کسی که میخواهد وارد عرصه نوشتن داستان های مذهبی شود، پیش از هرچیز واقعاً باید ادبیات و زبان و ساختار را بشناسد، اگر داستاننویس است داستان و عناصر داستان را بشناسد، اگر شاعر است باید با شگردهای شاعرانه آشنایی داشته باشد. اینها به نظر من پیش شرطهای نوشتنِ هر نوع داستان و هر نوع شعری است وگرنه اثر خلق شده تبدیل خواهد شد به یک متنِ تبلیغیِ زودگذر بیاثر.
بهترین نمونه آثار موفق دینی ـ مذهبی، کارهای مثل مثنوی مولوی است که ضمن ایجاد ذهنیت هنرمندانه از باورهای عرفانی ـ دینی، ماندگار شده است. مثنوی مولوی به دلیل اعتقادات ناب مولوی و اشرافش بر ادبیات، تبدیل به یک شاهکار ماندنی شده است؛ یعنی یک تبلیغ روزمره نیست. ضمناً، مولانا کُلی هم داستان در قالب شعر گفته که جزو داستانهای ماندگار است و از نظر شعری هم شعرهای اصیلی است.
تکرار می کنم، کسانی که میخواهند داستان و شعر مذهبی بنویسند یا بسرایند، باید ابتدا شعر و داستان را بشناسند. بعد، مخاطبشان را بشناسند. در عین حال باید مجهز به دیدگاه امروزی نیز باشند و مسایل امروزی، نیازهای امروزِ بچهها یا بزرگسالان را به خوبی تحلیل کنند. به عبارتی به قول حضرت علی(ع) باید فرزند زمان خودشان باشند. در عینِ حال، مخصوصاً کسانی که ادبیاتیاند، میگویند: برای فردای کودکانتان فکر کنید. یعنی حتی، نه تنها باید مسائل امروز دنیا را بشناسید، باید فراتر از آن، نگاه نقادانه و خلاقانه آیندهنگر هم داشته باشید. به عبارت بهتر، نویسنده و شاعر، حالا در هر قالب و موضوعی که میخواهد بنویسد یا بسراید، باید با مسایل اجتماعی ـ فرهنگی امروز ایران و جهان آشنا باشد. امروز جهان به دهکدهای تحت عنوان «دهکده جهانی» تبدیل شده چون همه مردمش با هم ارتباط دارند و یک نویسنده هرگز نباید از قافله عقب بماند بلکه باید همیشه قدمی پیشتر از تحولات جهان بردارد، نیاز مخاطب را بشناسد و با جامعهشناسی و روانشناسی و تاریخ و تحولات فرهنگی و ادبی آشنا باشد.
هر داستان تاریخی- مذهبی، اولاً باید مبتنی بر دادههای دقیق و بری از تحریف باشد، در عین حال از تخیل خلاق و ادبی بهره بگیرد. نویسنده لازم است بتواند ماجرایی اخلاقی از ائمه را به داستانی خلاق و جذاب تبدیل کند و نحوه نگارش و زبان ادبی داشته باشد.
یکی از دلایل اصلی تولید این همه آثار ضعیف به ظاهر دینی، حمایتهای غیرقابل قبول و غیرمنطقی و در واقع مبتنی بر عدم شناخت از ادبیات ناب به دور از جوزدگی است که به هرحال تعدادی از ناشران سودجو و نویسندگان فرصتطلب یا کمسواد از این بازار آشفته سوءاستفاده میکنند.
نظر شما