چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۲ - ۰۸:۰۰
عید قربان مرز تکلیف و نتیجه را مشخص می‌کند

مدیر بنیاد مدیریت فقه اسلامی، با اشاره به درس‌های عید قربان برای مسلمانان، اظهار کرد: عید قربان مرز تکلیف و نتیجه را مشخص می‌کند.-

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر صمصام‌الدین قوامی، مدرس درس خارج حوزه علمیه قم، در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، با اشاره به مفاهیم عرفانی عید قربان اظهار کرد: عید قربان حکایت از آن دارد که انسان برای قرب الهی باید دلبستگی‌هایش را در راه خداوند قربانی کند و از آن‌ها بگذرد.

وی در ادامه به قرابت معنوی روز دهم ذی‌الحجه با روز دهم محرم، گفت: هر دو روز حکایت از قربانی شدن در راه خدا دارند. حضرت ابراهیم(ع) که خداوند در کهولت به او اسماعیل را عطا کرده بود، در این آزمایش الهی قرار گرفت و از فرزندش گذشت و حضرت سیدالشهداء(ع) حج را رها کرد و به دشت کربلا رفت و به شهادت رسید. به تعبیر دیگر، گویی اسماعیل همه‌ چیز ابراهیم(ع)‌ بود که از او گذشت و همین گذشتن و چشم‌پوشی نمادی از عرفان خالص ابراهیمی است که در راه خدا متجلی شد.

مدیر بنیاد فقهی مدیریت اسلامی در ادامه به منابع مکتوب اسلامی درباره جریان عید قربان اشاره کرد و افزود:‌ تفسیرهای عرفانی مثل منهج‌الصادقین فی الزام المخالفین نوشته فتح‌الله بن‌ شکرالله کاشانی از  آثاری است که به واقعه قربان اشاره و قطعات عرفانی شایان توجهی را بیان کرده است.

قوامی افزود: در یکی از این قطعات آمده است زمانی که ابراهیم(ع)‌فرزندش اسماعیل را بر خاک نشاند، اسماعیل در لحظه آخر به پدرش می‌گوید ماموریتت را انجام بده، انشاالله من صبر می‌کنم. پس حضرت ابراهیم(ع) چشمان و پاهای اسماعیل را به درخواست او می‌بندد و زمانی که از او سوال می‌کند چرا باید چنین کنم، ‌اسماعیل پاسخ گفت که تا تو را نبینم و مهر پدری مانع از انجام تکلیف الهی‌ات نشود و پایم را ببند تا مهر پسری از این مهم جلوگیری نکند.
 
مدیر بنیاد فقهی مدیریت اسلامی گفت:‌ همچنین در این کتاب عنوان شده است که ابراهیم(ع) ‌هفتاد بار کارد را تیز می‌کند و بر گلو می‌کشد اما گلوی اسماعیل بریده نمی‌شود تا بالاخره با عصبانیت چاقو را بر زمین می‌زند که در این لحظه چاقو به سخن آمد و گفت که‌ خلیل می‌گوید ببر و جلیل نهی می‌کند و می‌گوید نبر. در این‌جا منظور از خلیل، حضرت ابراهیم(ع) و منظور از جلیل، خداوند است که امر به بریدن یا نبریدن به فرمان اوست.

قوامی در ادامه ضمن نتیجه‌گیری از این رویداد، اظهار کرد: این واقعه حکایت از آن دارد که خداوند می‌گوید بندگان تنها باید تکلیف خود را انجام دهند و به نتیجه کاری نداشته باشند، چراکه نتیجه با خداوند است.

مدیر بنیاد فقهی مدیریت اسلامی ادامه داد: در کتاب منهج الصادقین فی الزام المخالفین عنوان شده است زمانی که این واقعه رخ داد، فرشتگان گفتند عجیب است که یکی سر می‌دهد و دیگری پسر و کدام را بالاتر بدانیم که خداوند فرمود من، چراکه من سر نبریده را بریده حساب کردم و چنین شد که خداوند اسماعیل را ذبیح‌الله نام نهاد. بعد از آن بود که گوسفند بزرگی برای قربانی کردن فرستاده شد.

قوامی ادامه داد: در کتاب فتح‌الله کاشانی که پیش‌تر به آن اشاره کردم، آمده است که ابراهیم خلیل از خداوند پرسید اگر این کارد می‌برید، چه قدر ثواب داشتم که خداوند پاسخ داد چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ حضرت ابراهیم(ع) گفت: پیامبر آخرالزمان یعنی محمد(ص) را دوست دارم. خداوند فرمود: یعنی پسر خودت را دوست داری یا پسر او حسین(ع) را؟ سپس خداوند روضه سیدالشهدا(ع) را برای حضرت ابراهیم(ع) خواند و ابراهیم اشک ریخت و خداوند فرمود ثواب این اشکی که بر حسین(ع) ریختی، بیش از آن است که اگر سر اسماعیل را می‌‌بریدی.(1)

پی‌نوشت/
1)مستدرک علی الصحیحین ج3 ص 176- ج 4 ص 464
امام رضا(ع) فرموده‌اند: وقتى كه خداوند به ابراهیم(ع) دستور داد به جاى فرزندش اسماعیل، قوچى را قربانى كند ولى او تقاضا كرد كه خداوند اجازه بدهد كه او با دست خود فرزندش را ذبح كند تا به قلب او همان الم وارد شود كه به قلب پدرى وارد مى ‌شود كه عزیزترین فرزندش را ذبح مى‌‏كند تا در نتیجه درجه اهل ثواب نسبت به مصیبت‌ها بالاتر برود. خداوند به ابراهیم وحى كرد: آن پدر در نزد تو عزیزتر است یا خودت را بیشتر دوست مى‏‌دارى؟ ابراهیم گفت: او را من بیشتر از خودم دوست مى‌‌دارم. سپس خداوند فرمود: فرزند او را بیشتر دوست مى ‌دارى یا فرزند خودت را. ابراهیم علیه‌السلام فرمود: فرزند او را. خداوند فرمود: ذبح اسماعیل با دست خودت بیشتر غم و رنج دارد یا كشته شدن فرزند آن پدر به دست دشمنان. ابراهیم(ع) فرمود: كشته شدن فرزند آن پدر به دست دشمنان مرا بیشتر اندوهناك مى ‌كند. پس خداوند به ابراهیم(ع)  وحى كرد كه: اى ابراهیم، عده‌‏اى گمان مى ‌كنند از امت محمد هستند و در آینده حسین فرزند محمد را خواهند كشت مانند كشتن گوسفند قربانى و به او و اهل‌بیتش ظلم و ستم خواهد كرد. آن طایفه با انجام این كار مستوجب خشم من خواهند شد. ابراهیم(ع) از شنیدن این واقعه گریه كرد. پس خداوند به ابراهیم وحى فرمود: اى ابراهیم، تو این جزع خود را كه اگر فرزندت را ذبح می‌نمودی تبدیل به جزع براى قتل حسین کردی،‌ پس من براى تو بالاترین درجه ثواب را در برابر صبر در مصیبت‌ها لازم كردم.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط