این مجموعه مقدمهای دارد به قلم شاعر درباره محدودیتهایی که سالها برای چاپ شعرهایش با آنها روبهرو بوده است.
شعرهای سپانلو در مجموعه «پاییز در بزگراه» زبانی منسجم و هر شعر ساختاری منحصر به فرد دارد. در بخشی از یکی از شعرهای این مجموعه میخوانیم:
«شما که در طرف تار زندگی نشستهاید
و مدعاتان این است
که مرگ از شما حمایت میکند
درست فکر کنید
که ما اگر نباشیم
شما برای که تفسیر میکنید
و لاف را اگر بشکافند
مانند لحاف از آن پوشال کهنه میبارد»
محمدعلی سپانلو متولد 1319 تهران است. از وی تا کنون بیش از 60 عنوان کتاب شعر، ترجمه و پژوهش به چاپ رسیده است.
از میان آثار او میتوان به کتابهای «ساعت امید»، «خانم زمان»، «پیادهروها»، «نبض وطنم را میگیرم»، «قایق سواری در تهران»، «خیابانها، بیابانها»، «منظومه شاعر گمنام»، «تعلق و تماشا»، «بازآفرینی واقعیت»، «در جستوجوی واقعیت» و «هزار و یک شعر» اشاره کرد.
سپانلو به «شاعر تهران» معروف است. او در شعرهایش تهران را همچون مادری مهربان توصیف میکند که به همه شهروندانش امکان زندگی کردن دادهاست.
پاییز در بزرگراه در برگیرنده 60 شعر و دو نمایشنامه شعر در قطع رقعی و 160 صفحه، به همراه مقدمهای از این شاعر منتشر شده است.
نظر شما