شبنم زینالعابدینی، نویسنده و منتقد سینمایی، در نشست «عصر اقتباس» با بیان اینکه کارگردانان ایرانی درک درستی از داستان دارند، گفت: اقتباس سینمایی ناصر تقوایی از داستان «داشتن و نداشتن» به مراتب بهتر از اقتباس سینمایی از فیلم «عطش مبارزه» است، چون هنرمندان ما روایت و لایههای آن را دقیقتر میشناسند.-
در ابتدای نشست مهدی طهوری گفت: سوزان کالینز در مصاحبهای افسانه «شاه مینوس» و گلادیاتورها را از مواردی دانسته که در نوشتن رمان «عطش مبارزه» باعث الهامش شده است. البته باید دقت کرد که به حتم جریانی پشت این ماجرا وجود دارد.
این نویسنده با اشاره به داستان شاه مینوس توضیح داد: داستان این شخصیت در جزیرهای به نام «کریت» رخ میدهد. مینوس که در طلب پادشاهی است، از خدای «پوزیدون» میخواهد تا برای رسیدنش به این مسند، گاوی از دریا برایش بفرستد و در مقابل عهد میکند که گاو را برای سلامتی پوزیدون قربانی کند. پوزیدون به عهدش وفا میکند و گاو از دریا بیرون میآید و در پی آن مینوس به سلطنت میرسد. مینوس به خاطر زیبایی گاو نمیتواند خودش را برای وفای به عهدش راضی کند و به این ترتیب درگیر خشم پوزیدون میشود. بسیار واضح است که با مطالعه کتاب داستان شاه مینوس و گلادیاتورها در این اثر دیده میشود.
این منتقد با اشاره به اینکه از سالهای 70 و 80 به بعد، در هالیوود بحثی با نام اسطورهها بهوجود آمده، توضیح داد: وقتی در داستانی از اسطورهها استفاده میشود، تا حد زیادی داستان جذاب و مردمپسند میشود. این داستان از الگوی سادهای تبعیت میکند. نخست قهرمانی داریم که در جهانی ساده و معمولی زندگی میکند که شاید برای قهرمان هم جای مناسبی برای زندگی به نظر نیاید، اما در این فضای نامناسب به مهربانی و درستکاریاش ادامه میدهد و آنجا که لازم باشد برای نجات جهان میشتابد. با بررسی این المانها میبینیم که درونمایه اصلی اثر اسطورهای است.
وی در پاسخ به این پرسش که «از دیدگاه نویسنده چه ویژگیهایی وجود دارد که این اثر را برای اقتباس سینمایی مناسب کند؟»، گفت: داستانهای اسطورهای، ملموس، جهانشمول و مورد پسند مخاطبند و این موضوع با سینمای هالیوود در یک راستا است، البته این موضوع در کتابهای کودکان و نوجوانان نیز دیده میشود.
طهوری با اشاره به اینکه کالینز در تلویزیون نیز فعالیت دارد، ادامه داد: این امر روی پرمخاطب بودن این اثر بسیار موثر بوده و از آنجایی که سینماگر و نویسنده همراه با هم این کار را پیش بردهاند، با موفقیت همراه بوده است.
این منتقد با بیان اینکه در این قبیل آثار از ترفندهای تکراری برای جذب مخاطب استفاده میشود، توضیح داد: سریال «حریم سلطان» مثال خوبی برای این موضوع است. در این آثار فردی مسالهای را از فرد دیگر مخفی میکند که سبب کنجکاوی او میشود تا آن را پیدا کند. در ادامه این موضوع بارها و بارها تکرار میشود. این مساله در این رمان هم بسیار دیده میشود و نویسنده جانبدارانه از شخصیت اول خود حمایت میکند و عنصر غافلگیری برای رمان نوجوان استفاده میشود که در اینجا هم وجود دارد.
وی با اشاره به دنیای سیاه و سفید این رمان ادامه داد: برای اثرهایی که اسطورهای و بازاری هستند، دنیای سیاه و سفید از جایگاه ویژهای برخوردار است که میتوان از داستان هریپاتر نیز نام برد.
طهوری با اشاره به حجم زیاد رمان گفت: ظرایف داستانگویی همراه با گرههای کوچک و بزرگ و کشف آنها، در رمان بسیار دیده میشود. این رمان یکی از آثار پرفروش است که پس از اکران فیلم، در مرحله دوم فروش بالا قرار گرفت. کتاب عطش مبارزه بسیار قویتر از فیلم است و فیلم بدون کتاب معنای کمتری دارد و بسیاری از مسایلی در فیلم مطرح شده که بدون معنی و جواب مانده است؛ در صورتی که این مسایل در کتاب معنا داشته و خواننده متوجه موضوع میشود.
وی ادامه داد: به نظر من، وفاداری بیش از اندازه به متن باعث شده برخی از فضاهای فیلم ابهامبرانگیز باشند و به این ترتیب فیلم از رمان خلاصهتر بود که میتوانست بهتر از این باشد. مساله دیگر اینکه شخصیتها در فیلم عمیق نشدهاند.
در ادامه نشست شبنم زینالعابدینی با اشاره به ترجمه نادرست از نام کتاب توضیح داد: در ادبیات مضامینی داریم که در نتیجه آن ممکن است داستان به چند مفهوم به موازات هم برسد. در این داستان و با توجه به مطالب ارایه شده نگاه اسطورهای وجود دارد. این داستان با جنایت شروع میشود که تم آشنایی در مسیحیت است و فلسفههای مهمی پشت این فیلم قرار دارد که مورد علاقه هالیوود و سینمای آمریکاست که در فیلمهای اسپارتاگوس و گلادیاتور هم دیده میشود. به نظر من، آمریکا هوشمندانه تاریخ خود را میسازد و هنرمندانه و درست این کار را انجام میدهد. آمریکا در پی ساختن تاریخی برای کودکان و نوجوانانش است.
زینالعابدینی با اشاره به اینکه در مجموع در سینمای هالیوود به تعداد انگشتان دو دست آثار اقتباسی خوب نداریم، ادامه داد: به اعتقاد من، اقتباس سینمایی ناصر تقوایی از رمان «داشتن و نداشتن» نوشته «ارنست همينگوي» و اقتباس سینمایی داریوش مهرجویی در فیلم «لیلا» بر اساس داستانی با همین نام، به مراتب بهتر از اقتباس سینمایی این فیلم است. ما درک درستی از داستان داریم زیرا روایت و لایههای آن را میشناسیم.
«عطش مبارزه» داستانی است درباره 24 دختر و پسر 12 تا 18 ساله كه هر ساله باید برای بقای مردم منطقهشان در مسابقهای که به طور زنده از تلویزیون پخش میشود، شرکت کنند و با یکدیگر آن قدر مبارزه کنند تا فقط یکی از آنها زنده بماند.
جنیفر لارنس، الیزابت بنکس، استنلی توچی، جاش هاچرسون، وودی هرلسون، ویلو شیلدز و دونالد ساترلند، از بازیگران این فیلم هستند.
«گری راس» گارگردان و سوزان کالینز نویسنده فیلمنامه و همچنین یکی از تهیه کنندگان این فیلم هستند. این اثر در سال 2012 و مدت زمان 142 دقیقه اکران شد و همراه با فروش بسیار، تحسین منتقدان را نیز برانگیخت.
رمان «عطش مبارزه» در سال 1389 با ترجمه شبنم سعادت از سوی انتشارات افراز منتشر شده است.
نظر شما