شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۴
حکایت تن‌هاي تنها و فاتحه خوانده شده!

هشت سال پیش داستان شروع شد، داستانی که آغازش نوید روزهای خوبی و پررونقی را برای کتاب‌های ورزشی می‌داد، اما اکنون آن داستان زیبا به یک تراژدی تبدیل شده است.

محمدجواد سعیدی، خبرنگار ورزشی خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)_ هنگامی که حدود هشت سال پیش صحبت از طرح راه‌اندازی انجمن فرهنگی ناشران ورزشی به میان آمد، جمعیت کم‌شمار ناشران تخصصی امیدوارانه این موضوع را آغاز کردند. اهالی تربیت بدنی و علوم ورزشی و به ویژه دانشجویان این حوزه نیز دلگرم شدند که کارها سروسامان می‌گیرد، کیفیت کتاب‌ها افزایش می‌یابد، نمایشگاه‌های تخصصی کتاب ورزشی برپا می‌شود و خلاصه، هزار و یک نوع پایان خوش برای این داستان متصور شد و کمتر کسی فکر می‌کرد بعد از هشت سال دیگر صدایی از کسی درنیاید که راه‌اندازی انجمن فرهنگی ناشران ورزشی چه شد!؟

یک بار گفتند در گرفتن مجوز مشکل داریم، بار دیگر مدعی شدند که پروند انجمن کلا دود شده و رفته هوا یا آب شده و در زمین فرو رفته است! هرچه بود هیچ انجمنی شکل نگرفت که نگرفت.

با خود می‌اندیشیدم که چرا چنین طرح خوبی آن هم با انگیزه‌ای که در پیشگامان راه‌اندازی آن وجود داشت، آرام آرام در غبار فراموشی فرو رفت و گم شد؟! واقعا چرا؟!

به یاد روزگاری افتادم که کمتر تیمی از تیم‌های ورزشی ایران در رقابت‌های آسیایی و جهانی موفق به کسب مدال می‌شد. آن زمان می‌گفتند که ورزشکاران ما روحیه انجام کار گروهی(تیمی) ندارند و همین هم باعث می‌شود که ما فقط در ورزش‌های انفرادی بدرخشیم.

با خود اندیشیدم که اگر فقر فرهنگی موجود در پیکره جامعه مدیران، ورزشکاران و مربیان ما اجازه نمی‌داد که کار گروهی سر و سامان بگیرد ایرادی نیست، اما این‌جا یعنی جایی که قرار بود انجمن فرهنگی ناشران ورزشی تشیکل شود که ماشاالله همه اهل فرهنگ‌اند! پس چرا این‌جا هم کار گروهی شکل نمی گیرد؟!

اندیشیدم و اندیشیدم تا به این نتیجه رسیدم که موضوع قدری متفاوت با انجام کار گروهی در عرصه ورزش است. این جا همه اهل علم و فرهنگ هستند، همه توانایی دارند، همه دانش را می‌فهمند، کارگروهی را هم ساعت‌ها تعریف و تفسیر می‌کنند، اما چه سود که این «همه»‌هایی که گفتم، تن‌هایی هستند که در تنهایی خویش اسیرند و دل به جمع نمی‌دهند.

وقتی منافع فردی بر منافع گروه ارجح شود، وقتی می‌بینیم حضور در جلسات برای ما بهره مالی ندارد و به قول معروف «فقط جلوی پایمان را می‌بینیم»، وقتی هنوز در توهم جلوگیری از فرصت‌طلبی رقیبان از خودمان هستیم و رقابت را به میدان رفاقت می‌کشانیم، وقتی این یک نفر یک نفرها حتی وقتی دور هم جمع می‌شوند بازهم تن‌هایی تنها هستند و ما نمی‌شوند، دیگر انتظاری نیست که انجمن فرهنگی ناشران ورزشی راه‌اندازی شود، کار کند، پیش برود، به جامعه علمی خدمت کند، کسب و کار ناشران را رونق بخشد، به استیفای حقوق فعالان این حوزه از مولف و مترجم گرفته تا ویراستار و نمونه‌خوان و موزع و... بپردازد. آری، دیگر انتظاری نیست.

نمی‌خواهم به اصطلاح فاتحه این انجمن را بخوانم چون آدمی با امید زنده است، اما وقتی اوایل امسال در نشستی میزبان بزرگان و پیشتازان تاسیس این انجمن در خبرگزاری کتاب شدیم و نتیجه این شد که کسی دیگر درباره انجمن با رسانه‌ها حرف هم نزند، گویا عده‌ای پیش از من فاتحه انجمن را خوانده‌اند، شاید هم همان تن‌های تنها!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها