جعفر سید، منتقد ادبی معتقد است که در سالهای اخیر افرادی با سلیقههای مختلف آمدند و شاعران را جدا کردند؛ در حالی که شعر منحصر به یک عده خاص نیست و نمیتوان فقط عدهای را در تلویزیون و برخی رسانهها مطرح کرد و گروهی را به هیچ انگاشت.
وی توضیح داد: در سابقه برخی شاعران چیزهایی میبینیم که معروفیت و مطرح شدنشان در برخی رسانهها از آن نشات میگیرد. مانند اتفاقی که برای شهریار افتاد و رهبری به دیدار او رفتند. وقتی قیصر امینپور درگذشت، گفتند قیصر شعر درگذشت، او دردانه شعر بود و از این جور جملهها را در وصفش به کار بردند. در حالی که شعر نباید دسته بندی شود. من نمیخواهم بگویم آنهایی که مطرح شدند، بدند یا آنهایی که از ایشان یادی نمیشود، صد درصد خوبند.
مولف کتاب «ابن یمین در گذرگاه شعر پارسی» در ادامه توضیح داد: آیا ما توانستهایم فریدون مشیری را که طی این سی سال نامش در رسانههای دیداری و شنیداری نیامده از تاریخ ادبیات این کشور حذف کنیم؟ یا تا صد سال دیگر میتوانیم بگوییم فروغ در عرصه ادبی ما حضور نداشته و یا تاثیرگذار نبوده است؟
این منتقد ادامه داد: اگر نگاهی منتقدانه داشته باشیم، میتوانیم به طور مستدل موضوع را بررسی کنیم و فرضا اعلام کنیم عدهای از شاعران سلسله ضعفهایی داشتهاند و عدهای نیز قوتهایی در بخشهایی از شعرشان وجود دارد. این امر به منزله تاریخ شعر و تاریخ ادبیات ماست و نمیتوان با آن تک بعدی برخورد کرد. نمیتوان فقط عدهای را مطرح کرد و آنها در تلویزیون و رسانهها مدام نشان داد و گروهی را به هیچ انگاشت.
سید گفت: خوشبختانه میبینیم رویکردها در حال تغییرند. امیدوارم این دو دستگی به سوی دیگر قضیه سرایت نکند. این گونه رقابتها بیشتر به سیاست مربوط میشود. البته در سیاست هم صلاح نیست که شخصی با رقیب خودش به صورت حذفی برخورد کند.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه «رسانههای مجازی تا چه اندازه توانستهاند در مطرح کردن روشنفکران مؤثر باشند؟» افزود: وقتی در رسانههای رسمی به نخبگان نمیپردازند، این جریان به فضای مجازی کشیده میشود. در گذشته به خاطر نوع رفاقت و انتزاعی که بین برخی از شاعران بوده و به دلیل برخی نگرشها بینشان اختلافهایی پیش میآمد. حرفم این است که جامعه در آینده حقیقت را روشن خواهد کرد. واقعیت این است که یک شاعر نباید درون خودش تنها باشد. شاعر بایستی مسایلی را که درباره جامعهاش پیش میآید در شعرش بازتاب دهد.
این منتقد در پایان توضیح داد: تفکر غلطی است اگر بگوییم عرفان به این معنی است که شاعر سکوت کند یا بریده از جامعه چله نشینی کند. شاید برخی سلیقهها خواهان این باشند که ما حافظ را به گونهای مطرح کنیم که او گوشه گیر بوده و از جامعه زمان خویش بریده بوده است. موضوعی که در این میان اهمیت دارد این است که شعر حافظ با اجتماع سر و کار داشته؛ و او فقط سراینده شعر زیبا نبوده است. او شاعری اجتماعی است و میگوید:
«فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم»
من تعجب میکنم که عبدالعلی دستغیب حافظ را به دلیل سرودن بیت «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمانان مدارا» مسامحه کار میداند. حافظ به خاطر حرفهایی که زده چه بسا دربه در شده و ما نمیتوانیم به سادگی او را سازشکار بدانیم.
سید متولد 1336 است. مجموعه شعرهای «لحن عشق» او اخیراً به زبان انگلیسی ترجمه شده است. از میان دیگر آثار وی میتوان به کتابهای «جلوههای ادبی در غزلیات فروغی بسطامی» و «ابن یمین در گذرگاه شعر پارسی» اشاره کرد.
نظر شما