در ابتدای این کتاب می خوانیم: «مشروطی به درک. با گیرِ سهپیچ کتایون چه میکرد؟ مامان تهدید کرده اگر این ترم گند بزند پول توجیبیاش را قطع میکند. به گالری راهش نمیدهد. اِل میکند، بِل میکند. حیف آن همه دلقکبازی سرکلاس. فکر میکرد دل خانم دکتر را برده. خیالش از نمرهی دیفرانسیل راحت بود، ولی هشت را که جلوِ اسمش دیده بود مثل کرهی آفتاب رفته بود. کلافه و دمغ نشسته بود رو پایههای دانشکده و بال خرمگسی هفت رنگ را میکَند... رفته بود دستش را بشوید که جلو دستشویی الناز جانانی را دیده بود. قربان خدا و فرشتهی ناگهانی نجات. مگر میشد منشی ارشد گروه ریاضی آدرس خانوم دکتر را نداشته باشد؟ از جانانی آتوِ حسابی داشت.»
نشر زاوش رمان «زیباتر» به تازگی با شمارگان دو هزار نسخه و بهای 9 هزار و 800 تومان منتشر کرده است.-
نظر شما