: علاوه بر نقش، نوع و انتخاب نام شخصیت، شیوههای شخصیتپردازی و پرونده شخصیتها از مواردی هستند که در زمینه شخصیتپردازی در این رمان، به آنها پرداخته شده است. محمودزاده از میان سه روش توصیف شخصیت، بیشتر بر توصیف هنگام عمل داستانی تمرکز کرده و پس از آن، توصیف مستقیم در داستانش کاربرد بیشتری داشته و توصیف از طریق گفتوگو، کمترین حجم توصیف را در این کتاب دارد. شخصیتهای مورد نظر نویسنده، به دلیل فقدان پروندههای زندگینامهای، در بخش خصوصیات فیزیکی، چندان در یاد مخاطبان باقی نخواهند ماند. البته برخی شخصیتهای فرعی چون سهام و عراقی شکمگنده توانستهاند سهم خود را به طور مشخص داشته باشند، اما شخصیتهای اصلی در این زمینه ناتواناند.
وی افزود: در مجموع، با وجود بعضی ایرادات، تلاش نویسنده در زمینه پرداخت واقعگرایانه شخصیتهای اصلی کار، ستودنی است. کتاب «سرزمین آبی من»، روایت زندگی باکریها است. اما داستان به مفاهیم کلیتری نیز میپردازد. نویسنده، خط میان مرگ و زندگی را به بازی گرفته است. خط میان جنگ و صلح، امنیت و ناامنی، خط میان خطر و آسودن، دل به جنگ سپردن و از زندگی بریدن، به زندگی چسبیدن و از جنگ بریدن و بالاخره، فاصله میان مردن و شهید شدن. نتیجهای که محمودزاده میخواهد در این کتاب بگیرد، این است که شهیدان نیز انسانهایی زمینی با تمامی تعلقات زندگی مادی بودند.
حنیف، داشتن پشتوانه پژوهشی، توجه به میراث ادبی کهن فارسی و انتخاب زبان و لحن مناسب با موضوع و درونمایه را از دیگر ویژگیهای «سرزمین آبی من» دانست و گفت: محمودزاده اثر قابل تقدیر و تحسینی خلق کرده است که اشاره به مشکلات و ایرادات آن میتواند موجب بینقصتر شدنش در چاپهای بعدی شود.
نظر شما