اسماعیل یوردشاهیان، شاعر که به تازگی مجموعه شعرش با نام «یاسمن در باد» منتشر شده است، گفت: من در زادگاهم با مشکل زیست محیطی روبهرو هستم و این مساله را در شعرم منعکس کردهام و یکی از دغدغههای جدیام موضوع خشک شدن دریاچه ارومیه است.
وی توضیح داد: ارومیه برای من یک آرمانشهر ایرانی است و در مجموعه «اورمای بنفش» و رمانهایم نیز آن را دستمایه نوشتن قرار دادهام.
این شاعر و نویسنده گفت: من نگاه تاریخی و زیست بومی به طبیعت دارم. در جهانی که همه چیز صنعتی و مجازی شده من میخواهم از میان دیوارهای سیمانی، صدای طبیعت را به گوش مخاطبانم برسانم. من با عناصری سر و کار دارم که زندگی مردم با آنها گره خورده است. در واقع من سراینده زندگی مردم و دیارم هستم.
شاعر مجموعه شعر «کوزه» گفت: شعر رمانتیک را عاشقانه نمیدانم چون به سانتیمانتالیسم پهلو میزند. این حالت نوعی احساساتیگرایی است و من آن را شاعرانه نمیدانم. اعتراضی نسبت به بسیاری از مجموعه شعرهایی دارم که این روزها منتشر میشود و آن این است که شاعر در آنها با عناصر طبیعی برخورد سطحی میکند. شاعران جوان بیشتر موقعیت خویش را میسرایند تا جامعه و بودن در جامعه را! به گمانم عشق جوهر انسانی است و سراینده آن هر کسی که باشد شاعر است.
یوردشاهیان ادامه داد: کتابم چهار بخش با نامهای «شعر دریا»، «پنهان از ماه»، «کسی با پاییز میرود» و «هوای بی قرار» دارد که هر کدام دفتر مجزایی هستند. کتاب «یاسمن در باد» گزیدهای از هر چهار دفتر است.
این شاعر که 6 سال پیش مجموعه شعر «آوازهای اورمیا» را منتشر کرد، افزود: در مجموعه «هوای بی قرار» برخورد شاعر را با جامعه میبینید و در مجموعه «یاسمن در باد» هم میتوانید نشانههای مشخص مرز و بوم شاعر را ببیند. این مجموعه نوعی نگاه گسترده فرا اجتماعی و فرا شهری دارد.
شاعر «نیار» گفت: معتقدم کم سوادی در روزگار ما بیشتر از بی سوادی به جامعهمان آسیب میرساند. عقیده شاعرانی که میگویند اندیشه بیشتر از زبان مورد توجه است و به ظاهر سادهنویسی را تبلیغ میکنند و پیش گرفتهاند، برخاسته از شعر آوانگاردی است که بر کوس آن میکوبند. نخستین عنصری که در شعر شکوفا میشود موسیقی کلامی در هجاهاست. شما شعر فارسی را از سرودههای باستان تا به امروز دنبال کنید، در خواهید یافت که موسیقی کلامی مهمتر از فرم است. به اعتقاد من موسیقی کلامی فرم را میسازد. ساختار هر شعر متشکل از عناصر مختلفی است که یکی از آنها فرم است. امروز در شعر شاعران جوان نه نشانی از ایهام میبینیم و نه صنایع دیگر.
شاعر مجموعه شعر «چیزی به خواب زمین نمانده است» افزود: امیدوارم شاعران جوان با مطالعه بیشتر به عناصر مهم شعر توجه کنند. اگر شعر من در جایی درخشیده است به آن دلیل است که من انسان روزگار خودم هستم.
در بخشی از یک شعر این کتاب با عنوان «از پرنده و باد و دریا» میخوانیم:
«خشکی به لب کشانده
بلور نمک را
سفیدی دندان خنده کرده دریا
از هوش رفته است، دیریست
آواز پرنده را نمییابد
خوابهایش بی مرز
پریانش را در شب مرده میبیند»
اسماعیل یوردشاهیان(اورمیا) متولد 1334 ارومیه، شاعر، نویسنده پژوهشگر و استاد دانشگاه است.
از میان کتابهای او میتوان به مجموعههای نيار (1349. انزلی – اورميه)، کوزه (1350. نشر مجله سخن- تهران)، مرثيههای کولی (1353، نشر مجله سخن- تهران)، (خيمه درپایيز- 1369، نشر رودکی- اورميه)، آبی در آشوب (1370، نشر رودکی- اورميه)، ترانه آبی (1378، نشر يوشج- تهران)، اورميای بنفش (1379، نشر يوشج- تهران)، در ويرانی صبح (1381، نشرقصيده سرا- تهران)، چيزی به خواب زمين نمانده است (1382،نشرقصيده سرا- تهران)، آوازهاي اورميا (نشر و پژوهش فرزان روز- تهران) و دفترهای «شعر دریا»، «پنهان از ماه»، «هواي بيقرار»، «كسي با پاييز می رود»، «به روزهای دیگر»(برگزیده اشعار)، «غربت پاییز»، «شب هفتم» و «شب بوی سرخ»(برگزیده اشعار) اشاره کرد.
از میان رمانهای وی میتوان از «خزان»(1377 نشر قصيده سرا- تهران)، «آنجا كه زاده شدم»، «سامانچی قیزی»(دختر کاه فروش) و «راي و رعنا» یاد کرد که دو کتاب آخر زیر چاپ هستند.
وی در عرصه پژوهش هم کتابهایی با نامهای «تبارشناسی قومی و حيات ملی» (1380 نشر فرزان روز- تهران)، و «مبانی حسی زبان و شعر»، «پدیده شناسی انسان»(در سه جلد از 1354 تا 1361)، «جامعه شناسی روستایی»، «بررسی رخساره اجتماعی آذربایجان غربی»(1365)، «دولتمداری شرق، دولتمداری غرب»(1364)، «مقدمهای بر کلیله و دمنه»(1364)، «فکری دیگر»(تحلیلی در مسایل تاریخی هنر و ادبیات و شعر امروز ایران-1374) دارد. «مسافر باغ سیب» عنوان تنها مجموعه داستان این شاعر و نویسنده است.
یوردشاهیان همچنین پنج عنوان کتاب با نامهای «پری کوچ باغ»، «بادکنک قرمز یاقوت»، «گل بهار ماهی شده بود»، «نازی لپ قرمزی کوچه ما» و «حلزون نی زنه» برای کودکان نوشته است.
نظر شما