یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۵:۳۶
بنی‌اردلان: در زمینه شناخت صنایع دستی با کمبود کتاب مواجهیم

اسماعیل بنی اردلان، مدیر گروه فلسفه ‌هنر دانشگاه هنر تهران با اشاره به کمبود کتاب در زمینه معرف‌شناسی صنایع دستی می‌گوید: در حوزه هنر متاسفانه به انتشار کتاب اهمیت کمتری داده شده است زیرا کسانی که خود میراث‌دار این هنرها هستند از طریق تجربی (استاد و شاگردی) به این رشته راه پیدا کرده‌اند و صنایع دستی را به صورت منسجم و دانشگاهی نیاموخته‌اند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)< دکتر اسماعیل بنی‌اردلان  از پژوهشگران حوزه حکمت و فلسفه، نویسنده کتاب «معرفت‌شناسی آثار صناعی جستجویی در مفهوم فن و هنر» است. وی به دلیل انتشار این کتاب و فعالیت در حوزه هنر و صنایع دستی در هفته بزرگداشت صنابع دستی از آثار و فعالیت‌های هنری وی قدردانی و تجلیل ‌شد. 

خبرنگار «ایبنا» به سراغ این هنرمند و نویسنده رفته و با وی درباره کمبود کتاب‌های حوزه صنایع‌دستی، نقش کتاب در انتقال این هنر به نسل آینده، آسیب‌شناسی کتاب‌های چاپ شده درباره صنایع دستی به گفت‌وگو پرداخته‌ است. 

آقای دکتر بنی‌اردلان لطفا  نخست، کمی درباره اهمیت صنایع دستی و پیوند آن با میراث فرهنگی ایرانی بگویید؟ 

وقتی از صنایع دستی صحبت می‌کنیم از سنتی فکری سخن می‌گوییم که در تمدن ما وجود دارد این سنت فکری در دوره بعد از اسلام از هستی و جهان تعریفی دارد یا به عبارت دیگر با نوع معرفت‌شناسی ویژه نگاهش به هستی طبیعتا یکتاپرستی و وحدت است و در حوزه‌های مختلف مثل هنر و اخلاق ظهور می‌یابد. 

بنابراین وقتی صحبت از صنایع دستی ایرانی می‌شود رنگ و بوی این سنت فکری را در صنایع دستی‌مان در گذشته و آثار باقی‌مانده از آن می‌بینیم. متاسفانه از اواخر دوره صفویه درک و شناخت ما از این معرفت‌شناسی فاصله گرفت و هنگامی که صحبت از صنایع دستی به میان می‌آید باید به میراث فکری و هویت خودمان توجه کنیم این هویت و معرفت هستی، آثار تمدن‌ ایرانی را به طور عام و آثار فرهنگی را از تمدن‌های دیگر جدا می‌کند. 

چگونه می‌توان این میراث و هنر گذشته ایرانی را به نسل جدیدی که چندان شناختی از آن ندارند، منتقل کرد؟
وقتی صنایع دستی را مرور می‌کنیم در واقع از میراث فکری یک قوم صحبت می‌کنیم این شاخصه هنر ما در پرستش فکری است که این طاعت یعنی نسبتی بین خدا و آدمی به وجود می‌آورد و در این نسبت است که انسان به یاد خداوند مشغول به کار می‌شود و شما این هنر را در کاری می‌بینید که معرفت و هنر در آن جلوه‌گر می‌شود. امروز باید برای احیای هنر هویت دینی خودمان را دقیق‌تر و عمیق‌تر بشناسیم و تفکر پشت این هنرها را احیا کنیم تفکری که یک تفکر معنوی است و اگر بخواهیم موفقیتی به دست بیاوریم باید از میراث گذشته صحبت ‌کنیم که این میراث گذشته را می‌توان در هنر صنایع‌دستی جست‌وجو کرد. 

البته معرفت‌شناسی در این سنت‌ها باید اساس کار ما قرار بگیرد که این معرفت در دوره‌های جدید خوشبختانه برای احیای صنایع دستی، مبنا و اساس شناخت و پژوهش قرار گرفته است و بر لزوم پژوهش در این هنر یقین پیدا کرده‌اند که البته برای احیا این هنر در کنار معرفت‌شناسی باید معرفت توحیدی پیاده شود تا هنرمندان این هنر را برای آیندگان احیا کنند. 

با توجه به اهمیت و موثر بودن کتاب در شناسایی و حفظ صنایع دستی به نظر شما چرا چاپ کتاب در حوزه صنایع دستی کمرنگ است؟ 

در حوزه هنر متاسفانه به چاپ کتاب اهمیت کمتری داده شده است زیرا کسانی که خودشان میراث‌دار این هنرها هستند از طریق تجربی (استاد و شاگردی) به این رشته راه پیدا کرده‌اند و صنایع دستی را به صورت منسجم و دانشگاهی نیاموخته‌اند. از این‌رو شناختن رشته‌ها و تفکر پشت این هنر باید اساس کار قرار بگیرد و همه کسانی که در این حوزه کار می‌کنند باید با روش‌های گوناگون از طریق مصاحبه، فیلم‌برداری و حضور در کارگاه‌های دانشگاه‌ها به کار گرفته شوند تا دانش تجربی آن‌ها هم مکتوب و هم در محیط‌های دانشگاهی استفاده شود و دانشجویان تحت نظارت تجربی این استادان هنرهای بومی را فرابگیرند. 

چه شد که به حوزه هنر و صنایع‌دستی علاقه‌مند شدید؟ 

با این که فلسفه غرب خوانده‌ام تلاش کردم هستی‌شناسی این هنر را معرفی کنم زیرا وقتی هنر و راه ما درست تعریف شود هویت حقیقی ما نیز درست تبیین می‌شود. به همین دلیل در کتاب‌های هنر ایرانی به‌ویژه در کتاب «سرفرسنگ‌های تحول در مسیر نگارگری ایران» مساله نقاشی ایرانی را مطرح کردم و در این کتاب نوشتم که نقاشی ایرانی پرسپکتیو ندارد و در نقش‌های خود از دنیا مثالی می‌آورد که این مثال رئال شاخص‌ها و تعاریفی دارد که این شاخص‌ها تمایز نقاشی ایرانی با نقاشی غربی است. در این کتاب تلاش کردم بگویم نقاشی ما چه قدرتی دارد و در چه دوره‌ای غربی می‌شود و هویت خود را می‌بازد! 

درباره خط هم اصطلاحات زیادی وجود دارد که ما نمی‌توانیم از اصطلاحات و واژه‌های آن سر دربیاوریم مثلا در اصطلاحی می‌گویند: «خطاط شیرین می‌نوشت یا خطش خوش بود.» که این دو اصطلاحی متفاوت است اما ما به این اصطلاحات نپرداخته‌ایم و در این حوزه به افرادی که به تاریخ هنر و تاریخ غرب شناخت دارند و می‌توانند به معرفت‌شناسی این هنرها دست یابند نیاز است تا به تجزیه و تحلیل آن بپردازند. اگر چه در حوزه تذهیب، نگارگری در حوزه کتاب هنوز کار چندانی نکردیم شاید همین اندازه کتاب‌هایی را که چاپ می‌شود  باید غنیمت دانست. 

به نظر شما چرا در هفته بزرگداشت صنایع دستی کتاب به عنوان یک منبع مفید مورد بی مهری قرار گرفته است و جایگاه کمرنگی دارد؟ 

باید این سوال را از مسوولان پرسید البته تحقیق و پژوهش در سال‌های گذشته بسیار کمرنگ بوده است که البته اخیرا با حضور دکتر بهمن نامور مطلق در این مسیر نوری روشن شده و امیدوارم که محققان ما در حوزه علوم انسانی گرایش و تفکرشان به میراث فرهنگی بیشتر شود. 

با توجه به مشکلاتی که وجود داشته و کتاب‌های اندکی که در حوزه صنایع دستی چاپ شده است به نظر شما این کتاب‌ها تا چه اندازه در شناسایی، انتقال و قدمت این هنر مفید واقع شدند؟ 

من برای کشف بیشتر معرفت‌شناسی به سراغ هنر و صنایع دستی رفتم و به این حوزه سر کشیدم و تا امروز که درباره هنر و صنایع دستی مطالعه کردم کتاب خاصی در حوزه معرفت‌شناسی ندیدم اما کتاب‌های بسیاری‌ در این حوزه هنر منتشر شده که بیشتر به تاریخ هنر پرداخته است و کمتر کتاب شاخصی در بخش تجزیه و تحلیل هنر و صنایع دستی نوشته شده است. 

رابطه معرفت‌شناسی در پژوهش را چطور می‌بینید؟ 

در درجه اول معرفت‌شناسی ایرانی توام بر نظر و عمل است و این طور نیست که ما فقط پژوهش کنیم. خرد در عمل خودش را نشان می‌دهد و دانایی در زندگی ما به وجود می‌آید اگر ما فقط بخواهیم به دانایی برسیم باید این خرد را مطیع دستورات خدا قرار بدهیم تا خرد رشد کند که مبنای آن دوست داشتن خداوند است. چگونه این خرد در آثار ما جلوه‌گر می‌شود باید این معرفت‌شناسی را مطرح کرد، معرفتی که در زندگی کار و تولید صنایع دستی ما جریان دارد. 

آیا کتاب جدیدی که برای چاپ آماده کرده‌اید نیز به مقوله هنر می‌پردازد؟ 

بله، در کتاب جدیدی که مجموعه‌ای از 10 مقاله را دربردارد و قرار است از سوی انتشارات سوره مهر چاپ شود به معرفت‌شناسی نگارگری، صنایع‌دستی، داستان‌گویی ایرانی، نمایش و اخلاق ایرانی پرداخته‌ام و هدفم از انتشار کتاب این است که بگویم داستان‌گویی و نمایش ایرانی با سایر تمدن‌ها از جمله یونان متفاوت است. امیدوارم محققان ایرانی دارای چندین جنبه باشند و با اطلاع از معرفت و شناخت آثار هنری با دانستن اصول نقد غربی هنر ایرانی را نقد کنند. 

نگاهی به کتاب «معرفت‌شناسی آثار صناعی» 

کتاب «معرفت شناسی آثار صناعی، جستجویی در مفهوم فن و هنر» هنر صنایع دستی را از زاویه معرفت‌شناسی مورد کنکاش قرار داده است. بنی‌اردلان کتاب «معرفت شناسی آثار صناعی» را در سه بخش بازشناسی مقام و مفهوم صنعت و هنر، آثار معرفت و فن در نوشته‌ها و معرفت شناسی آثار صناعی تنظیم کرده است. 

وی می‌کوشد معرفت‌شناسی آثار فن و هنر به صورت تحلیلی و با ارایه نمونه‌ها و به قصد شناخت ماهیت شکل‌گیری آثار صناعی ایرانی به جوانان علاقه‌مند تفهیم شود. نویسنده معتقد است که هنر، فن و معرفت، سه ضلع يك مثلث شناخته مي‌شوند كه در آن برترين تجليات روح و انديشه انسان ايراني را مي‌توان ديد. 

مهارت و توانايي ايراني در به كار بردن ماده به عنوان حامل پيام مينوي، او را به سمت نوعي معرفت‌شناسي كشاند كه كاملا با تجارب ملل ديگر، خاصه هنرور يوناني، متفاوت است. نويسنده در این کتاب بر پايه اين اصل كه معرفت و دانش، ركن اصلي آثار هنري ايراني است، به جست‌وجوي اين معرفت، تا تاثير آن بر ذهن هنرور ايراني و طرز تجلي آن در آثار صناعي او پرداخته است. 

وي با نظري بر سابقه تاريخي مقام و مفهوم صنعت و هنر در يونان و ايران به آثار معرفت و فن در نوشته‌ها اشاره کرده است. اين كتاب شامل مقالات متنوعي در زمينه معرفت‌شناسي آثار صناعي، تاريخ صنعت در ايران و تفاوت آن با هنر غرب است. برخي عنوان‌هاي مطالب كتاب عبارت‌اند از هنر در معناي جديد، كمال فني در نزد يوناني، تصرف شكل در نزد هنرور ايراني، دو جنبه يگانه صنع و تحقق معرفت. 

درباره دکتر اسماعیل بنی‌اردلان 

دکتر اسماعیل بنی‌‌اردلان متولد 1336 است، وی دکترای پژوهش‌هنر دارد، سمت‌های متفاوتی را به ویژه در حوزه هنر تجربه کرده و هم‌اکنون مدیر گروه فلسفه ‌هنر دانشگاه هنر تهران است. از تالیفات او می‌توان به کتاب «معرفت‌شناسی آثار صناعی، جست‌وجویی در مفهوم فن و هنر»، «سرفرسنگ‌های تحول در مسیر نگارگری ایران» و «مجال آه» و همچنین 50 مقاله در زمينه‌های مختلفی چون سينما، زيبایی‌شناسی ، معماری وهنرهای سنتی ايران اشاره کرد. «بازشناسی مقام و مفهوم هنر»، «هنر بی‌خرد: بررسی معنای زیبایی در دوران مدرن»، «اوضاع سیاسی اجتماعی تاریخی ایل بارزان» نام برخی از مقاله‌های اوست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها