خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) حمیدزضا زاهدی، نویسنده و مترجم: آیین اعطای جایزه ادبی نوبل در حالی در استکهلم سوئد برگزارشد که مانند یکصد و نه دوره قبلی، باز هم خبری از نویسندگان، شاعران و ادیبان ایرانی در این آیین نبود.
در سالهای گذشته نامهایی چون شاملو و دولتآبادی بهعنوان کاندیداهای جایزه نوبل مطرح بودهاند، اما دستشان از جایزه کوتاه ماندهاست. این به گمان من نه به دلیل بضاعت فرهنگی آنان که به دلیل رفتار خود ما بودهاست.
اینکه نویسندگان و شاعران ایرانی در چنین آیینی جایگاهی نیافتهاند، موضوعیاست که باید آن را بهدقت موشکافیکرد، زیرا بیآنکه بخواهیم جایگاه برندگان این جایزه در ادوار گذشته و بهویژه دوره اخیر را کوچک کنیم، میتوانیم بهراحتی بسیاری از شاعران و نویسندگان ایرانی را فهرستکنیم که اگر بزرگتر از برندگان نبودهاند، شاید کوچکتر هم نبودهباشند. پس مشکل کجاست؟
واقعیت آناست که دایره کاربران زبان فارسی در جهان محدود به تنها سه کشور است. ایران، افغانستان و تاجیکستان اکنون تنها کشورهایی هستند که به زبان شیوا و دلانگیز فارسی سخن میگویند و این در حالیاست که اساسا خیل عظیمی از تاجیکها توان خواندن خط فارسی را ندارند. در چنین اوضاعی، طبیعیاست که براساس دامنه انتشار آثار و گستردگی مخاطبان، آثار نویسندگان و شاعران امروز ایرانی مهجور بماند. از اینجاست که وظیفه نهادهای دولتی و شبهدولتی ما که با افکار عمومی جهان و گستره بینالمللی نشر سر و کار دارند، آغاز میشود.
ماگدلنا فایاسه، وزیر امور خارجه آرژانتین در آیین پایانی جشنواره کتاب گوادالاخارا گفت: «اکنون مهم ترین مساله ما آمریکای لاتین و موقعیت آن در سطح جهان است. چیزی که برای ما دارای اهمیت زیادی است، فرهنگ ماست. من با غرور می گویم که آرژانتین کشور اروپایی آمریکای لاتین نیست. بلکه، با افتخار، کشوری از آمریکای لاتین است.»
این که دیگرانی که سابقه فرهنگی کشورشان حتی دویستسال هم نیست، باشیفتگی کشور خود را فرهنگی میخوانند و فرهنگ را با هویت ملی خود برابر میکنند، نکته مهمیاست که میتواند در آینده ما نقشآفرین باشد زیرا با پشتوانه بیش از دوهزار سال تمدن و حاکمیت فرهنگ بر کشورمان، نمیتوانیم تنها با حافظ و سعدی و فردوسی و مولانا شناسایی شویم.
طبیعیاست که بضاعت و توان ناشران بخش خصوصی ما اکنون در سطحی نیست که بتوانند کارهای نویسندگان و شاعران ما را ترجمه، نشر و بهخوبی پخشکنند. اکنون دهها عنوان نشریه تنها از سوی یک نهاد فرهنگی در جهان به زبانهای مختلف چاپ و پخش میشود که مخاطبان آنها به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسند و مقالات کهنه و چهرههای مطرحشده سدههای قبل را دوباره و دوباره مطرح میکنند و گاه رفرنس مقالات چاپشدهشان، مقالات گذشته خود این نشریات است.
ما از طریق ترجمه و نشر آثار ماندگار معاصر میتوانیم فرهنگ، هویت و توسعه کشور را به جهان بفرستیم. اسکار و جوایز آکادمی سینمایی یک نمونه از درخشش فرهنگ ایرانی و ظرفیتهای بالقوه آناست. چرا نتوانیم در عرصه ادبی، حرفهای تازهای برای جهانیان داشتهباشیم. نویسنده و شاعری که در این کشور میزید، جزئی از سرمایه و منابع انسانی ماست، ثروت ماست، دشمن ما نیست!
چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۳
نظر شما