به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در نشست «درهای باز سفری بین فرهنگی؛ ایران و لهستان» که عصر دیروز، 11 تیرماه، در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد، سه کارشناس ادبی کشور لهستان به تاثیرپذیری شاعران و نویسندگان لهستانی از ادبیات ایران پرداختند و درباره تاریخچه آشنایی دو کشور سخن گفتند.
علی اصغر محمدخانی، دبیر نشست و معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب، سخنانش را با توضیحاتی درباره برنامههای شهر کتاب در راستای معرفی فرهنگ و ادبیات کشورها به یکدیگر آغاز کرد و توضیح داد: در چنین برنامههایی است که میتوانیم دریابیم پیشینه فرهنگی دو کشور تا چه حد میتواند به هم شبیه باشد. در حوزه ادبیات و هنر این گفتوگوهای ادبی میتواند کمک زیادی به این پیوند بکند. در واقع فرهنگ مهمترین رکن پیوند کشورها محسوب میشود، ولی با وجود وسایل ارتباطی هنوز این شناختها بسیار ناقص است.
وی در ادامه از سابقه فرهنگی طولانی لهستان و ارتباطش با فرهنگ و زبان ترکی و فارسی سخن گفت و اظهار کرد: کارهای ادبی، فلسفی و هنری مختلفی را با کشورهای دیگر آغاز کردهایم اما باید سرعت بیشتری به آن ببخشیم و ادبیات معاصر خود را نیز به کشورهای دیگر بشناسانیم.
پیشنهادهای مرکز شهر کتاب موضوع دیگری بود که محمدخانی به آن پرداخت و از مواردی مانند ترجمه گزیده شعر معاصر فارسی به لهستانی، برگزاری همایشهای ادبیات تطبیقی، ترجمه متقابل داستان و رمان در دو کشور، دیدار و گفتوگوی اهالی فرهنگ و ادب دو کشور، بررسی سینما و موسیقی لهستان و نگاهی به زنان داستاننویس، پژوهشگر و شاعر در دوران معاصر رو کشور به عنوان برنامههای مد نظر این مرکز فرهنگی نام برد.
آنا کراسنوولسکا، مدرس دانشگاه، نخستین کارشناس لهستانی این مراسم بود که درباره «الکساندر خوچکو و الهام شرقی در آثارش» سخن گفت. وی الکساندر خوچکو را شاعری در سبک رمانتیک معرفی کرد و افزود: خوچکو در سال 1804 میلادی به دنیا آمد و در سال 1891 درگذشت. او که اکثرا در تبعید به سر میبرد، هنوز هم شاعری درجه دوم در لهستان محسوب میشود اما به نظرم شعر و کارهای ادبی او برای توسعه ادبیات رمانتیک لهستان، ایرانشناسی در این کشور و همچنین برای درک روش کار این شاعر در زمانی که در ایران به سر میبرد میتواند بسیار مفید باشد.
وی افزود: خوچکو مدتی را به عنوان کنسول روسها در شهر رشت فعالیت داشت و درباره فرهنگ عامیانه ایران تحقیق کرد. این شخص در ایران با وجود آشنایی خاص با ادبیات کلاسیک، بر فولکلور و فرهنگ و ادبیات شفاهی متمرکز شد.
کراسنوولسکا به سیر تاریخی شکلگیری جنبش رمانتیک در لهستان پرداخت و اظهار کرد: فرهنگ عامیانه بخشی از مفاهیم ارزشمند برای جوانان علاقهمند به ادبیات رمانتیک بود و مشرق زمین این امکان را به دانشجویان میداد که تحقیقات خود را در این حوزه تکمیل کنند. آنها تصویر ایدهآلی از کشورهای شرقی و فرهنگ آنها داشتند و معتقد بودند در شرق میتوانند به آن چیزی برسند که در اروپا از دست رفته و به همین دلیل به شرق گرایش پیدا کردند. احساسات، ایمان، نقش قهرمان رمانتیک در ادبیات و عرفان از جمله این موارد بودند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه یک دفتر شعر از خوچکو به جای مانده و در مقدمه آن شیوههای به وجود آمدن شعر شفاهی ذکر شده است اظهار کرد: لهستانی بخشی از این کتاب را به خوبی میشناسند؛ بخشی که در آن ادبیات فولکلور آمده و مشابه ادبیات عامیانه لهستان است. برخی گمان میکنند اشعار این بخش از کتاب ترجمه شعرهای فارسی هستند زیرا شباهت زیادی به غزل فارسی دارند؛ در حالیکه با الهام از سرزمینهای شرقی سروده شدهاند.
«اشعار واسلاو پوتوتسکی و شباهتهای کتاب «باغ بکر» او با لطایف گلستان سعدی» موضوعی بود که کارشناس دیگر برنامه، کارولینا راکوتیزکا، درباره آن سخن گفت. او پوتوتسکی را شاعری تاثیرگذار بر ادبیات لهستان دانست که نماینده عصر خویش بوده و از ادبیات ایران تاثیر زیادی پذیرفته است.
به گفته وی لهستانیها در قرن 15 میلادی ایران را مبدا مُد و هنر میدانستند و با شناخت کمی که از خود و تاریخچه کشورشان داشتند گمان میکردند نژاد آنها به یکی از نژادهای آریایی بازمیگردد و به همین دلیل ایرانیان را به عنوان الگوی خود برگزیدند. این اشتباه را میتوان خطایی زیبا دانست که شیفتگی لهستانیها به ایرانیها را سبب شد و زمینه نزدیکی دو کشور را به وجود آورد.
راکوتیزکا ترجمه گلستان سعدی را نیز در تسهیل این روند موثر دانست و افزود: ترجمه این کتاب ابتدا تنها در اختیار خواص و روشنفکران بود و شاعران زیادی از آن الهام گرفتند. این آشنایی پوتوتسکی، او را شیفته فرهنگ ایرانی کرد و وی با تاثیر از گلستان سعدی کتابی را با نام «باغ بکر» نوشت که در آن میتوان رد پای اشعار سعدی را دید.
وی افزود: پوتوتسکی در این اثر، مانند سعدی، گاه به نکتههای فلسفی میپردازد یا از طنز اجتماعی بهره میگیرد، در برخی مواقع شعر مذهبی میسراید یا از مرثیه بهره میگیرد. او نیز مانند سعدی مخاطب را با تجربیات شخصی رودررو میکند و خواننده را به سفری فرامیخواند که به وضوح تحت تاثیر سعدی است.
«میروسلاو میخالاک» نیز یکی دیگر از سخنرانان مراسم بود که خواندن شعری درباره ایران در آغاز برنامه با استقبال مخاطبان مواجه شد. او این شعر را سروده فردی لهستانی به نام «بالینسکی» معرفی کرد؛ شعری که میخالاک آن را به فارسی برگردانده و درباره ایران و به طور خاص نقش برجستههای طاق بستان است.
میخالاک درباره این شاعر گفت: او نویسنده و شاعری گمنام در لهستان است که کارش را با داستاننویسی آغاز کرد و روی آوردنش به حوزه شعر تحت تاثیر حضور او در ایران بود. او فردی دیپلمات بود و از شعرهایش اینطور برمیآید که کار دیپلماتیک خود را دوست نداشته است.
او به عنوان نمونههایی از اشعار او اشاره کرد و گفت: تاثیرپذیری او از ایران با عناوین شعرهایش مشخص است. «بازگشت به اصفهان»، «بهار در ایران»، «درود شامگاهی» (شعری در وصف اذان)، «آرامگاه حافظ»، «حکیم شیرازی»، «کسایی شاعر»، «نامه عاشقانه زلیخا» و «آهو» عناوین برخی از اشعار او هستند.
در بخشی از این برنامه دو ساعته، سفیر لهستان در ایران، یولیوش گویو، نیز از خدمات شهر کتاب برای آشنایی زبان و ادبیات دو کشور قدردانی کرد و گفت: خوشحالم که ایرانیانی علاقهمند به ادبیات لهستان وجود دارند که ما فارغ از فاصله جغرافیایی میتوانیم خود را دو ملت نزدیک به هم حس کنیم.
چهارشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۶
نظر شما