در مقدمه این کتاب آمده است: «اگر عرفان را مذهب دل بدانیم، شعر زبان دل است. عارف سوخته جان تمایلات و احساسات درونی خود را در قالب عباراتی موزون میریزد که بیان آن لذایذ معنوی فراوانی برای او دارد و حتی کسانی که در سلک عارفان نیستند از خواندن آن لذت میبرند.»
در یکی از غزلهای این کتاب میخوانیم:
«از ساقی جوی تو مرا جام
وز زلف نکوی تو مرا وام
بی بال و پرم چو مرغ عاشق
هر حلقه موی تو مرا دام
ای نرگس جلوههای هستی
هر جلوه روی تو مرا کام
لیلی طلبم به سان مجنون
گمنامی کوی تو مرا نام
ای لعل لب تو ساقی دل
پیمانه چشم تو مرا جام
سر رشته جان خسته من
از چاه ذقن کشیده تا بام
کن پخته مرا ز آتش هجر
عمرم همه رفت و ماندهام خام
یاد رخ تو به جان منصور
ذکر سحر است همیشه تا شام»
«دیوان منصوری» با شمارگان هزار و 100 نسخه و با قیمت 20 هزار اواخر زمستان سال 1392 از سوی انتشارات جمهوری منتشر شده است.
نظر شما