خوآن خلمان، شاعر آرژانتینی و برنده جایزه سروانتس که در 83 سالگی درگذشت، دیروز به خاک سپرده شد.
خوآن خلمان، شاعر برجسته آرژانتینی، بعد از ظهر روز سه شنبه، 14 ژانویه ،حوالی ساعت چهارونیم و در خانه شخصی اش در مکزیکو سیتی، بدرود حیات گفت. مرگ وی بسیار آرام و در حالی که اعضای خانواده اش دور او جمع شده بودند، اتفاق افتاد. خلمان از سال 1988 در مکزیک زندگی می کرد.
طبق اطلاعات منتشر شده در خبرگزاری ال پائیس،این نویسنده در مصاحبه ای که سال گذشته با این خبرگزاری داشت، در کسوت مردی ظاهر شده بود که زندگی در نظرش بسیار خوار باشد و البته از مرگ نیز نمی ترسید. وی می گفت: گمان نمی کنم امکان داشته باشد سنم به صد برسد. هرچند خیلی دوست دارم عروسی نوه ها و به دنیا آمدن نتیجه هایم را ببینم...
طبق گفته اعضای خانواده خلمان، مرگ وی بر اثر بیماری «سندرم میلودیسپلاستیک» که نوعی اختلال در عملکرد مغز استخوان است، رخ داد.
این آشنا با مهاجرت های پی در پی، سوم ماه می 1930 در بوئنوس آیرس متولد شد. وی با اشعار پوشکین، شاعر روسی شیفته ادبیات شد؛ اشعاری که توسط برادر وی خوانده می شد و او هیچ وقت معنی و مفهوم آن ها را درک نمی کرد. او نخستین اشعارش را در توصیف زادگاهش بوئنوس آیرس نوشت، ولی هیچ گاه این اشعار را به جز شعری با نام «آنا»، تکرار نکرد.
با سرودن این اشعار او به طور رسمی وارد دنیای شعر شد، هرچند به این دلیل همواره مورد سرزنش مادرش بود. زیرا به عقیده او، شعر برای پسرش نان و آب نمی شد. ولی مادر کاملا در اشتباه بود، زیرا از طریق همین شغل بی نان و آب نویسنده آثاری چون «ویولن و موارد دیگر»، «تفریحی که در آن راه می رویم» و «بیداری یک تنها» موفق به دریافت جوایز معتبری در دنیای زبان اسپانیایی از جلمه سروانتس، خوآن رولفو و جایزه شعر ایبروآمریکایی ملکه صوفیه شد.
اوج دوران شاعری این معلم بی بدیل ابیات عشق و مرگ و درد با فعالیت های سیاسی دفاع از حقوق بشر همراه بود. با این حال او همیشه اصطلاح «شعر متعهد» را زیر سوال می برد، زیرا به نظرش ایدئولوژی و اثر ادبی یک نویسنده روابط جالبی با هم نداشتند.
مبارزه در برابر دیکتاتور وقت کشور و به خصوص حمایت از گروه مونتونه روس که متعلق به جناح چپ کشور بودند، در زندگی و آثار خلمان تاثیر زیادی گذاشت و موجب تبعید وی را در سال 1976 شد. پس از آن خلمان زندگی در ایتالیا، فرانسه، اوکراین و مکزیک را تجربه کرد.
سال 1988 صحبت هایی از بازداشت وی وجود داشت. در این شرایط اعتراض جمعی از نویسندگان از جمله گابریل گارسیا مارکز و ماریو بارگاس یوسا به کمک وی شتافت و حکم بازداشت وی را لغو کرد. یک سال بعد هم حکم عفو وی از سوی دولت کارلوس منم صادر شد. ولی خلمان ترجیح داد در مکزیکو سیتی که یک سال پیشتر به آنجا نقل مکان کرده بود، بماند.
با وجود صدور حکم عفو، زخم های دیکتاتور هیچگاه خلمان را رها نکرد و پسر و عروسش در طول حکومت رژیم ناپدید شدند و او تا 23 سال بعد نتوانست نوه اش را پیدا کند. در این مدت او بارها اعلام کرد که درد از دست دادن پسرش هیچ گاه تمام نمی شود. با این حال ، او تصمیم گرفت که نه از نفرت «که به ما آسیب می رساند» بلکه از درد از دست دادن عزیزانش بنویسد. قلب بزرگ خلمان همچنین به او اجازه نمی داد که شاعران حامی همان دیکتاتور از جمله بورخس را زیر سوال ببرد. او در این مورد می گفت: نباید چنین نظراتی را محکوم کرد.بلکه باید آن ها را فهمید.
در اواخر زندگی، بیماری رشته ای از تصورات و خیالات رقم زننده آثارخلمان را از او گرفته بود.با این حال او همچنان سیگار می کشید، می خواند، می نوشت و به حمایت منتقدانه اش از دولت آرژانتین ادامه می داد و تا چند ماه اخیر برای هفته نامه ای با نام «صفحه 12» می نوشت.
او همچنین با وجود نا امیدی از رشد اقتصادی دولت، بانک جهانی،FMI و یا BCE ، از جنبش های اعتراضی از جمله جنبش 15-M اسپانیا و 132 مکزیک حمایت می کرد.
از آثار مهم این نویسنده فقید می توان به «فابل ها» در سال 1971، «به سوی جنوب» در سال 1982،«نامه ای به مادرم» در سال 1989، «عواید بی دینی» در سال 1993، «زیر باران بیگانه» درسال 2009 و «امروز» در سال 2013 اشاره کرد.
دقایقی چند پس از انتشار خبر فوت این نویسنده، موج پیام های تسلیت و همدردی افراد و ارگان های مختلف آرژانتین و مکزیک، شبکه اجتماعی توییتر را فرا گرفت.
برخی از این پیام ها:
ماریسول اسچولز، رییس نمایشگاه بین المللی کتاب گوآدالاخارا: چه خبر وحشتناکی! امروز از این بدتر و غم انگیزتر نخواهد شد.
رافائل توبار ایده ترسا، رییس شورای ملی فرهنگ و هنر مکزیک و بزرگترین ارگان فرهنگی این کشور: خوآن خلمان، شاعری از روح مکزیک و صاحب روح بزرگ، درگذشت.تسلیت به بستگان این نویسنده.
خوآن دیه گو بوتتو، نویسنده اسپانیایی-آرژانتینی: شاعر بزرگ، متفکر قابل تحسین و مبارز حماسی، بدرود حیات گفت. چه اندوه بزرگی.
همچنین، پدرو ریبه را ،شاعر و سینماگر پانامایی، طی پیامی در خبرگزاری افه، تاسف خود را ابراز کرد و گفت: دیواری از عشق فرو ریخت.زندگی او تحسین برانگیز بود.
نظر شما