یکشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۲
بسته پیشنهادی سلطان دوبله مستند/ سر میز غذا هم کتاب می‌خوانم

داوود نماینده معتقد است بی توجهی خانواده ها، کم کاری مدیریت فرهنگی و گرانی کتاب اصلی ترین عامل دوری جوانان از کتاب است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، شیما کریمی: نشسته ایم روبروی مردی خوش صحبت با ریش پروفسوری مشکی که صدای رازآلودش، هویت و شناسه مستندهای تلویزیونی کشور ماست. مستندهای «راز بقا» و «حس برتر» بدون تصور لحن و صدای منحصربفردش یک چیزی کم دارد انگار؛ همان طور که خودش بدون کتاب. داوود نماینده از ششم دبستان، پول توجیبی هایش را کنار می گذاشته برای خرید کتاب؛ الان هم که 64 ساله است از تلفن همراهش برای گردش مجازی در بازار تازه های کتاب و نشر استفاده می کند و شوق کتابخوانی اش را با افتخار جار می زند. «سلطان دوبله مستند ایران» یک کتابخوار حرفه ای هم هست: «سر میز صبحانه و ناهار، بیشتر کتاب می خوانم و کمتر غذا می خورم.»
داوود نماینده که در فیلم «بینوایان» هم با نقش گویی به جای شخصیت «تناردیه» برایمان خاطره ساخته، معتقد است:«اولویت ما در فرهنگ باید کتاب و کتابخوانی باشد.» مرد دغدغه مند دوبله مشغول گویندگی مستند «افسانه زدایان» برای شبکه 4 سیما بود که به صدایش مهمان مان کرد. گفتگوی ایبنا با این هنرمند اهل کتاب را از دست ندهید!

چه کنیم تا فاصله فرهنگ کتاب و کتابخوانی مان با دنیا کم شود؟
متاسفانه جامعه ما همیشه دغدغه هایی دارد؛ حالا چه اقتصادی و چه فرهنگی – اجتماعی. این دغدغه ها تمرکز افکار و اندیشه را در کتابخوانی، متزلزل می کنند. مثلا من از ششم دبستان، پول توجیبی هایم را جمع می کردم و کتاب می خریدم. پس این امر از سویی به آموزش های خانواده در دوران کودکی، باز می گردد و از سوی دیگر به مدیریت فرهنگی جامعه که باید بستری مناسب جهت اطلاع رسانی و آموزش خانواده ها در زمینه کتابخوانی، فراهم نماید. وقتی همه دلخوشی پدر و مادرها این است که بچه هایشان با موبایل و بازی های کامپیوتری، سرگرم می شوند؛ طبیعی است که کودک، آمادگی و توجه اش را برای خواندن کتاب از دست می دهد. همه چیز باید از خانواده شروع شود.

نظرتان درباره ممیزی کتاب چیست؟
ممیزی گاه به نویسنده بر می گردد؛ مثل کارهای گابریل گارسیا مارکز و گاه به ویراستاری و ترجمه. که این ممیزی ها طبیعی است و اگر صورت نگیرد به فرهنگ ملی- مذهبی و حتی سیاسی ما لطمه می زند. مثلا وقتی کتاب «ارابه خدایان» دنیکن را می خوانیم، اگر از دانش و فرهنگ مذهبی قوی برخوردار نباشیم بی شک دچار بحران هایی می شویم. جز در این موارد با باقی ممیزی ها موافق نیستم.

داوود نماینده چه طور از تازه های کتاب، با خبر می شود؟
معمولا به تلفن همراهم مراجعه می کنم. بر خلاف همه که گوشی شان را وسیله بازی می دانند، یکی از استفاده های مفید من از تلفن همراه، مراجعه به بازار کتاب است. از طریق روزنامه هایی که صفحاتی را به معرفی کتاب، اختصاص می دهند هم با خبر می شوم. اما جالب است که رادیو و تلویزیون ما خیلی کم به اخبار کتاب می پردازد. من همیشه به نوجوان ها و جوان ها می گویم به جای این که ساعت ها پای اینترنت بنشینید و کارهای غیر معمول کنید بروید سراغ کتاب. جستجویی در فضای مجازی داشته باشید و از تازه های دنیای نشر، با خبر شوید.

ترجیح می دهید کتاب را کاغذی ورق بزنید یا به صورت آنلاین و از طریق اینترنت و گوشی؟
در گذشته که ما کتاب می خواندیم اینترنت و گوشی کجا بود؟! (می خندد). ترجیح می دهم مثل همان روزها؛ ورق بزنم.

در گرانی بازار کتاب، چه طور مردم را به کتابخوانی تشویق کنیم؟
مدیریت فرهنگی، در این ماجرا دخیل است. اولویت ما در فرهنگ باید کتاب و کتابخوانی باشد. وزارت فرهنگ و ارشاد بایستی در همه زمینه ها به ناشران، کمک کند تا کتاب، ارزان به بازار بیاید. چند وقت پیش می خواستم کتاب خاطرات یک رزمنده شهید را بخرم که قیمت پشت جلد آن 30000تومان بود. این کتاب برای سازندگی افکار جوان و نوجوان من، لازم و ضروری است؛ اخلاق و ارزش های مملکت را نشر می دهد اما یک دانش آموز دبیرستانی، چه طور می تواند این مبلغ را بپردازد؟! بی توجهی به گرانی کتاب، واقعا فاجعه بار است. من تعجب می کنم روزنامه های رنگارنگی که فلان خواننده رپ، فلان مدل مو و لباس را تبلیغ می کنند حتی یک نیم ستون به معرفی کتاب اختصاص نمی دهند! چرا ارشاد وادارشان نمی کند تا کتاب های روز دنیا را معرفی کنند؟ اصلا ارشاد، خودش هزینه کند و تبلیغ کتاب های خوب را به همین جراید بدهد تا در کنار خبرِ سردرد فلان خانم یا آقای بازیگر، خبری هم از تازه های کتاب چاپ شود. متاسفانه این اشکال به مدیریت فرهنگی بر می گردد که گویا اولویتی برای کتابخوانی قائل نیستند.

پس وقتی چشمتان به قیمت پشت جلد کتاب ها روشن می شود، حسابی دست و دلتان می لرزد؟
حتما همین طور است. من سالیان عمرم را مشغول کتابخوانی ام و از این اعتیاد و عادت قشنگ، لذت می برم. اما تکلیف قشر دانش آموز و دانشجو چیست؟ مگر نمی خواهید کتابخوان شوند؟ راه حلش ارزانی است. بارها فریاد زده ایم کتاب را هر از چند گاهی، ارزان در بازار رها کنید تا حتی آنها که کتابخوان نیستند هم تشویق شوند، اما کو گوش شنوا؟!

آقای دوبلور، حاضر است کتاب خوب را گران بخرد؟
بله حاضرم. حتی اگر تمام جیبم را خالی کنم باز هم کتاب می خرم و می خوانم. اما به این معنا نیست که با گرانی کتاب موافقم. من حاضرم گران بخرم چون حداقل 5 دهه عمرم را به کتابخوانی گذرانده ام و این کار را برای سلامت فکر و روحم ضروری می دانم.

بسته پیشنهادی شما از دنیای کتاب های جذاب و خواندنی؟
در وهله اول، تاریخ را توصیه می کنم. در تاریخ؛ فرهنگ، سیاست و اجتماع گنجانده شده است. جوان ها و نوجوان ها به سراغ تاریخ بروند. مطالعه تاریخ، به ویژه تاریخ ایران خیلی مهم است. اگر جامعه ما از رویدادهای تاریخی و آن چه بر سرمان آمده آگاهی داشته باشد؛ عزت، کرامت و حرمت کشور، همیشه حفظ خواهد شد. چند نفر را می شناسید که تاریخ ایران از آغاز تا به امروز را خوانده باشند؟ به نظرتان چه تعداد آدم، تاریخ ویل دورانت را خوانده اند؟ بعد از تاریخ به سراغ رمان هایی که به حقایق روز، نزدیک تر هستند بروند. مثلا وقتی ما کلاس اول دبیرستان بودیم باید کتاب های تاریخی و آثار ویکتور هوگو و ارنست همینگوی را کنفرانس می دادیم. اما حالا یک دانش آموز نمی تواند چند خط انشا بنویسد! مطالعه عمومی را هم از دست ندهید. مطالعه بالا و سالم. مطالعه بالا سبب می شود روی آثار، نویسنده و مترجم؛ شناخت پیدا کنیم و کتاب خوب و بد را از هم تمیز دهیم.

این روزها مشغول ورق زدن چه کتابی هستید؟
«تاریخ مردم ایران» نوشته دکتر عبدالحسین زرین کوب. قبل از این هم داستان های مثنوی را می خواندم. 7، 8 مرتبه خواندنش را تکرار کردم تا بفهمم!

پس شما یک کتاب خوار هستید تا یک کتابخوان!
واقعا یک کتاب خوار هستم. گاهی اوقات سر میز صبحانه، کتاب می خوانم و بیشتر کتاب می خوانم و کمتر صبحانه می خورم! موقع ناهار هم همین طور. شب ها هرگز بدون مطالعه نمی خوابم؛ حتی اگر 8، 9 صفحه باشد.

روزگار بی کتاب مثل؟
آسمان تیره ابری بدون باران که خیلی هم دلگیر است. نه می بارد و نه آفتاب می شود.

داوود نماینده، کتاب را در هوای نمایشگاهِ امسال، نفس کشید؟
بله. هر سال به نمایشگاه می روم. اما می خواهم بدانم چرا بعضی کتاب ها، یک سال در نمایشگاه نیست و می گویند مجوز چاپ نگرفته ولی سال بعد خیلی راحت به بازار می آید؟! این نتیجه اعمال سلیقه های شخصی است. اگر فرهنگ یک دستی در زمینه چاپ و نشر کتاب، داشته باشیم؛ نمایشگاه همیشه نیازهای خواندنی مخاطب را برآورده می کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها