نگاهی به ادبیات نوحهخوانی در سالهای اخیر ایران
براتیپور: بسیاری از نوحهخوانها بیهوده گریه میکنند
عباسعلی براتیپور گفت: کارهای بعضی نوحهخوانها تقلیدی است؛ برخی از آنان به دنبال خود مرید جمع میکنند و بیهوده گریه و زاری سر میدهند. در این سالها ثروتمندان هم مراسم نوحهخوانی برگزار میکنند و نوحهخوانهایی در مراسمها اشک مردم را درمیآورند که این کار درستی نیست؛ چرا که ابراز اندوه باید از روی معرفت باشد.-
وی توضیح داد: در پی این سخن اشخاصی چون محمود خوشدل تهرانی و محمود آخوندی که تخلص «منتظر» داشت، نوحههای خاصی میساختند. در سالهای پیروزی انقلاب بیشتر نوحهها را حاج عباس زریباف میسرود و میخواند. محمدعلی اسلامی هم نوحهخوان بود و در ایام سوگواری و عاشورا و تاسوعا در بازار سوگواری میکرد. نوحهها در همان زمان هم بیشتر رنگ و بوی انقلاب داشت. اما در دوران اوایل انقلاب ریتمها کوبندهتر شد.
این شاعر افزود: بعد از انقلاب این نوحهها با جنگ پیوند خورد و اغلب نوحهها هیهات من الذله و پیام حضرت سیدالشهدا(ع) بود که برای تهییج رزمندگان خوانده میشد. این اواخر که دیگر جنگ نیست نوحهها به گونهای شده که به قول رهبر انقلاب معلوم نیست با آن دست میزنند یا سینه! برخی از نوحهها به ترانههای لوس آنجلسی شبیه شده و جالب اینجاست که تلویزیون هم آنها را ترویج میکند.
شاعر مجموعه شعر «وعده دیدار» ادامه داد: این گونه نوحهها وهن به اهل بیت(ع) است و سراسر با ادبیات نوحهسرایی زمان جنگ تفاوت دارد. اغلب نوحهسراها این روزها به جای نوحه شعر میخوانند و البته نباید در این راستا همه نوحهخوانها و نوحهسراها را با یک چوب راند. متأسفانه کسی نیست که جلو این نوحهها را بگیرد.
وی یادآور شد: ادبیات آیینی متولی ندارد. یک بار به شکل شفاهی قرار شد محمدعلی مجاهدی متولی آن شود، ولی این حرف پیگیری نشد. البته مجموعههایی با عنوان «مجمع الذاکرین» تدوین شده که بعضی از کارهایش درخشان است. از میان این آثار میتوان به کارهای آقای سازگار، علی انسانی و محمود تاری اشاره کرد. شخصی هم به نام حدادیان، روزهای سوگواری در شبکه 3 نوحهخوانی میکند که انصافاً نوحههایش درخشان است.
شاعر مجموعه شعر «بهت نگاه» گفت: کارهای بعضی از نوحهخوانها تقلیدی است و به دنبال خود مرید جمع میکنند و بیهوده گریه و زاری سر میدهند. در این سالها ثروتمندان هم نوحهخوانهایی را به مجالس خانگی دعوت میکنند و آنها هم پولی میگیرند و گریه و زاری مردم را درمیآورند. این کار به گمانم کار درستی نیست. حتی برخی در مصائب حضرت سیدالشهدا(ع) گریه میکنند که در واقع گریه باید گریه با معرفت باشد.
وی گفت: من از هفت، هشت سالگی کارم را با ساختن نوحه و سرودن شعر مذهبی آغاز کردم و هنوز به سن تکلیف نرسیده بودم که برای امام حسین(ع) سینه میزدم. معتقدم باید معرفت را نسبت به اهل بیت بالا برد و هر کس به اندازه وسع و توانایی خود میتواند از روی شوق و علاقه در این مسیر حرکت کند.
براتیپور افزود: برای زدودن کلیشه پردازی از نوحهسرایی باید مداحی را انتخاب کرد که به درد آن مجلس مورد نظر بخورد. در بعضی تکیهها نوحهسراها روضه میخوانند و اشک میریزند و در بعضی جاهای دیگر مخاطبان با فرهنگ هستند و باید کسی را دعوت کرد که شعر را با شعور شروع کند. مثل مجلسی که مهندس واعظی دبیر کل نهادهای کتابخانههای عمومی کشور برگزار میکند. او هر شب یک شاعر را دعوت میکند تا شعر بخواند و این مراسم تا ساعت 10 شب ادامه دارد. در چنین جلساتی مدعوین با فرهنگ هستند و باید شعرهایی خوانده شود که به جای گریستن دهان آنها باز بماند.
وی توضیح داد: در جلساتی مداحان کار خود را با شور شروع و با شور تمام میکنند و این جلسات با جلسات دیگر تفاوت دارد. خود امام حسین(ع) هم در جایی میگویند: «من کشته اشکها هستم.» منظور از این اشک، اشک با معرفت است؛ همانطور که بعضی وقتها مرثیه خوانده میشود و بعضی مواقع نوحهها حماسی هستند.
این شاعر اضافه کرد: قبل از انقلاب جز چند کتاب معدود که درباره نوحه وجود داشت، کتابهای دیگری نبود و چون خودم قبل از انقلاب در این کار دستی داشتم، آن کتابها را میشناسم. از میان این کتابها میتوان به کلیات جوهری، دیوان جودی خراسانی، صامت بروجردی و صغیر اصفهانی اشاره کرد.
«بهت نگاه»، «وعده دیدار»، «کتیبه شکیب»، «سینای سبز عشق»، «در ساحل علقمه»، «زیتون و زخم»، «ماه در فرات»، «سوار مشرقی»، «با شقایقها برادر»، «دل و دریا»، «عطش عشق» و سه مجموعه شعر «چشم بيمار»، «غم دلدار» و «بر تربت خورشيد» گردآوری شده درباره رحلت امام راحل، نام برخی از مجموعه شعرهای منتشر شده براتیپور هستند.
نظر شما