چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۶
خروج از بحران هویتی بزرگترین نتیجه مطالعات ایرانشناسی است

سید عبدالمجید میردامادی، معاون پژوهشی بنیاد ایرانشناسی گفت: امروزه جوانان ما شناخت کاملی از فرهنگ و تمدن و مفاخر ایرانی ندارند و دچار بحران هویتی شده‌اند. در این زمینه ایرانشناسی می‌تواند بزرگترین کمک را به جامعه امروز ایرانی برساند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، میردامادی، معاون پژوهشی بنیاد ایرانشناسی در همایش «هم‌اندیشی مسایل ایرانشناسی» ضمن ابراز امیدواری از این‌که این همایش به معنای حقیقی کلمه هم‌اندیشی مسایل ایرانشناسی باشد، ‌گفت: برای ورود به این بحث ابتدا باید تعریف دقیقی از آن ارایه کرد. موضوعی که در این میان باید به آن اشاره کرد، این است که در اکثریت علوم انسانی چه در مطالعات داخلی و خارجی به‌دست آوردن یک تعریف جامع‌الاطراف که مشرف به تمامی موضوعات آن علم باشد، مشکل است و طبیعتا نوعی تعریف سهل و ممتنعی را در خود دارد. 

وی افزود: هنگامی که  از ایرانشناسی صحبت می‌کنیم منظور شناخت ایران از جنبه‌های تاریخی، فرهنگی و تمدنی آن است ولی هنگامی‌که وارد موضوع‌های پیرامونی آن می‌شویم بسیار گسترده است و هر موضوعی را که در ایران مطرح باشد و به‌ نوعی به تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و تمدن آن برگردد، موضوع ایرانشناسی است که در حقیقت این مساله کار یک نهاد نیست و نهادها و سازمان‌های مختلفی باید به آن توجه نشان دهند. 

نگاه ما به ایرانشناسی باید نگاه هویتی باشد

میردامادی در ادامه یادآور شد: در نگاه علمی به ایرانشناسی، زمانی ما نگاه پدیدارشناسانه به آن داریم و به‌عنوان موضوعی که قابل طرح و گفت و گو است از آن یاد می‌کنیم اما نگاهی که ما باید متولی آن باشیم، نگاه هویتی به مساله ایرانشناسی است. ایرانشناسی را دیگران آغاز کردند، آن هم در قالب یک علم و دانش اما متاسفانه پیوستن ما به این حرکت با تاخیر صورت گرفت. 

وی افزود: ما در تاریخ تفکر و اندیشه کشور، افرادی را داشته‌ایم که به عنصر ایرانی، فرهنگ و مفاخر آن پرداخته‌اند. شاهنامه فردوسی نمونه بزرگ آن است. تمامی مسایلی که در این کتاب مطرح می‌شود و درونمایه آن را تشکیل می‌دهد، مشرف به ایران، تاریخ، فرهنگ و بزرگان ایران است. این در حقیقت نگرشی است که من ایرانی به هویت خود می‌کنم. مساله ایرانشناسی باید به سوی همین مسایل هویتی حرکت کند. 

معاون پژوهشی بنیاد ایرانشناسی با بیان این‌که تمدن ایران، تمدنی جامع‌الاطراف است و هر نقطه از آن قابلیت بررسی و تامل دارد، عنوان کرد: متاسفانه ما نتوانستیم تعریف دقیق و جامعی از من ایرانی داشته باشیم. این در حالی است که ما باید در یک تعریف دقیق به فرزندانمان، جنبه‌های فرهنگی و تمدنی و جایگاه گذشتگان و خدمات آن‌ها را به خوبی معرفی کنیم. تا چه اندازه سعی کردیم در کتاب‌های درسی بزرگان و شخصیت‌های برجسته ایرانی را بشناسیم؟ در همین زمینه ایرانشناسی در محتوای خودش می‌تواند آثاری برای امروز جامعه ایرانی و نسل جدید داشته باشد. ایرانشناسی بزرگترین نتیجه‌ای که می‌تواند داشته باشد،‌ خروج از بحران هویتی است که گرفتار آن هستیم.

میردامادی افزود: در حقیقت بزرگترین خدمت ایرانشناسی به جامعه امروز ایران این است که کیستی و چیستی ایرانیان را در دنیای امروز تعریف کند. بررسی چرایی ایرانشناسی، قلمروها، مکاتب، دیدگاه‌ها و تجزیه تحلیل آن‌ها از دیگر اقداماتی است که در زمینه ایرانشناسی باید صورت گیرد. ما استادان ارزشمندی در این رشته داریم که متاسفانه به دلایل مختلف از فضای علمی دور نگه داشته شده‌ و خانه‌نشین هستند. ما باید از تمامی این افراد برای اعتلای ایرانشناسی استفاده کنیم.

اصطلاحات ایرانشناسی در«شهریاران گمنام»

زهره زرشناس، رییس گروه ایرانشناسی بنیاد ایرانشناسی نیز در این نشست با موضوع «تاملی درباره دانش ایرانشناسی در ایران» به سخنرانی پرداخت و اظهار کرد: ایرانشناسی، مجموعه‌ای از مطالعات منظم و علمی درباره ایران، فرهنگ، تمدن و زبان‌های ایرانی در دوره‌های مختلف تاریخ ایرانشناسی نامیده می‌شود که در ابتدا یکی از زیرمجموعه‌های خاورشناسی بود. ایرانشناسی لفظ نوساخته‌ای است و عنوان‌های دیگری مانند مطالعات ایرانی و ایران‌پژوهی برای آن به‌کار رفته است. 

وی افزود: ظاهرا در ایران اصطلاح ایرانشناسی در مقدمه کتاب شهریاران گمنام بیان شده،  بدیهی است که پژوهش درباره جنبه‌های مختلف فرهنگ، تمدن و زبان‌های ایرانی در دوره‌های مختلف تاریخی نیازمند ایرانشناسانی از حوزه‌های مختلف دانش نظیر تاریخ، جغرافیا و باستانشناسی است. آگاهی و معرفت جامع و علمی نسبت به جنبه‌های متفاوت و متنوع سرزمین ایران هنگامی تحقق می‌یابد که پژوهش‌ها و فعالیت‌های علمی در شاخه‌های گوناگون ایرانشناسی همچون جویبارهای کوچکی که در رودی به هم می‌پیوندند، درهم درآمیزند و در حوزه ماموریت اصلی‌شان یعنی پدیدآوردن دانش ایرانشناسی تجلی می‌یابد.

وی ادامه داد: کشف رمز خط میخی پارسی باستان، چاپ نسخه‌های خطی اوستایی، پهلوی و فارسی، ترجمه تقریبا تمامی آثار بزرگ ادبیات ایران به زبا‌ن‌‌های اروپایی، تحقیقات باستان‌شناختی، مطالعات تاریخی، جغرافیایی و سیاسی ایران در ادوار گوناگون تاریخی و تاسی نهادهای خاص مطالعات ایرانی در مراکز پژوهشی و دانشگاهی کشورهای اروپایی، امریکایی و آسیایی در زمینه شناخت ایران همچون جویبارهای معرفتی‌ است که می‌توانند در پیوندی نظام‌مند همچون رودی عظیم مبدل به دانشی مستقل در حوزه پژوهش‌های ایرانشناسی شوند.

زرشناس در ادامه با طرح این سوال که آیا زمان آن فرا نرسیده است که این حوزه پژوهشی- دانشگاهی که هیات و هیبت و تمامی مختصات دانشی مستقل با پیشینه‌ای چند صد ساله را داراست، لفظ دانش اطلاق شود، ‌دانش ایرانشناسی؟  ادامه داد و بیان کرد: ایرانشناسی همچون دیگر شعبه‌های خاورشناسی امروزه از استقلال تحقیقاتی برخوردار است. با این حال در مطالعات مربوط به ایران نه تنها از مطالعات و تحقیقات ایرانشناسی نمی‌توان صرف‌نظر کرد بلکه بهتر است ویژگی‌ها و جهت‌گیری‌های خاورشناسی به ایران و مسایل آن تسری داده شود.

تجارت و دین، پدر و مادرخوانده مطالعات خاورشناسی‌اند 

وی افزود: بخشی از مطالعات ایرانشناسی به‌ویژه تحقیقات مربوط به ایران دوره اسلامی همواره در پژوهش‌های اسلام‌شناسی شریک است. آغاز خاورشناسی و علاقه به پژوهش درباره خاور زمین با دو موضوع پیوند داشته است؛ گسترش روابط اقتصادی و سیاسی غرب با شرق و توسعه فعالیت‌های تبشیری و تبلیغی دینی. به بیان دیگر تجارت و دین، پدر و مادرخوانده مطالعات خاورشناسی‌اند. البته به تدریج و با شناخت بیشتر دنیای غیر غربی مطالعه درباره موضوع‌های غیر دینی نیز گسترش پیدا کرد. از آن‌جایی‌که ایرانشناسی شاخه‌ای از خاورشناسی است می‌توان کلیات آن را به این رشته نیز تعمیم داد. ایرانشناسی به دست اروپاییان بنیاد نهاده شده به همین دلیل مانند شاخه‌های دیگر خاورشناسی غربی جزیی از تمهیدات استعمار برای تسلط بر غرب به‌شمار آمده است.

عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: در این‌که ایرانشناسی به اقتضای نیازهای سیاسی، نظامی و اقتصادی دولت‌های استعمارگر پیدا شده و هدف فوری آن خدمت به مصالح آن دولت‌ها بوده است، به سختی می‌توان تردید کرد. به جرات می‌توان گفت که بیشتر ایرانشناسان بزرگ دنیا در سایه حمایت مادی و معنوی استعمار وسایل کار خود را فراهم کردند. آن‌چه در گذشته به ایرانشناسی جنبه سیاسی می‌داد پیوستگی‌اش به تاریخ استعمار بود و آن‌چه امروز ایرانشناسی را به عرصه مناقشات سیاسی می‌کشاند از یک سو فزونی آگاهی و بیداری قومی و از سوی دیگر گسترش روزافزون دامنه نفوذ و نظارت دولت‌هاست اما باید توجه داشت هنگامی‌که از سیاست ایرانشناسی بحث می‌شود محققان و دانشوان بر این نکته تاکید می‌کنند که انصاف علمی و داوری درست و چندجانبه نباید از کف برود. 

آثار شگفت‌انگیز ایران توجه جهان را جلب کرده است

محمود جعفری‌دهقی،‌ رییس گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی و ایرانشناسی دانشگاه تهران نیز در این همایش اظهار کرد: ما در واقع اگر از هریک از ابعاد تاریخی، ادبی و هنری به ایران نگاه کنیم، آثار بسیار شگفت‌انگیز و ارزند‌ه‌ای دارد که توجه تمام جهان را به خود جلب می‌کند. البته ما امکان معرفی این آثار را نداشتیم و متاسفانه کسانی هم که به این کار پرداختند همه با حسن نیت این کار را نکردند. یک مثال را در این‌جا می‌توان عنوان کرد و آن نهضت فرهنگی ساسانیان است. وقتی‌که این دولت روی‌کار آمد،‌ نخستین اقدامش تاسیس دانشگاه جندی‌شاپور بود. در این دانشگاه مکان خاصی را برای استادان و کتابخانه درنظر گرفتند و بعدها در دوره اسلامی مورخان گزارش‌هایی را درباره این دانشگاه ارایه کردند. این دانشگاه در سه رشته فلسفه، نجوم و پزشکی سرآمد شد. 

وی ادامه داد: مکتب پزشکی ایرانی حاصل این دانشگاه بود. در دوره خسرو اول آثار مکتوب علمی از زبان‌های سانسکریت، یونانی و سریانی به زبان پهلوی ترجمه شد و بخشی از این آثار هم‌اکنون در دسترس ما قرار دارد. بنابراین وقتی به دوره اسلامی می‌رسیم، متوجه می‌شویم حاصل تجربیات بیش از هزار ساله آن دوره ایرانیان در اعتلای تفکر اسلامی به‌کار می‌گیرند و برای مثال بیت‌الحکمه را ایجاد و آثار علمی را به عربی ترجمه می‌کنند. این فقط بعد علمی ایران است که اگر ما به همین بعد نگاه کنیم، می‌بینیم که دریایی از حرف برای گفتن و کار برای ارایه کردن داریم. 

همایش «هم‌اندیشی مسایل ایران‌شناسی» از سوی گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی و ایرانشناسی دانشگاه تهران چهارشنبه (30 بهمن‌ماه) در سالن استاد باستانی پاریزی دانشکده ادبیات و علوم انسانی برپا شده و تا عصر ادامه دارد./

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها