عباس نجفی، مسوول غرفه انتشارات مدرسه در نمایشگاه تبریز در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، درباره چگونگی وقوع حادثه تصادف اتوبوس حامل ناشران در جاده تبریز به سوی تهران گفت: پس از پایان رسمی نمایشگاه در شنبه شب و جمعآوری غرفهها، به همراه تعدادی از ناشران عمومی، مذهبی، دانشگاهی، آموزشی و هنری تصمیم گرفتیم که چند دستگاه اتوبوس را برای رفتن به تهران اجاره کنیم.
وی افزود: حول و حوش ساعت 23 بود که سه دستگاه اتوبوس «اسکانیا» به محل نمایشگاه بینالمللی تبریز آمدند و پس از تقریبا یک ساعت و حوالی نیمه شب بود که هر سه اتوبوس به سمت تهران حرکت کردند. با توجه به تاریکی هوا و خستگی، بسیاری از دوستان در اتوبوسها به خواب رفتند و من نیز به مانند دیگر دوستانم خوابیدم. در حالت خواب و بیداری بودم که ناگهان متوجه شدم اتوبوس به سمت راست و شانه جاده منحرف شد و در سرازیری به حرکت افتاد و پس از مدتی روی شانه راست خود چپ شد.
نجفی درباره این اتفاق و واکنش مسافران در اتوبوس گفت: پس از منحرف شدن اتوبوس به سمت راست، مسافران از خواب برخاستند و با صداهایی بیمزدهبه شکایت پرداختند.
وی درباره شرایط راننده و دلیل وقوع این سانحه گفت: راننده اتوبوس مرد میانسالی بود که قامت کوتاهی داشت. دوستانی که در جلو اتوبوس نشسته بودند، درباره وقوع این حادثه عنوان میکردند که راننده در طی مسیر خوابآلود بود و حتی چند نفر از دوستان به او گفته بودند که خوابآلود به نظر میرسد. راننده در پاسخ به سوالات این دوستان گفته بود که با خوردن چای همه چیز درست میشود!
نجفی ادامه داد: راننده برای برداشتن فلاسک چای به سمت راست خم شد، اما همزمان با این حرکت اتوبوس به سمت راست جاده منحرف شد و از مسیر اتوبان خارج شد و اتوبوس در سراشیبی حاشیه جاده افتاد و پس از اندکی حرکت به سمت راست واژگون شد.
مسوول غرفه انتشارات مدرسه در نمایشگاه تبریز درباره شرایط اتوبوس در زمان واژگونی گفت: با اینکه کمربند ایمنی خود را بسته بودم با واژگونی ناگهانی اتوبوس دست، بینی و چشم من به شدت با صندلی و کف اتوبوس برخورد کرد و بهشدت متورم شد و توانستم به کمک دیگران خود را از اتوبوس خارج کنم.
وی درباره وضع دیگران نیز گفت: دوستان دیگر هم چنین شرایطی داشتند و دو نفر هم در زیر اتوبوس گیر افتاده بودند و با کمک دیلم آنها را از زیر اتوبوس خارج کردند. یکی از این دوستان آقای تهماسبی بود که در حالت اغمابود و متاسفانه در راه بیمارستان درگذشت.
نجفی با اشاره به تاخیر اورژانس برای حضور در محل حادثه عنوان کرد: نیروهای اورژانس با تاخیر به صحنه رسیدند. ما را به بیمارستان انتقال دادند اما در بیمارستان چندان به ما رسیدگی نشد و برای نمونه در حالی که از بدن من خون رفته بود، هیچ سُرمی به من تزریق نشد.
وی درباره بیمارستان و رسیدگی پزشکان در بیمارستان گفت: ما به بیمارستان آیتالله موسوی در زنجان منتقل شده بودیم و مسوولان بیمارستان خیلی عجله داشتند تا ما را سریع از بیمارستان ترخیص کنند و به قول معروف ما را از سر خود باز کنند. با اصرار فراوان آنها را راضی کردم که عکس رادیولوژی از کمر من بگیرند و باز هم با اصرار فراوان آنها را مجبور به سیتی اسکن کردم. در حالی که درد کمر فراوانی داشتم دکترهای بیمارستان به من گفتند که باید به دکتر مراجعه کنم. با این اصرارها من و برخی دیگر از دوستان نزدیکیهای ظهر از بیمارستان مرخص شدیم.
نجفی درباره پیگیری مسوولان ارشاد گفت: مسوولان ارشاد به ويژه آقای علی سالاریان از موسسه نمایشگاههای فرهنگی در چند نوبت با من تماس گرفت و این در حالی بود که اصلا موظف به این کار نبود. اما آنها چنین برخوردی داشتند و مسوولان بیمارستان هم این گونه با ما برخورد کردند و ما را از سر خودشان باز کردند.
مسوول غرفه انتشارات مدرسه در نمایشگاه تبریز در پایان گفت: بیشتر دوستان چنین وضعی دارند و با آسیبدیدگی جزیی مرخص شدهاند. در حال حاضر نگران حضور در نمایشگاه اهواز هستیم. پس از این نمایشگاه قرار بود در نمایشگاه اهواز حضور داشته باشیم و فکر میکنم با کمی تاخیر در این نمایشگاه حاضر شویم.
دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۹
نظر شما