دوشنبه ۲ تیر ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۴
سایه جهان‌بینی مارکسیستی بر پاره ای از اندیشه های ایرانی/ تمدن حول محور اقتصاد

دکتر اسماعیل قدیمی،‌ استاد ارتباطات‌ و مولف مقالات و کتاب‌هایی را در این‌باره در نوشتاری به بررسی کتاب«بازاندیشی تمدن، ارتیاطات و ترور» تالیف مجید تهرانیان پرداخته است و معتقد است: کتاب«بازاندیشی تمدن، ارتباطات و ترور در دهکده جهانی» کتابی است که در آن تمدن بر محور اقتصاد تعریف شده و مفهوم تمدن در آن روشن نیست.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- دکتر تهرانيان از چهره‏‌هاي فعال در زمينه‏ صلح‌شناسي جهاني، ارتباطات و اقتصاد سياسي توسعه، استاد ارتباطات توسعه و ارتباطات بين‏‌الملل، منتقد سرمايه‏‌داري و امپرياليسم، مؤسس پژوهشکده علوم ارتباطي و توسعه ايران، استاد دانشگاه هاوايي، مدير موسسه‏ تودا، آينده‌‏پژوه و استاد مطالعات خاورميانه،روزنامه‏‌نگار و صاحب آثار متعددي در زمينه ارتباطات بين‏‌الملل و روزنامه‏‌نگاري صلح و به شدت منتقد سياست خارجي آمريکاست.

انتقاد از نابرابری و تبعیض در کتاب
در مقدمه‏‌ها و پيشگفتار کتاب، همچنين اين موضوع مورد تاکيد قرار مي‏‌گيرد که دکتر تهرانيان، ضمن انتقاد از نابرابري، تبعيض، فقر و ناهنجاري‏‌هاي جهاني که از نظر وي زاييده‏ زياده‌‏خواهي و خودرايي نوع بشر و به‌‏ويژه قدرت‌هاي جهانی است، مبادرت به ارایه‏ راهکارهايي براي اجتناب از جنگ و برخورد و پرهيز از قضاوت‌هاي ناروا و پيش‌داوري‏‌هاي مغرضانه در مورد اقوام ديگر کرده است.

در اينجا اين موضوع مورد تأکيد قرار مي‏‌گيرد که نويسنده، هدف خود را بازانديشي در مفهوم تمدن قرار داده و آن طور که خود بيان کرده است، با الهام از نظر انديشمنداني مانند «هرودوت»، «طبري»، «ابن خلدون»، «ابن بطوطه»، «گيبسون»، «کارل مارکس»، «ماکس وبر»، «آرنولد توين بي»، «بي. اچ. جي ولز» و «ميشل فوکو» سعي در ارائه‏ راهکاري معتدل براي احترام متقابل تمدن‌ها به يکديگر دارد.

در ديباچه، نويسنده تحت‌عنوان «تمدن به‏‌مثابه سفري طولاني و بدون پايان» داستان آغاز جنگ جهاني و اشغال ايران توسط متفقين و سرنوشت خانواده و ديدگاه خود را به‌‏صورت کوتاه، درخصوص مناسبات طبقاتي، پيچيده اجتماعي ـ سياسي و قومي کشور را پيش و پس از اشغال در کنار نقش کليدي کشورهاي بيگانه در رقم‌خوردن سرنوشت مردم کم‌‏اطلاع ايران با تمرکز بر شرايط  و مشکلات روزمره‏ عموم مردم و اشاره‏ کوتاه به نحوه‏ روي کار آمدن پهلوي اول شرح مي‌دهد.

نويسنده، ديباچه را با شرح تحولات فکري، سفر طولاني‌‏اش از هونولو به توکيو، پکن، ... تا تهران و شکل‏‌گرفتن ديدگاه انتقادي‌اش ادامه مي‌دهد و انتصاب‏ش به‏ عنوان مدير مؤسسه‏ تودا را که يک مؤسسه‏ جهاني با اهداف صلح‌‏آميز است مورد اشاره قرار داده است؛ سپس در بخش ديگري از ديباچه، ويژگي‌هاي قومي هاوايي را به‌‏عنوان مرکزيتي براي آشتي تمدن‌ها و نمادي از تعامل متمدنانه اقوام شرح مي‌دهد و اينکه چطور در آن‌جا به بالندگي فکري رسيده و سرانجام پس از يک ربع قرن، آنجا را به قصد کاليفرنيا ترک مي‌کند. اين بخش با شرح ديدگاه تهرانيان در خصوص لايه‌‏اي بودن تمدن‌ها شامل کوچ ‏نشيني، روستانشيني، تجارتي، صنعتي و ديجيتال و نيز صف‏‌آرايي فکري در انقلاب اسلامي که در لايه‏ عصر صنعتي رخ مي‌دهد، به پايان مي‌رسد.

مروری بر کتاب
کتاب در هفت فصل نوشته شده است؛ فصل اول تحت عنوان «تمدن وامپراطوري جهاني» به مشکلات عصر حاضر از منظر طولاني و ناهموار بودن فرآيند انتقال از تمدن کوچ‏‌نشيني به روستانشيني، تجاري، صنعتي و ديجيتال مي‌پردازد. در اين فصل، مساله‏ اعمال حاکميت جهاني بررسي مي‌شود؛ اين امر موجب کشمکش ميان سه نيروي عمده، سلطه امپرياليستي از بالا، مقاومت از سوي حاشيه‌ها و تمدن‌هاي معتقد و متمايل به جهاني‏‌کردن خود مي‌شود که به معيارهاي غيرخشونت‏‌آميز براي حل ‏وفصل برخوردهاي بشري باور دارند.

فصل دوم با عنوان «تمدن و ترور جهاني» به طرح مشکلات کنوني و مقوله‏ پرکاربرد و چالش تروريسم که همه‏ جناح‌هاي معارض در جهان مدعي مبارزه با آن هستند، اختصاص دارد. در اين فصل، انواع تروريسم از ساختاري هسته‏‌اي گرفته تا دولتي، مذهبي، آنارشيستي و مقابله‏‌جويي بررسي مي‌شود.

فصل سوم باعنوان «تمدن وحاکميت جهاني» با نگاه به مشکلات ناشي از اعمال قدرت از سوي کشورها و نهادهاي بين‏‌المللي مورد استفاده‏ ابرقدرت‌ها تدوين مي‌شود. پيمان صلح وستفاليا در 1648 تا توافق اروپا، شکل‏‌گيري جامعه‏ ملل و سپس سازمان ملل متحد مورد توجه نويسنده قرار مي‏‌گيرند تا سير تحولات اعمال قدرت يادشده در سطور بالا ترسيم شود.

روزنامه‌نگاری؛ رسانه‌ای برای حل مشکلات
در فصل چهارم کتاب که به عنوان «تمدن و ارتباطات جهاني» اختصاص يافته است، روزنامه‏‌نگاري صلح به‏‌عنوان يک رويکرد رسانه‏‌اي در حل مشکلات جهاني برجسته مي‌شود. به ادعاي تهرانيان اين سنخ و گونه‏ روزنامه‌‏نگاري مي تواند به افزايش درک بين‏‌المللي و مدنيت جهاني کمک کند. نويسنده اما در ادامه به قدرت زياد انحصارهاي رسانه‏‌اي در جهان مي‌پردازد که دستِ کم 9 گروه رسانه‌‏اي جهاني را شامل مي‌شود که عرصه‏‌هاي گسترده‏ جهان را پوشش مي‌دهند و قادرند به‏‌واسطه‏ اين نفوذ بر جريانهاي ملي و بين‏‌المللي تأثير بگذارند.

نویسنده در ادامه کتاب و در فصول پایانی به «تمدن و وضعيت بشر» ‌و ‌به تفسير نهايي و نتيجه‌‏گيري نويسنده از رويارويي تمدن‌ها با برجسته‏‌کردن دو مفهوم آزادي و معنويت اختصاص مي‌دهد و با کمک‌گرفتن از صاحب‌نظران چپ و راست عالم چنين مطرح و پيشنهاد مي‌کند که تمدن‌هاي بشري همچنان طرح‌هايي ناتمام‌‏اند که هيچ‏‌يک بر ديگري ترجيح ذاتي ندارند، بلکه تحت‌تأثير سياست مقابله‏‌جويي امپراطوري‏‌ها و غلبه‏ روح نظامي‌گري همچنان راه رويارويي را در پيش گرفته‌اند.

تمدن و نقصان در کتاب
«تمدن» يکي از ديرپاترين، پرچالش‌‏ترين و پيچيده‏‌ترين مفاهيم مورد استفاده‏ انسان‌ها، گروه‌ها، طبقات، قشرهاي مختلف يک جامعه‏ مفروض، دولت‌ها، سازمان‌هاي بين‏‌المللي، سازمان‌هاي گوناگون ملي و منطق‌ه‏اي، انديشمندان، صاحب‌نظران و گروه‌‏هاي دانشگاهي در کشورهاي مختلف جهان هر يک با اولويت‌هاي پارادايميک و منافع ويژه است. بنابراين بديهي است که  تهرانيان براي پرهيز از گرفتارشدن در چالش تعريف مفاهيم بسيط، از تعريف و توصيف آن بگريزد اما هنگامي که مي‌خواهد کتابي را در ابعاد بين‏‌المللي و به‏‌منظور اثرگذاري بر جريان‏‌هاي نيرومند بين‏‌الملل هوادار و يا مخالف جنگ و محافل روشنفکري بنويسد که بتوانند در برابر کوبندگان بر طبل جنگ بايستند و نيز وقتي که تقسيم‌‏بندي خود از تمدن را صرفاً حول محور اقتصاد و شيوه‏ توليد اقتصادي پي‏‌بندي مي‌کند، از تعريف و شفاف‏‌سازي مفهوم و واژه‏ تمدن، گريزي نيست.

شايد اين تقسيم‏‌بندي را بتوان به تقليل‏‌گرايي جامعه‏‌شناسانه و معرفت‌‏شناسانه‏ نويسنده، تحت‌تأثير جهان‏‌بيني نومارکسيستي او نسبت داد که او را به وادي ماترياليسم تاريخي مي‌کشاند و تمدن را که به اجمال مي‌توان آن را دستاورد عظيم بشري در همه‏ عرصه‏‌هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي ناميد.

فرار ار کلیشه‌های مارکسیستی
از سوي ديگر ساختار مفهومي عناوين کتاب، حکايت از اولويت رويکرد تضادانديشانه به سبک و سياق مارکس در ترسيم وضعيت کنوني تقابل تمدن‌ها دارد که جهان را به ماترياليسم تاريخي و معرفت‌‏شناسي ديالکتيکي سوق مي‌دهد. البته تهرانيان ارتباطات جهاني، وضعيت بشر و معنويت بشر را به‌‏عنوان مفاهيمي براي فرارفتن از کليشه‌هاي مارکسيستي مطرح مي‌کند تا جهان‏‌بيني ضدسلطه‏ جهان سوم را نيز در تحليل خود براي دفاع از پيشنهاد گفتگوي تمدن‌ها به جاي برخورد تمدن‌هاي «هانتينگتون» به‏‌عنوان زبان غالب امروز غرب در رويارويي شمال و جنوب، لحاظ کرده باشد.

سایه مارکسیست بر اندیشمندی ایرانی‌تبار
اشکال ديگر، افتادن سايه‏ جهان‏‌بيني مارکسيستي و نومارکسيستي بر انديشمندي ايراني‏‌تبار است که نتوانسته خود را از تبعات آن برهاند. يکي از تبعات اين تأثير، افتادن به دامي است که با «دانيل بل» نومارکسيست ضد استالين آغاز مي‌شود و دامان «مانوئل کاستلز» را هم مي‌گيرد و «ميشل پيور» و «چارلز سيبل» هم از تأثير آن در امان نمي‌مانند.
به‏‌نظر مي‏‌رسد اين دام با هجوم تبليغاتي گسترده‏ تکنولوژيست‏‌هايي مانند «جيمز مارتين»، «مکنزي» و «الوين تافلر» و ديگر تکنولوژيست‏‌هاي هوادار سلطه‏ فناوري‌هاي موج سوم و البته پيشرفت‌هاي گسترده و غيرقابل‌پيش‌‏بيني فناوري‌هاي ارتباطي و اطلاعاتي گشوده مي‌شود و به قول «فرانک وبستر» به اين گزاره‏ نادرست منتهي مي‌شود که تکنولوژي در عرصه‏ اقتصاد موج سومي و معرفتي، از حوزه‏ مستقلي نسبت به ساختارهاي اجتماعي و مديريت سرمايه‌‏داري برخوردار مي‌شود و قادر است به‏‌صورت مستقل شيوه‏ ساختاربندي قلمروهاي اجتماعي را تغيير دهد.

کتاب بازانديشي تمدن، ارتباطات و ترور در دهکده جهاني نوشته‏ مرحوم «دکتر مجيد تهرانيان» با ترجمه‏«داوود آقارفيعي» و «مرجان اردشيرزاده» در 270 صفحه؛ هفت فصل، دو مقدمه، پيشگفتار و ديباچه با قيمت 24 هزار تومان توسط انتشارات سيماي شرق منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها