سید فرید قاسمی در این نشست ضمن ارائه چکیدهای از تاریخ کتاب در ايران تشریح کرد: ما 5 گونه شکل عرضه نقد داریم، نقد مجالس، نقد مطبوعاتی، نقد شنیداری که با رادیو به وجود آمد، نقد دیداری با تلویزیون و آخری هم نقد به شکل الکترونیکی است. برخی از گونههای نقد، تاریخ پیوستهای دارند و برخی هم گسستهاند. نقد مجالس از زمان قاجار به شکل گسسته تا به این زمان رسیده است.
وی توضیح داد: حضور کتاب در مطبوعات را میتوان به چهار دوره تقسیم کرد. دوره اول 96 سال طول کشید که بیش از نظر درباره کتاب، خبر درباره کتاب میخوانیم. ویژگیهای آن هم «خود نقدی» يا «نقد خود» بود؛ به این معنا که بسیاری از کتابهای آن دوران قابلیت چاپ دوباره نداشت و خود نویسنده کمیها و کاستیهاي آن را در مطبوعات مینوشت. بسیاری از آثار يادشده به کوشش افراد مختلف بازچاپ شده است بي آنکه نقد خود نويسنده را به اثرش ديده باشند. در این دوره سرآغاز کتابشناسی چاپ شده در مطبوعات را میبینیم. دوره دوم 22 سال طول کشید و از سال 1311 تا 1333 است و اولین مجله کتاب در ایران در همین دوره منتشر شد.
قاسمی افزود: در دوره دوم تعدادی نشریه نقد کتاب داریم و دوره سوم از سال 1333 تا 1372 ادامه پیدا میکند که با آغاز کتابشناسی ایران، تأسیس جایزه کتاب سال و هفته کتاب در دهه سي شروع مي شود و تا دهه هفتاد استمرار مييابد، تا اینکه به خانه کتاب میرسد. اکنون ما در دوره چهارم نقد کتاب هستیم که امسال 21 سال از آن میگذرد؛ از آغاز تا پایان دهه 60، 84 عنوان نشریه نقد کتاب داریم و از آغاز دهه هفتاد تا امروز بیشتر از همه تاریخ نشريه نقد کتاب منتشر شده است. فقط در دهه 70، 77 عنوان نشریه نقد کتاب متولد شد.
وی ادامه داد: در سه دوره اول، بيشتر سرمایه گذاریها در اين حوزه با بودجه خصوصی بود و الان بيشتر با بودجه عمومی تأمین میشود. نشریات نقد کتاب به دو دسته برخوردار و نابرخوردار تقسیم میشوند. در دورههای گذشته نشریات نابرخوردار داشتیم اما شرکت نفت و امور کتابخانههاي عمومي با خرید نسخههای قابل توجهي از نشریات، عدالت نسبی برقرار میکردند. در دورههای قبل نشریات کمتر به فرهیختگان توجه میکردند و بیشتر به بدنه اجتماع نظر داشتند.
این مطبوعاتی پیشکسوت تصریح کرد: نشریات نقد کتاب و مجلههاي خصوصی به دلیل هزینهها با دقت نقد انجام میدهند و برای اینکه دوام داشته باشند، فاصله انتشارشان را بیشتر میکنند اما در نشریات دولتی چنین وضعیتی را نمیبینیم.
قاسمی در پایان صحبتهای خود اظهار کرد: عدد نشریات ما با عدد منتقدان برابر نیست. زمانی که نقد به جاي تخصص و اشراف موضوعي تبدیل به شغل عمومی میشود، نقد صوری میشود، نه محتوایی و فاجعه آن در دهههای بعد مشخص میشود.
نظر شما