علیرضا مرندی که به تازگی مجموعه شعر «صدای پای نیامدن» از او منتشر شده است، گفت: در اکثر شعرهایم که چه چاپ شدهاند و چه تا کنون چاپ نشدهاند، به مهمترین نکتهای که توجه میکنم کوتاهی شعرهاست. همیشه بنا داشتهام حرفم را با کوتاهترین جملات بزنم. به گمانم مردم در این دوره بیشتر دنبال کوتاه خوانیاند.-
وی توضیح داد: اگر بخواهم به طور نمونه از شعرهایی که ریتم در آنها وجود دارد مثال بزنم، میتوانم شعر «کل کل» را نام ببرم. این شعر از شعرهایی است که خیلی آن را دوست دارم.
سراینده کتاب «صدای پای نیامدن» افزود: من شعرهای بلندی که یک موضوع درخشان را با آب و تاب بیان میکنند و در میانه شعر میخواهند با واژهها بازی کنند، از خواندن حذف میکنم و معمولاً سراغ شعرهای دیگر میروم؛ شعرهایی که به لحاظ معنی کوتاهتر و رساتر هستند. نکته دیگری که سعی کردهام در شعرهای کوتاهم رعایت کنم، ایجاد شوکی است که در انتهای شعر به خواننده القا میشود. این موضوع در اکثر شعرهای مینیمال من دیده میشود و همچنین در شعر «کل کل» هم دیده میشود.
مرندی ادامه داد: من هم مانند فروغ معتقدم وزن در شعر مانند نخ تسبیح است و کلمات را نگه میدارد. در دورهای که شعرهای کوتاه رایج شده وزن و ریتم اهمیت ویژهای در شعر دارند. نکته دیگری که یک کتاب و ریتم را حایز اهمیت میکند این است که هم سوژه و هم واژهها ملموس باشند. اگر در شعری کلمهای وجود داشته باشد که برای پیدا کردن معنی آن نیاز به فرهنگ فارسی یا دایره المعارف باشد، کمتر خوانندهای دنبال آن میرود. خواننده معمولاً دوست دارد با یک بار خواندن از شعر شعر لذت ببرد و درکی که شاعر سعی دارد آن را منتقل کند، بفهمد. مهمترین نکته در ایجاد یک ریتم درست در شعر انتخاب واژههای درست و به موقع در شعر است.
وی در این باره که در شعر «خواستن و نخواستن» هیچ گونه جهت گیری سیاسی ندارد یا حرفی فلسفی را بیان نمیکند و آیا این نوع نوشتن ایراد نیست، یادآور شد: این شعر را هفت هشت سال پیش نوشتم. درست برخلاف شعر «کل کل» که جدید است. تنها هدفم در این شعر ابراز نارضایتی بدون هیچ گونه جهت گیری سیاسی بود. در این شعر صرفاً خواستم یک نوع ناهنجاری و درد اجتماع را بیان کنم. در این شعر خوب و بد را با هم مقایسه کردهام. آخر این شعر هم همان شوک وجود دارد.
وی با اشاره به شعر هواشناسی که مینویسد:
«یادم باشد فردا صبح اول وقت
زنگ بزنم به اداره هواشناسی
و به خاطر این هوا از آنها تشکر کنم.
چون آزادانه و بی هیچ دردسری
میتوان پنجره اتاق را تمام قد باز کرد و
نفس عمیق کشید و
مرد!» گفت: در پشت جلد کتاب هم نوشتهام که مخاطب شعرهایم چیزی است به نام «پنجره». تمام عشق من در شعرهایم برای پنجره سروده شده. در این شعر مینیمال هم از پنجره استفاده کردهام. شعر حال و هوای آن روزهایی است که هوای تهران در حالت اضطرار وجود داشت و آلودگی در آن موج میزد. بهترین نکته که به ذهنم رسید این بود که آن را در قالب طنز بیان کنم. در واقع این طنز انگیزه سرودن این شعر شد. در این شعر هدفی جز بیان آلودگی هوا وجود ندارد. خواستم به کسانی که مسوول آلودگی هوا هستند بگویم من دارم میمیرم.
وی درباره حال و هوای کودکانه شعرهایش گفت: شعر کودک سبک خاصی دارد که در چند شعر من هم وجود دارد. یکی از شعرها به نام «بازی برای بچهها» اوج این سبک است و شعر «بچه بمانیم» سبک خاص خودش را دارد. با این نگاه میخواستم در شعرهایم همه نوع مخاطب را در نظر داشته باشم تا شعرم برای همهشان جذاب و خواندنی باشد.
مجموعه شعر «صدای پای نیامدن» با شمارگان هزار و 100 نسخه و به قیمت هفت هزار تومان پاییز امسال(1392) از سوی نشر نگیما منتشر شده است.
علیرضا مرندی متولد 1363 تهران فارغ التحصیل مهندسی صنایع است. دومین کتاب او کتابی با عنوان «ناجوریها» است که احتمالاً از سوی نشر نگیما منتشر خواهد شد. این کتاب مجموعه 30 نثر است که ناهنجاریهای اجتماعی را بیان میکند.
نظر شما