به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، جشنواره داستاننویسی اشراق، ویژه طلاب سراسر کشور، یکم خرداد برگزیدگانش را شناخت و در بخش رمان، پس از علی غبیشاوی که با «بی مترسک» عنوان نخست را به خود اختصاص داد، زهره عارفی به پاس نوشتن رمان «فرمان یازدهم» عنوان دوم را به خود اختصاص داد. جایگاه مذهب در ادبیات داستانی ایران و جهان، موضوع گفتوگو ما با این نویسنده بود تا به این بهانه کمی هم از محتوای «فرمان یازدهم» بدانیم.
با عبور از «روی موج 14» به «فرمان یازدهم» رسیدید و این رمان هم با برگزیده شدن در جشنواره اشراق، موفقیتهایش را پیش از انتشار آغاز کرد.
بله، از این بابت خوشحالم اما فکر میکنم «فرمان یازدهم» آنطور که شایستهاش بود در این جشنواره دیده نشد. به نظرم حق رمانم بیش از این بود.
این کتاب پس از «بی مترسک» نوشته علی غبیشاوی رتبه دوم را به دست آورد. پس معتقدید رمانتان از اثر کتاب غبیشاوی شایستهتر بود؟
نه! این حرف را نزدم. ببینید آقای غبیشاوی از نویسندگان بسیار خوب ما هستند و «بیمترسک» هم رمان قابلی است. خیلی از نوع داوری این جشنواره راضی نیستم و متعقدم «فرمان یازدهم» درخور توجه بیشتری بود. من زحمات زیادی برای نوشتن آن متحمل شدم و تحقیقات مذهبی فراوانی برای به ثمر رساندن آن انجام دادم. این اثر، صرفاً یک رمان گفتاری نیست ومجموعهای از واقعیتهای دینی، تاریخی و جغرافیایی است که در تار و پود داستان تنیده شده است.
گویا نوشتن این رمان را از سالها پیش شروع کردید. چه دلایلی وجود داشت که نگارش آن چندسال طول کشید؟
من سال 1387 نگارش «فرمان یازدهم» را آغاز کردم و یک سال بعد آن را به پایان رساندم اما وسواس زیادی روی کارم داشتم و حدود 50 بار این رمان را بازنویسی کردم و 15 نفر هم آن را خواندند و دربارهاش نظر دادند. برخی گفتتند «فرمان یازدهم» دربرگیرنده مسائل تاریخی متعددی است وشاید این بافت به داستان لطمه بزند. عدهای هم نظرات دیگری داشتند و مجموعه این اظهارنظرها را در 50 بازنویسی این کتاب لحاظ کردم.
با این حال به نظر نمیرسد تنها دلیل تعویق انتشار «فرمان یازدهم» بازنویسیهای پیاپی باشد. گویا این کتاب در وزارت ارشاد دولت قبل هم...
ترجیح میدهم درباره مسائل حاشیهای فعلاً حرفی نزنم. انشاالله پس از انتشار این رمان و در صورتی که مورد توجه علاقهمندان ادبیات داستانی قرار بگیرد دربارهاش صحبت خواهم کرد.
«فرمان یازدهم» ناخواسته نام «ده فرمان» و داستان حضرت موسی (ع) و قوم بنیاسرائیل را به ذهن متبادر میکند. آیا موضوع رمان شما به این ماجرا مربوط میشود؟
(میخندد) مثل اینکه علاقه زیادی دارید، پیش از انتشار، داستان «فرمان یازدهم» لو برود! بله همانطور که میتوان از اسم رمان حدس زد، داستان با ماجرای موسی کلیمالله (ع) و قومش در ارتباط است. البته در این اثر به نوعی آیات شریفهای از قرآن کریم که در باب دو لوحی که 10 فرمان روی آنها حک شده بود، با روایت تورات از این ماجرا و گوسالهای که سامری در زمان غیب حضرت موسی (ع) برای بنیاسرائیل ساخت، مقایسه شده است.
به این ترتیب، خواننده با رمانی کاملاً مذهبی روبرو میشود.
صد در صد، به همین دلیل وسواس زیادی رو کارم داشتم و برای نوشتن این کتاب، مطالعاتی گسترده درباره تاریخ اسلام و یهودیت انجام دادم. رمان موضوع حساسی دارد و البته کوشیدهام آن را از شعارزدگی دور نگه دارم.
آیا میتوان ژانر ادبیات داستانی مذهبی را گونهای مستقل در نگارش دانست؟
اگر منظور شما رواج داستاننویسی مذهبی داخلی است، باید بگویم روی این گونه در کشور کارهای زیادی انجام شده است. چند سال پیش در حوزه هنری کارگروهی تشکیل شد که موضوع جلساتش همین بود و من همراه چهار نویسنده دیگر، پس از آن جلسات رمان مذهبی نوشتیم. به طور کلی رمانهای خوبی در این زمینه داریم، از «روی ماه خداوند را ببوس» نوشته مصطفی مستور تا «وقتی دلی» به قلم محمدحسن شهسواری. اگر پرسش شما بُعد جهانی دارد، باید بگویم در دنیای ادبیات داستانی هم نمونههای برجستهای وجود دارند. برای نمونه میتوان به «نیکوس کازانتزاکیس» و آثار شایان توجه وی مانند «مصیح باز مصلوب» و «آخرین وسوسههای مسیح» اشاره کرد.
به این ترتیب نتیجه میگیریم رمان مذهبی، ژانری شناخته شده با ویژگیهای خاص خود است؟
ببینید، هر سبک و ژانری مولفههایی دارد. سبک رئالیسم ویژگیهای خاص خودش را دارد و این موضوع درباره مدرنیسم و ناتورالیسم در هنر و ادبیات هم صدق میکند. آثار دینی هم قواعد خود را دارند. یک اثر داستانی مذهبی روی سه رکن احکام، اخلاق و آموزههای دینی استوار است.
برخی کارشناسان ادبیات معتقدند نگارش داستان مذهبی با موضوع ادیان گوناگون، تفاوتهایی در پی دارد. شما این مساله را چطور ارزیابی میکنید؟
شک نکنید که این دیدگاه درست است. موضوعاتی که در داستانهای اسلامی بیان میشوند، مسائل مختص به مسلمانان را در خود گنجاندهاند و برای نمونه میتوان به مسائلی مانند احکام فقهی و حجاب که در اسلام روی آنها تاکید میشود، اشاره کرد اما این موضوع در داستانی با موضوع مسیحیت تفاوت دارد. برای نمونه در «مسیحای دیگر، یهودای دیگر» نوشته گراهام گرین، محور اصلی رنجهایی است که مسیح (ع) متحمل میشود و در نقد این آثار باید آنها را مد نظر داشت.
روایت اسلام و قرآن کریم از مسیح (ع) با روایت انجیلهای پنجگانه تفاوت دارد و مسلمانان با استناد نص صریح قرآن کریم، معتقدند حضرت عیسی (ع) به صلیب کشیده نشد. این موضوع کار منتقدان مسلمان را در نقد چنین آثاری سخت نمیکند؟
بله، اعتقادات مسلمانان، مسیحیان و یهودیان در برخی موارد مانند مصلوب شدن عیسی (ع) متفاوت است. البته نقد تکنیکی یک داستان با نقد مذهبی و تاریخی تفاوت دارد. در «فرمان یازدهم» هم مقایسه تورات و قرآن کریم به نوعی بیانگر این نکته است که ادیان الهی به ترتیب نزول یکدیگر را کامل میکنند.
قرار است این رمان چه زمانی و از سوی چه انتشاراتی چاپ شود؟
با انتشارات عصر داستان برای چاپ «فرمان یازدهم» صحبتهایی انجام دادهام و انشاالله به زودی این رمان روانه بازار نشر میشود.
جمعه ۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۷
نظر شما