به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بیستوسومین نشست «عصر تجربه» عصر دیروز، یکشنبه، 17 آذرماه به صحبتهای فرخنده آقایی درباره تجربیات 30 سالهاش در عرصه نویسندگی اختصاص داشت.
وی سخنانش را با بیان پیشینهای از زندگی و آثار خود آغاز کرد و گفت: 30 سال است مشغول نوشتن هستم و نویسندگی را از کلاسهای سینمایی و نوشتن داستان کوتاه آغاز کردم. نخستین مجموعه داستانم با نام «تپههای سبز» در سال 1366 راهی کتابفروشیها شد و کتاب دومم نیز جایزه قلم زرین را کسب کرد.
نویسنده کتاب «راز کوچک» در پاسخ به این سوال که چه ویژگیهایی سبب برگزیده شدن آثار وی در جشنوارههای مختلف شدهاست، گفت: گرچه در اوایل کارم داستانهایی غیررئال نوشتم، اما در داستانهایم به مسایل اجتماعی توجه داشتم و دغدغه اصلیام تکنیک نبود. میخواستم آنچه را دوست دارم روایت کنم و برای خلق شخصیت سعی میکردم به افراد جالب دور و برم نزدیک شوم و داستانم را از بطن زندگی آنها بسازم. معمولا ابتدا موضوع و شخصیت را میسازم و در ادامه داستان، در روندی تکاملی، فرم و زبان پیدا میشود.
آقایی خود را نویسندهای غریزی معرفی کرد و افزود: گاه داستانهایم را از چند زاویه دید مینویسم تا به شکل دلخواه برسم و به نظرم جامعه و منتقدان هم به آثارم توجه نشان دادهاند. پیش از داستاننویسی دو سال به کلاسهای سینما رفتم اما نتوانستم ادامه دهم زیرا سینما هنری گروهی است و من کار فردی را ترجیح میدهم.
وی با بیان اینکه هیچ گاه در کلاسهای داستاننویسی شرکت نکردهاست، دیدگاهش را درباره این گونه کلاسها چنین گفت: شرکتکنندگان در چنین دورههایی دستکم میتوانند داستانخوانان خوبی باشند و داستانخوانی بیشک مقدمه داستاننویسی است. این دو لذتهایی هستند که شاید اگر کسی تجربه نکند هم بتواند به زندگی ادامه دهد اما داستان، انسان را به شعفی وصف ناشدنی میرساند و این شعف زمانی که فرد داستان مینویسد به مراتب بیشتر است.
این نویسنده که در جشنوارههای داستاننویسی نیز داور بودهاست، درباره تجربه خود در این حوزه گفت: همواره سعی کردهام پیشنهاد داوری را قبول نکنم. ترجیح میدهم به کسی نمره ندهم زیرا مسوولیت بالایی دارد. در واقع بخش زیادی از داوری، سلیقه است و این موضوع، مشکلساز میشود. انتخاب معیارهای یک داستان خوب واقعا سخت است و از سوی دیگر، داستاننویسی که در جشنوارهای برگزیده نمیشود باید آنقدر صبور باشد که گمان نکند اثر خوبی خلق نکردهاست.
خودسانسوری در داستاننویسی مساله دیگری بود که در این نشست مطرح شد و آقایی درباره آن گفت: هر شخصی ضوابطی در نوشتن دارد و آگاهانه یا ناخودآگاه محدودیتهایی برای خود ایجاد میکند. علاوه بر محدودیتهای موجود، باید ببینیم خودمان چقدر سانسورچی هستیم. ادبیات نوعی هنر است و برای نوشتن باید صبور بود. من نویسندهای اجتماعی هستم و معتقدم هیچ دولتی از نویسندگانی که در حوزه اجتماعی کار میکنند خوشش نمیآید. در جامعه ما هم هنرمند یاد میگیرد صبور باشد و باید پای حرفی که میخواهد بزند بایستد.
نویسنده «جنسیت گمشده» افزود: تلویزیون ایران گاه در برنامههایش به موضوعاتی میپردازد که نوشتن آنها در داستان ممنوع میشود؛ در حالی که چنین برنامههایی بسیار صریحتر به موضوع میپردازند و این تناقض است. گاهی از مسایلی ساده در رمان و داستان ایراد میگیرند. اصولا هنرمندان در کشورهای کمترتوسعهیافته رنج میبرند و نگاهی به نویسندگان 100 سال اخیر نشان میدهد که کمتر نویسندهای شاد بوده است. من هم همه نویسندگان را به صبر دعوت میکنم، هرچند ظرفیتها تمام شدهاست.
آقایی، صحبتهایش را با نقش رسانهها در معرفی هنرمندان ادامه داد و گفت: شهرزاد بهشتی، شاعری بود که هفت کتاب داشت. وی 14 خرداد 1391 فوت کرد اما حتی یک روزنامه هم یک خبر کوتاه از مرگ او ننوشت. بهشتی یک اتفاق در شعر و ادبیات ایران بود و این بیتوجهی نشان میدهد نمیتوانیم انتظار زیادی از جامعه داشته باشیم. مدتی است به معرفیهای یک بعدی و شاید هدفمند رسانهها وابسته شدهایم. نویسندههای خوبی داریم که چون معرفی نشدهاند کسی آنها را نمیشناسد. باید از روزمرگی بیرون بیاییم و بدانیم آنچه صفحات ادبی روزنامهها و رسانهها میگویند همه ادبیات نیست.
وی درباره نایاب بودن کتابهای خود در کتابفروشیها سخن گفت و اظهار کرد: حوزه اندیشه انسان را به سمت غمگینی میکشاند. از سوی دیگر نمیتوانیم گدایی مخاطب داشته باشیم و با اهدای کتاب مجانی مخاطب جذب کنیم. باید بدانیم که ما مخاطبان خاموشی داریم که در سکوت کتابهای ما را میخوانند و کسی هم که نخواهد کتابی را بخواند به هیچ صورت نخواهد خواند.
آقایی از کتاب «هنر داستاننویسی» ابراهیم یونسی به عنوان منبع اصلی خود برای یادگیری داستاننویسی نام برد و گفت: معمولا نمیتوانم یک نویسنده را به عنوان شخصیت مورد علاقهام انتخاب کنم. برخی نویسندهها هستند که به صورت موج وارد ایران میشوند و کتابهایشان به فارسی ترجمه میشود. این آثار را اغلب میخوانم و معتقدم وقتی مخاطبی کتابی را از نویسندهای میخواند، بهتر است همه آثار وی را مطالعه کند تا به درک خوبی از راز و رمزهای وی برسد.
آقایی متولد سال 1335 در تهران و فارغالتحصیل رشته علوم اجتماعی در مقطع کارشناسی ارشد است.
«راز کوچک»، «یک زن، یک عشق»، «گربههای گچی»، «جنسیت گمشده» و «از شیطان آموخت و سوزاند» از آثار داستانی منتشر شده او هستند.
دوشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۰
نظر شما