حجتالاسلام محمد سلطانی دکترای علوم قرآن و حدیث در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره ارزیابی کیفی کتابهایی که درباره امام موسی کاظم (ع) نوشته شده است، اظهار کرد: برخی از آثاری که درباره امام موسی کاظم(ع) نوشته شده از لحاظ اعتبار اسناد و روایات تاریخی و مذهبی مشکل دارد و شبهاتی در آن دیده میشود چراکه روایتهای نادرست تاریخی بسیاری وجود دارد و افراد کمی وجود دارند که بتوانند سره را از ناسره در این روایات تشخیص بدهند.
به گفته وی برخی از آثاری که در این باره نوشته شده تنها به ارائه اطلاعات شناسنامهای و روایت داستانهای معروف درباره امام موسی کاظم (ع) اکتفا کردهاند و درباره ابعاد دیگر زندگی ایشان مانند شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر بغداد در آن دوره، مناسبات حکومت با مردم، وجود فرقههای مختلف در آن دوره و ... بررسی نداشتهاند.
وی تاکید کرد: متاسفانه امام موسی کاظم (ع) در بیشتر منابع تنها یک زندانی معرفی شده است در حالی که ایشان شاگردان بسیاری در حوزههای علمی تربیت کرد و خود نیز دارای سخنان و گفتارهای بسیار ارزشمندی در حوزههای مختلف زندگی است.
این کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی درباره شرایط زمانی که امام موسی کاظم (ع) در آن میزیسته است گفت: امام موسی کاظم (ع) همزمان با خلافت هارونالرشید عباسی میزیسته است. هارون نیز قدرتمندترین و پر شوکتترین خلیفه عباسی بوده و در زمان او بغداد به عنوان مرکز خلافت، شهری باثروت بسیار به شمار میآمده است.
وی ادامه داد: در این زمان از سویی دیکتاتوری هارونالرشید بر جامعه وجود داشت و از سوی دیگر نیز فسادهای مختلفی در جامعه رواج يافته بود. بنابراین امام موسی کاظم (ع) در دو جبهه باید مبارزه میکرد و او در این راه با تاکید بر لزوم توجه به خدا و رابطه بیشتر انسان با خدا به جنگ با استبداد و فساد برخاست.
این پژوهشگر حيات امام كاظم (ع) افزود: امام موسی کاظم (ع) در زمانهای میزیست که برق طلاهای هارونالرشید چشم همگان را نوازش میداد و آنها را جذب نظام خلافت عباسی میکرد و به همین دلیل افراد ترجیح میدادند تا در سایه این نظام بهراحتی زندگی کنند. در چنین زمانهای امام موسی کاظم (ع) به هارونالرشید میگوید که «من با دنیای شما کاری ندارم و شما هم با دنیای من کاری نداشته باشید.» با این وجود هارون، امام (ع) را آسوده نمیگذارد و میخواهد که او مانند سایر علما و دانشمندان فریبخورده، خلافت عباسی را بپذیرد و چون امام سر باز میزند هارون او را سالها زندانی میکند.
به گفته سلطانی، از این زمان به بعد است که در میان امامان شیعه مساله وکالت مطرح میشود و به دلیل اینکه امام موسی کاظم (ع) در زندان هستند از میان بزرگان دینی افرادی را به عنوان وکیل انتخاب میکنند تا فرمانهاي ایشان را به جامعه منتقل کنند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا «کظم غیظ» به عنوان یکی از ویژگیهای برجسته امام موسی کاظم (ع) مطرح میشود و چه مصادیقی در منابع اهل شیعه و سنت برای آن آورده شده است، گغت: در ابتدا باید بگویم که کظم غیظ مفهومی فراتر از فرو خوردن خشم است چراکه فرو خوردن خشم بدین معنی است که به طور مثال در خیابان فردی به حق من تعدی کند و من خشم خودم را بروز ندهم اما کظم غیظ در مفهوم متعاليتر بدین معنی است که فرد به دلیل خشم از حالت روانی خود خارج نشود و با کینهورزی با طرف مخالفش برخورد نکند.
وی اضافه کرد: به یاد داشته باشید که امام موسی کاظم (ع) سالها در یک سلول تاریک و مخوف که میتواند به نوعی مترادف با برخی زندانهای غیررسمی امروزی باشد زندگی میکرده اما در تمامی این سالها خشم از حکومت عباسی موجب نشد که وی افسرده شود و با کینهورزی و تهمت و اهانت با حکومت عباسی برخورد کند بلکه در طی این سالها ایشان در کمال آرامش در راه خدا مبارزه كرد.
این کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی در پاسخ به سوال دیگری که چرا فرهنگ کظم غیظ به جامعه ما منتقل نشده و امروزه با برخی مشکلات اخلاقی در جامعه مواجه هستیم، گفت: معتقدم بخش زیادی از این موضوع به دلیل کافی نبودن و گاهی نبود مراکزی است که جلوی تعدی به حقوق افراد را بگیرد. در واقع زمانی که مجراهای قانونی و رسمی کافی برای برخورد با تعدی و ظلم وجود نداشته باشد و مردم هم فکر کنند كه این مراکز نتوانستهاند به گونهای شایسته حقوق آنها را احقاق کنند آن وقت است که مشکلاتی مانند این گونه از بی اخلاقیها و یا برخی خشونتها در جامعه به وجود میآید.
یکشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۵
نظر شما