نصرالله صالحی در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه تالیف این کتاب، خدمت بزرگی به تاریخ و فرهنگ ایرانی بوده است، گفت: اثری که کالیراد به رشته تحریر درآورده است، در واقع، نخستین تکنگاری به زبان فارسی درباره یک روشنفکر قفقازی (احمد آقایف) که برای چند دهه خود را ایرانی میدانسته، است. فقر آثار مکتوب ایرانی، درباره چنین شخصیتی جای بسی تاسف است که به جز نوشتههای ترجمهشده کاوه بیات به فارسی و رحیم رییسنیا در کتاب «ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم»، مطلب دیگری درباره این شخصیت در کتابهای فارسیزبان دیده نمیشود. این در حالی است که در کشورهای دیگر مانند آمریکا یا در آذربایجان و ترکیه کتابها و آثاری در مورد آقایف منتشر شده است.
وی افزود: از طرف دیگر، با مشاهده آثاری که در ایران به چاپ رسیدهاند، میتوان گفت که در حق «احمد آقایف» به نوعی ظلم شده است؛ چرا که درباره دوست و همراه آقایف یعنی «محمد رسولزاده» آثار زیادی نوشته و به چاپ رسیدهاند اما درباره آقایف که همتای وی از نظر سیاسی و فکری بوده است و شباهتهای زیادی نیز در چرخشهای فکری آن دو بوده است، چیزی نوشته نشده است. بنابراین پرداختن به چنین شخصیتهایی همچون احمد آقایف و منتشر کردن تکنگاریهایی در این زمینه، میتواند باعث تقویت تاریخنگاری ایران در حوزه قفقاز شود.
این پژوهشگر حوزه عثمانی ادامه داد: همانطور که ما تاریخ ایران را در قالب مرزهای فعلی سیاسی مینویسیم، جا دارد تاریخ سیاسی و فکری خارج از مرزهای ایران را هم به رشته تحریر در آوریم که با دست خود ما ایرانیان این حوزهها هرچه بیشتر تقویت و گسترش داده شود. بنابراین از این حیث نیز کاری که نویسنده، در این مورد انجام داده است، شایسته قدردانی است.
نویسنده برای نگارش کتاب وارد دنیا و زمان آقایف شده است
صالحی در ادامه سخنان خود درباره این کتاب گفت: در این کتاب، مخاطب با فرد عاشقی (نویسنده) روبهروست که برای پاسخ به سوالهای اساسی خود تلاشهای گستردهای انجام داده و به این منظور با سفر به ترکیه و یافتن آثاری به زبانهای مختلف و همچنین استفاده از روزنامهها و منابعی که دسترسی به آنها به هیچ وجه آسان نبوده، کوشیده است تحقیقی جامع در اینباره ارایه دهد.
وی توضیح داد: کار نویسنده به این دلیل ارزشمند بوده زیرا تلاش کرده وارد دنیا و عصر و زمان آقایف شود و او را به درستی بشناسد و بشناساند و به قدری با آن سوژه همذات پنداری کرده که حق مطلب را به راستی ادا کرده است؛ چراکه آقایف در زمان و عصری پر تلاطم زندگی میکرده که جز با قرارگرفتن در بازه زمانی آن دوران نمیشد این مطالب را نوشت.
صالحی با بیان اینکه نوشتن و تسلط به چرخشهای فکری و زندگی مخفی آقایف و شخصیتهایی امثال وی کار آسانی نیست، گفت: نکته دیگری که باید در این اثر مدنظر داشت، قلم روان نویسنده است که بر جذابیت این اثر افزوده است. به نحویکه وی تلاش کرده است، ترجمه نقل قولهای منابع ترکی را که درباره آقایف وجود داشته به زبان و نثر زمان آن دوران درآورد که این کار، به راستی بر اصالت اثر افزوده و این نشان از حوصله و ممارست نویسنده در انجام این کار بوده که تلاش کرده بر سر هر جمله این کتاب فکر کند و کار درخوری را به نگارش درآورد.
وی پس از ذکر نقاط قوت این اثر، به انتقادهایی نیز درباره آن پرداخت و «عدم مسافرت نویسنده به منطقه باکو و قفقاز» را از نقاط ضعف این کتاب دانست و گفت: زمانی یک نویسنده میتواند بر اصالت اثر خود بیفزاید که با حضور و در متن قرار گرفتن درباره موضوعی به نگارش بپردازد؛ چرا که تصورات و نوع نگاه انسان در مورد یک موضوع از این طریق سیر تکاملی پیدا میکند. از این رو، باید محیط زندگی شخصیتی را که درباره آن مینویسد، به طور ملموس درک کند.
تمام ادعاهای نویسنده درباره این کتاب صحت دارد
رحیم رییسنیا یکی دیگر از سخنرانهای این نشست بود که درباره این کتاب صحبت کرد. وی در این رابطه گفت: زمانیکه من مقدمه این کتاب را برای نخستینبار میخواندم و ادعاهای نویسنده را در مورد این کتاب مطالعه میکردم، تصور کردم که نویسنده، جوان است و جویای نام و دارای ادعاهای بزرگ. اما زمانیکه وارد متن کتاب شدم و محتوای کتاب را به دقت از نظر گذراندم، دریافتم که به راستی ادعاهای این نویسنده جوان گزاف نبوده و واقعا گامی در این موضوع به جلو گذاشته است.
وی ادامه داد: نویسنده با آن که ترک نیست اما به خوبی توانسته از متون ترکی استفاده و حتی در گامی فراتر از منابع انگلیسی و فرانسوی هم بهره برد و تمام قابلیتها را در کتابش جمعآوری و در نهایت اثری را به مخاطب ارایه کرده که خواننده را به سوی خود میکشاند.
رییسنیا افزود: تمامی عنوانهای این کتاب به دقت و به درستی انتخاب شده و میتوان این کتاب را یکی از بهترین رسالههایی دانست که در دانشگاههای ما نوشته شده و {بعد به کتاب تبدیل شده است} و حقیقتا مورد قبول من واقع شده است.
احمد آقایف و محمد رسولزاده خود را ایرانی میدانستند
وی گفت: این اثر به درستی، چرخش فکری آقایف، شخصیت قفقازی را از یک گرایش به گرایش دیگر توضیح میدهد و نویسنده در این راستا کوشیده است تا دلایل، بسترها و زمینههای این چرخشهای فکری و هویتی را مورد کندو کاو و بررسی قرار دهد؛ چرخشی از چپ کمونیست به راست.
وی با بیان اینکه احمد آقایف و محمد رسولزاده(دوست آقایف) هر دو قفقازیهایی بودند که خود را ایرانی میدانستند، به سیر روایت و جزییات دقیقی از تحولات و تلاطمهای زندگی و در نهایت تحولات فکری گام به گام آنها به دلیل این موقعیت خاص پرداخت و شمای کلی از مباحث این کتاب را ارایه داد و گفت: در مجموع، این کتاب در بیان وقایع و تحولات رفته بر سر آقایف و دلایل دگرگونیهای فکری وی، موفق بوده است و توانسته از پس آن برآید.
تالیف این کتاب در آغاز روشمند نبود
علی کالیراد، نویسنده این کتاب نیز در این نشست، سخنان خود را به قدردانی و تشکر از افراد و شخصیتهایی که در راه تالیف این کتاب و انگیزههای وی موثر بودهاند، از جمله حسن حضرتی، نصرالله صالحی، رحیم رییسنیا و جواد مرشدلو محدود کرد و مطلب خود را با انتقادی از کتاب خود به پایان برد. اینکه تالیف کتاب از ابتدا حرکتی روشمند و سیستماتیک نبوده و در جریان کار علاقه به موضوع ایجاد و به دغدغهای اصلی تبدیل شده است. وی همچنین انتقاد صالحی به اثرش را با گشادهرویی پذیرفت.
نظر شما