شنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۷
تالیفات به‌روز نیاز اصلی خانواده امروزی است/ تلاش دنیای غرب برای احیای نهاد خانواده

محمد‌مهدی لبیبی،‌ عضو هیات علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه علامه‌طباطبایی معتقد است: دنیای غرب در پی احیای نهاد خانواده است و در ایران نیز احساسات نوستالژیک به خانواده‌ سنتی در نوشته‌های جامعه‌شَناسان موج می‌زند.

خبرگزاری کتاب ایران- این جامعه‌شناس در سال‌های اخیر با تالیف و ترجمه ‌کتاب‌هایی مانند«جنسیت در زندگی روزمره ایرانی» و «خانواده‌ها در دنیای امروز» نام خود را به عنوان جامعه‌شناسی که سعی در نگاهی آکادمیک به فضای خانواده دارد،‌به ثبت رسانده است. انتشار کتاب«خانواده در قرن بیست و یک» از سوی این مولف در سال ‌جاری بهانه‌ای شد تا با این کارشناس به بحث درباره تطور خانواده در دنیای جدید بپردازیم.

- با توجه به این که مسائل مختلف و مهمی در کشور برای بررسی وجود دارد،‌ به چه دلیل تمام تمرکز خود را وقف خانواده و تالیف در این‌باره کرده‌اید؟
بله،‌مسائل مهمی در جامعه ایران وجود دارد و تحولات نیز در آن‌ها صورت می گیرد‌ اما سرعت این تحولات در نهادی مانند خانواده سریع و کاملا محسوس است. با یک مثال این تغییر را روشن‌تر می‌کنم‌،‌ببینید در ده سال گذشته آمار طلاق در خانواده‌های ایرانی چه تغییری کرده است، هرچند ده سال برای تحولات اجتماعی زمان کوتاهی است. حالا این معضل اجتماعی ار طی پنج سال بررسی کنید،‌ خواهید دید که به چه میزان سرعت تغییرات در خانواده‌ها قابل بررسی است. در عین حال چندین دلیل دیگر نیز برای بررسی خانواده در کتاب‌ها وجود دارد، که یکی از آن‌ها این است که این دگرگونی‌ها به سرعت در زندگی افراد خود را نشان می دهند. شاید عامل مهم‌تر این است که ما(مردم) نیاز به پژوهش‌های جدید درباره خانواده و برای خانواده دارند.

-پژوهش‌هایی که می فرمایید باید دارای چه مختصاتی باشد که درد خانواده ایرانی را به خوبی نشان دهد؟
 باید مولفان و کارشناسان در این امر دقت کنند که تحقیقات و پژوهش‌های 50 سال گذشته درباره خانواده دردی از خانواده‌های ایرانی را حل نمی‌کند، در حال حاضر خانواده ایرانی نیازمند متون جدیدی است که مسایل و مشکلات امروزی خانواده را بررسی کرده باشد. ما باید شرایط حال حاضر را در نظر بگیریم نه شرایط تاریخی را، چرا که به نظر من اگر موارد و مسایل خانواده مورد بررسی درست قرار نگیرد، با فروپاشی خانواده از درون و بیرون مواجه می‌شویم و نظم از درون و بیرون به هم می‌خورد.

-با توجه به تالیفات شما و سایرین، بحران خانواده در ایران و غرب در حال گسترش است؟ تفاوت این دو بحران در کجاست؟
در غرب نیز این تزلزل وجود دارد ‌اما این بحران در آن‌جا به معنای نابودی خانواده نیست بلکه آن‌ها معتقدند این تزلزل یک نوع بازنگری در جامعه است. در دنیای غرب اعتقاد بر این است که خانواده سنتی از بین رفته است و خانواده مدرن شکل گرفته است اما در ایران هنوز این بحران باعث نشده تا معنای خانواده زیر سوال برود‌. اساسا در ایران بحران در خانواده نظم جامعه را تهدید می‌کند ولی به‌صورت فرهنگی تغییرات نگرشی در خانواده‌های ایرانی نیز در حال شکل‌گیری است، هرچند این تغییرات به صورت کُند پیش می‌رود.

-با توجه به آن‌چه بیان شد این سوال پیش می‌آید،‌ چرا بحران خانواده در غرب باعث نابودی جامعه نیست؟ اشکال جدید خانواده در غرب چگونه طراحی می‌شود؟
در غرب پذیرفته‌اند که وارد دنیای دنیای مدرن شده‌اند و برخی از کشور‌ها نیز در دوره پسا‌مدرن به سر می‌برند. به‌عنوان مثال آنتونی گیدنز‌، جامعه‌شناس معاصر اعتقاد دارد در گذشته خانواده‌ها بر اساس عشق‌های رمانتیک شکل می‌گرفت اما این نوع عشق امروز جای خود را به عشق سیال داده است. افراد چندان نیاز به تعهد و پای‌بندی ندارند و اصولا عقلانی نیست که به نام وفاداری سال‌ها در کنار یک فرد دیگر زندگی کرد،‌ آن‌ها معتقدند نام این عمل فداکاری و وفاداری نیست، بلکه حماقت است.



- آیا نوع جدید زندگی در غرب با عنوان«هم‌بالینی» باعث هرج و مرج فرهنگی در تربیت نسل آینده نمی‌شود؟
«هم‌بالینی» شکل جدی زندگی در غرب است. این شکل زندگی تبعات خودش را دارد،‌ البته باید بگویم دولت‌هایی که درگیر ایجاد زندگی «هم‌بالینی» شده‌اند به این نتیجه نرسیده‌اند که این نوع زندگی را باید زندگی دو فرد به عنوان خانواده محسوب کنند. اما تکلیف فرزندان به دنیا آمده از این نوع زندگی چیست؟ با مطالعه نظریات برخی جامعه‌شناسان غربی می‌توان به این نتیجه رسید که این دولت‌ها نیز در حال احیای خانواده در غرب هستند تا از این هرج و مرج‌ها جلوگیری شود.

-کمی به عقب برگردیم و به بحران خانواده در ایران بپردازیم، بحران خانواده در ایران تا چه میزان بر نگرش افراد تاثیر گذاشته است؟
بر کسی پوشیده نیست که در خانواده‌های ایرانی بحران‌هایی مانند مسایل زناشویی بین زن و شوهر‌، والدین با فرزاندان وجود دارد. اما هنوز به مرحله فروپاشی نرسیده است و هنوز اعتقاد به وجود خانواده در میان ایرانیان دیده می‌شود. به‌عنوان مثال از یک زن و شوهر پرسیده می‌شود چرا تنها یک فرزند دارید؟ آنها در پاسخ کمتر به مسائل فرهنگی اشاره می‌کنند و تک فرزندی خود را در گرو معضلات اقتصادی عنوان می‌کنند. این مورد مثال خوبی است که نشان می‌دهد در ایران اعتقاد به خانواده وجود دارد.

-کتاب«خانواده در قرن بیست و یکم» جنابعالی امسال منتشر شده است. در این کتاب نظریات 12 جامعه‌شناس داخلی و خارجی را از نظر گذراند‌ه‌اید. معیار انتخاب نظریه‌پردازان چه بود؟
در این کتاب تفاوت آرای بین جامعه‌‌شناسان ایرانی و خارجی به وضوح دیده می‌شود. برخی میانسالان را بهترین واسطه بین جوانان و کهنسالان در خانواده‌ها می‌دانند و برخی طلاق را مهم‌ترین معضل خانواده‌ها ارزیابی کرده‌اند‌. در این کتاب از میان جامعه‌شناسان ایرانی،‌6 جامعه‌شناس مانند دکتر تقی‌آزاد ارمکی،‌ باقر ساروخانی،‌خدیجه سفیری و سهیلا صادقی در کنار شهلا اعزازی و سهیلا باقری در نظر گرفته شده است.

-معیار انتخاب این جامعه‌شناسان ایرانی چه بوده است؟
به عنوان مثال،‌ آزاد ارمکی از جامعه‌شناسانی است که بیشترین کتاب را درباره خانواده تالیف کرده است. باقر ساروخانی بنیانگذار بررسی خانواده در فضای آکادمیک بوده است. خدیجه سفیری نیز نخستین بانویی است که در بین زنان به درجه استاد تمامی رسیده است.

-از جامعه‌شناسان غربی هم بگویید؟
آنتونی گیدنز، الیزابت بک گرنسهایم و دیوید چیل از جمله جامعه‌شناسان معاصر غربی هستند که هم‌اکنون نیز در حال تدریس در دانشگاه‌های مختلف جهان هستند. ریتا والینوا و اریک وایدمر و نیز اوول ریک‌زارت‌لر از دیگر جامعه‌شناسان است که هرکدام به بخشی از بحران خانواده پرداخته و مطالعات تطبیقی نیز در این باره داشته‌اند.-

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها