اعظم دهصوفیانی، مدرس رشته روابط عمومی و امور فرهنگی و مولف کتاب «کودک، انیمیشن و تلویزیون» با توجه به فقدان اثری مستقل در حوزه تحلیل محتوای برنامههای انیمیشن کودک گفت: کمتوجهی به تحلیل، بررسی و آسیبشناسی برنامههای انیمیشن خارجی حاکی از نبود توزیع عادلانه در پژوهشهای رسانهای کشور است.-
به دلیل آسیبپذیری کودکان در برابر محتواهای رسانهای، این کتاب در پی آن است که ببیند جنسیت و نژاد در فیلمهای پویانمایی والت دیزنی که محبوب کودکان ایران و جهان است چگونه نشان داده میشود؟ کتاب در چهار فصل تنظیم شده است؛ فصل نخست با عنوان کودکان و فیلمهای پویانمایی، در سه بخش به مفاهیم مرتبط با موضوع کودکان و فیلمهای پویانمایی میپردازد. به علاوه در بخش آخر این فصل به نظام نمایش خانگی و به طور خاص نمایش خانگی فیلمهای پویانمایی اشاره میشود.
در فصل دوم این کتاب که بازنمایی و کلیشهها نام دارد، بازنمایی رسانهای و نشانهشناسی رسانهها، مفهوم کلیشه و کلیشهسازی و جنسیت و جنبشهای فمینیستی، مورد بررسی قرار میگیرد، بازنمایی را نمیتوان محدود به تحلیل متون رسانهای کرد بلکه صنایع رسانهای و فرایندی که یک فیلم برای تولید پشت سر میگذارد، بر نحوه بازنماییها تأثیر دارد.
در فصل سوم، کلیشهسازی در فیلمهای پویانمایی والت دیزنی، به طور عملی و تجربی بررسی میشود. فصل چهارم که فصل پایانی است به جمعبندی پرداخته و نتایج این پژوهش را مشخص میکند که تحلیل و بررسی محتواهای رسانهای به ویژه برنامههای خاص کودکان اهمیت بسیاری دارد، چون این برنامهها تأثیر زیادی بر کودکان میگذارند و از طرفی، رسانهها و از جمله فیلمهای پویانمایی والت دیزنی در بازنماییهای خود چندان بی طرف نیستند و سوگیریهای زیادی در آنها مشاهده میشود. این امر ما را متوجه دقت در انتخاب برنامههای کودکان، آموزش خوانش انتقادی رسانهها یا به نوعی سواد رسانهای به آنها به ویژه از جانب خانوادهها میکند. به علاوه، تحقیق درباره اینکه فهم جنسیتی کودکان از تصاویر رسانهای چگونه است و آنها نقشها، ویژگیها و رفتارهای متفاوتی را که در رسانهها به زن و مرد داده میشود چگونه درک میکنند، بسیار حایز اهمیت است.
دهصوفیانی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در پاسخ به انگیزه نوشتن این کتاب گفت: همیشه به نظرم میآید که کنترل و محدودیت برای بزرگسالان اتفاق میافتد و درباره کودکان کمتر انجام میشود در حالیکه فیلمهای انیمیشن کودک به دلیل شخصیتهای رسانهای که خلق میکنند بسیار میتوانند برذهن ناخودآگاه، الگوهای پوششی، مد و سبک زندگی کودکان تاثیر بگذارنند و نقش ماندگاری بر رفتارها و عادتهای آنها ایجاد کنند، برای همین سعی کردم اثری در این حوزه بنویسم تا به رهاشدگی بچهها در فضای رسانهها توجه بیشتری شود.
مدرس «رسانههای تصویری و فرهنگ» با اشاره به حضور شرکتهای رسانهای برنامهسازی کودک اظهار کرد: از 15 سال پیش تاکنون نسل جوان امروز حتی خودمان با محصولات شرکت «والت دیزنی» و «هالیوودی» آشنا هستیم و به تماشای آنها میپردازیم. از آن زمان بحث جنگ نرم و تهاجم فرهنگی نیز به موازات آن مطرح شد و همچنان ادامه دارد اما پژوهش یا کتاب مستقل با ظرافت تحلیل محتوا و نمونه پژوهشی در این عرصه انجام نشده و جالبتر آن که در مدت فرایند چاپ و آماده سازی کتابم که چهار سال طول کشید اثری مشاهده نکردم و اکثرا آسیبشناسی برنامه های وارداتی کودک زیر مجموعه بحث آمریکاییسازی و آمریکایی شدن فرهنگها، نقد فیلمهای سینمایی هالیوود و جنگ نرم مطرح شده است.
وی به صنعت رسانهای که محصولات انیمیشنی پدید آوردهاند، پرداخت و در پاسخ به وضعیت موجود کشور در این بخش گفت: وقتی در حوزه کودکان چیزی ساخته میشود با دو جنبه مواجهیم؛ یکی صنعت رسانهای و دیگری صنایع مصرفی. به طور کلی شخصیتهای رسانهای کودکان در سبد کالاهای فرهنگی کودکان قرار میگیرند و این مساله قابل توجهی است که ما در محتوای مد و پوشش بزرگسال عکسهای کمتری از هنرمندان را شاهدیم ولی میبینید که کودکان اکثرا از یک سری محصولات مد شده در برنامههای انیمیشنی در همه عرصههای زندگی روزمره از خواب تا وسایل شخصی و کمک آموزشی و تفریحی استفاده میکنند.
مولف کتاب «کودک، انیمیشن و تلویزیون» درباره ریشهها و علتهای آسیبپذیرتر شدن کودکان از برنامههای تلویزیون در کشور این چنین پاسخ داد و افزود: یک زمانی انیمیشن یک ابررسانه نام گرفته بود چون این قالب نمایشی با ظرفیتهای خلاقانه و متحرک خود فضای خیلی مناسبی را برای شکوفا کردن و خلق شخصیتهای کارتونی فراهم کرده و امکان به تصویر کشیدن و حتی بیان برخی محتواهایی که در سایر قالبها قابل گفتن نیست، مهیا میکرد ولی با ورود بازیهای رایانهای باید به دنبال لقب دیگری فراتر از ابررسانه باشیم.
وی به برخی مشکلات در این زمینه اشاره کرد و گفت: مشکل عمده در کشور در حوزه مصرف رسانهای مانند انیمیشنهای تلویزیونی کودکان این است که از یک طرف رسانهها با محتواهای متغیر و فراوانی روبهرو هستند و از طرف دیگر مطالعات علمی - پژوهشی ما شیب کمی دارد و از فاصله بین این دو غولهای رسانهای و شرکتهای تجاری برنامهساز سود فراوانی میبرند، با توجه به صدمه دیدن کودکان از این شکاف دقت به این مساله بسیار ضروری است حتی میتوانیم با انجام پژوهشهای خوب و پر کردن این شکاف بسیاری از رفتارهای نوجوانان امروز را تحلیل و واکاوی کنیم و راه حل مناسبی برای برخورد با پدیدههای جدید اجتماعی مانند مدگرایی و توجه ویژه به زیبایی ظاهری پیدا کنیم.
دهصوفیانی در پاسخ به این سوال که عمدهترین مشکل در بخش پژوهشهای رسانهای چیست؟ اظهار کرد: عدم جهتدهی مناسب، به موقع و سریع اجرای پژوهشهای ضروری از ضعفهای این حوزه است، از طرفی در حوزه پژوهشهای رسانهای درباره کودک مقالهها اندک و در زیرمجموعه حوزه مطالعات خانواده انجام میشود. در یک سری حوزهها تمرکز پژوهشهای رسانهای وجود دارد اما توزیع مساوی بین همه تحقیقها نیست البته یک مقدار کارهای مشابه انجام شده ولی اصلا رضایت بخش نیست، متاسفانه سود فراوانی از فروش محصولات رسانهای به کودکان وجود دارد و این موضوع اهمیت پرداختن به این پژوهشها را صدچندان میکند.
در ادامه پژوهشگر حوزههای اجتماعی رسانه در پاسخ به نحوه تاثیرگذاری برنامههای تلویزیونی بر کودکان گفت: طبق نظریه طرح ذهنی و کاشت که در کتاب «کودک، انیمیشن و تلویزیون» مطرح کردهام نخستین چیزهایی که در ذهن کودکان قرار میگیرد به دلیل اینکه الگو و تجربه ذهنی برای مقایسه ندارند همان برنامه اولیه را به عنوان الگوی ثابت دریافت میکنند، بنابراین نخستین چیزی که رسانهها در اختیار بچهها قرار میدهند بهترین و مهمترین الگوی انتخابی آنها است. اختلافها بین والدین و بچهها بر سر همین الگوهای رسانهای است و بسیاری از والدین در جریان مصرف رسانهای کودکانشان قرار ندارند و فکر میکنند بچههای آنها به یک فعالیت مفید مشغولند در حالیکه فرضا نمیدانند بازی رایانهای چه محتوایی دارد و چه سوالهایی را میتواند به ذهن فرزندانشان القا کند؟
این کارشناس ارشد ارتباطات با اشاره به فعالیتها و سیاستهای دولتی به حوزه پژوهش رسانهای کودکان از گذشته تا حال اظهار کرد: در دهه 70 حساسیت روی کودکان بیشتر بود و مدیران رسانهای بر آن توجه داشتند اما باز این تمرکز رفته رفته کمتر شد. به طور کلی نقش مدیران رسانهای در برجسته کردن و دنبال کردن موضوعهای تعلیم، تربیت و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی کودکان در ارتباط با وسایل ارتباط جمعی زیاد است که باید این نقش پررنگتر شود.
مدرس کتاب «تکنولوژیهای نوین ارتباطی» همچنین به شرح پایاننامه خود پرداخت و عنوان کرد: این کتاب که حاصل انجام پایاننامه کارشناسی ارشد من در دانشگاه علامه طباطبایی با راهنمایی و مشاوره دکتر حسین پاکدهی و هادی خانیکی است، با مشکلات زیادی مواجه بود که به مواردی از آن اشاره شد اما نکته قابل توجه آن است که نقد حوزه انیمیشن کودک بسیار نوپا است، به گونهای که در خلال کارم تنها از دانشجوهای جامعهشناسی اندک نقد و تحلیل هایی درباره محصولات انیمیشن «والت دیزنی» مشاهده کردم که تحلیلهای رسانهای و مطالعات فرهنگی را در برنمیگیرد، از طرفی دانشجوهای انیمیشن نیز به لحاظ علاقه و تخصص هنری نمیتوانند نقد برنامههای کودک را انجام بدهند.
دهصوفیانی در پاسخ به اینکه چه راهکاری برای وضعیت کودکان در فضای رسانهها مناسب است؟ بیان کرد: متاسفانه از کارهای پژوهشی در زمینه سیاستهای راهبردی استفاده نمیشود با وجود آن که به دلیل روش تحلیل محتوایی که در نمونه پژوهیها به کار گرفتم نتایجی حاصل شد که منجر به پشبینیهایی برای برنامهریزی فرهنگی و رسانهای میشود ولی رویکرد من تعریف استراتژی فرهنگی و بایدها و نبایدهای حوزه کودکان نبوده است. نکته آخری که باید به آن اشاره کنم رسیدگی به محتوای فراوان رسانههاست که در محصولات تلویزیونی وجود دارد، رسیدگی به این موضوع از طرف خانوادهها بسیار سخت شده و باید دولت با همکاری مسوولان رسانهای با تدوین یک نظام جامع رسانهای و تصویب قوانین فیلترینگ برای کودکان این مساله را به خوبی پوشش دهد و این فیلترینگ یک طرفهای که تنها برای بزرگسالان اعمال میشود خاتمه یابد. از طرفی همه میدانیم به دلیل جریان سریع اطلاعات محتوای مخرب و غیرمجاز و همچنین تکثیر آن زیاد و آسان شده و بایستی یک سیستم آگاهانه بازدارنده وجود داشته باشد تا به طور خودکار مجراهای ناسالم و غیر اخلاقی محصولات رسانهای را کنترل کند.
وی در پایان بر اهمیت جهانی شدن موضوع کالاهای رسانهای اشاره کرد و گفت: در پایاننامهام یکی از نقدهای وارده به تحقیق ایرانی نبودن نمونهها بوده است که میتواند در کشورهای اروپایی و آسیایی نیز رخ دهد اما دفاع انجام شده تاکید بر این نکته بود که محصولات انیمیشنی به دلیل رسانهای بودن جهانی هستند و با درجههای مختلف تغییرهایی در سبک زندگی همه و بیشتر کودکان ایجاد کردند، بنابراین تمام محققان سایر کشورهای مختلف نیز به همین شکل به این موضوع میپردازند.
کتاب «کودک، انیمیشن و تلویزیون» به قلم اعظم دهصوفیانی در 257صفحه با شمارگان یکهزار نسخه و بهای هفت هزار تومان از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و با همکاری مرکز پژوهش های اسلامی صداوسیما چاپ و منتشر شده است.
خبرنگار: مریم سلطانی
نظر شما