در بخشی از این رمان می خوانیم: «شاهنشاه از داروخانه زدند بیرون و یکدفعه متوجه شدند که دوباره همه چیز به هم ریخته و تغییر کرده است مثل روز تعطیل، کرکره همه مغازهها پایین است و کسی توی خیابان و میدان نیست که ناگهان فریاد جماعتی از پشت سر اعلی حضرت بلند شد: مرگ بر شاه، مرگ برشاه، بگو ... رمق از دست و پای شاهنشاه در رفت، ترس مثل صخرهای عظیم بر ذات همایونی نشست و لهشان کرد شاهنشاه درمانده و بیپناه، دور و برشان را نگاه کردند تا بلکه پروفسور را پیدا کنند افسوس اثری از پروفسور نبود...»
انتشارات سوره مهر چاپ پنجم رمان «شاهنشاه در کوچه دلگشا» را با شمارگان دو هزار و 500 نسخه و بهای 19 هزار و 900 تومان منتشر کرده است.
نظر شما