«در حالی که در بسیاری از شناسنامههای کتابهای ورزشی کشورمان اثری از نام ویراستار به چشم نمی خورد، در تمامی کتابهای معتبر ورزشی جهان ابتدا از زحمات ویراستاران آنها توسط ناشر یا مولف سپاسگزاری میشود.» این گفته نعیما خواجوی، نویسنده، مترجم، و ویراستار کتابهای حوزه تربیت بدنی کشورمان است. او همچنین اعتقاد دارد که ویرایش مطالب کتاب توسط ویراستار به عنوان «چشم سوم» یک ضرورت است.-
متاسفانه به دلایل مختلف جایگاهی که شایسته است، در عرصه کتابهای ورزشی کشورمان برای ویرایش و ویراستاران داده شود، در نظر گرفته نمیشود.
خواجوی که تاکنون آثار متعددی به قلم او ترجمه و تدوین شدهاند، ویرایش ادبی و علمی کتابهای وزشی را یک ضرورت میداند و میگوید:«من به کار ویراستاران اعتقاد دارم و میدانم آنجا که باید بین ویراستاران و اهل قلم ارتباط برقرار شود، این کار به خوبی صورت نمیگیرد.»
فقط خواجوی نیست که اعتقاد دارد ناشران وظیفه برقراری چنین ارتباطی را دارند اما نکته مهم این است که خواجوی، مربی سابق تیم ملی فوتبال امید کشورمان، پرداخت دستمزد ویراستاران را هم وظیفه ناشران می داند و البته حرف بیربطی نمیزند چون اگر قرار باشد مولف یا مترجم چنین هزینهای را بپردازد، دیگر کتاب از نظر مالی، کمترین ارزش را برای مولف و مترجم ندارد. او میگوید:« ما واقعا به خاطر عشق به دانش و ورزش مینویسیم و به دنبال پول هم نمیگردیم اما قرار نیست که از جیبمان هم برای ویراستاری هزینه کنیم!»
واقعیت این است که ابتدا باید مولف یا مترجم از تبحر کافی برخوردار باشد، زبانهای مبدا و مقصد را خوب بشناسد و بر چگونگی انتقال صحیح مطالب و مفاهیم نیز آگاه باشد. خواجوی نیز علاوه بر تایید این موضوع تاکید میکند: «مترجمان باید به اصطلاحات و ادبیات خاص کشور مبدا کتاب مسلط باشند. به عنوان مثال، کتابهای ورزشی آمریکایی به ویژه رشتههای بدنسازی و دو و میدانی دارای اصطلاحاتی ویژه منطبق بر نحوه انجام تمرین و ادبیات ویژه خودشان هستند. به ویژه واژههای ترکیبی این رشتههای ورزشی بسیار سخت و دشوارند و مترجم باید آگاهی لازم را در این باره داشته باشد. بنابراین، مترجمی باید اقدام به ترجمه چنین آثاری کند که خودش به این رشتهها مسلط باشد. ویراستاری هم باید چنین ترجمهای را ویرایش کند که با این حوزهها آشنایی داشته باشد.»
یکی از مطالبی که درستی آن بارها به اثبات رسیده، نظارت فردی دیگر بر مطلب ترجمهشده است. خواجوی هم این موضوع را قبول دارد و میگوید:«ویراستار چشم سوم است که بازبینی و تصحیح مطلب توسط او یک ضرورت انگارنشدنی محسوب میشود.»
این مترجم باسابقه سپس به ذکر نمونه جالبی میپردازد و میگوید:«گاهی اشتباهات خندهداری به دلیل تسلط نداشتن مترجم به زبان مبدا و مقصد و همچنین نظارت نکردن ویراستار بر کار او رخ میدهد. به طور مثال، یکبار در کتابی دیدم که مترجم واژه «firing rate» را «میزان آتش زدن» ترجمه کرده بود، در حالی که به معنای «میزان برانگیختگی» است! از این نمونهها زیاد است. به نظر من، بهتر است هر مترجمی در زمینه حرفهای خودش فعالیت کند و ترجمهای را هم به یک ویراستار حرفهای بسپارد.»
نظر شما