ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
تقریباً مدیریتپژوهان، اتفاق نظر دارند که وظایف اصلی یک مدیر چهار وظیفه است: سازماندهی، برنامهریزی، نظارت و کنترل، هدایت و رهبری. این وظایف آنقدر اهمیت دارند که گاه از آنها به مبانی مدیریت یاد میشود. در میان این وظایف، هدایت اهمیت خاصی دارد به گونهای که شاید بتوان گفت وظایف: مدیر (1+3) است یعنی (هدایت + سازماندهی و برنامهریزی و نظارت) چرا که هدایت یک مدیر است که سازمان و برنامه، تحت کنترل، ایجاد و اعمال میشود. هدایت گاه با رهبری یا هماهنگی مترادف میشود. هدایت در مدیریت همان هدایتی است که در لغت و اصطلاح به آن اشاره شد. هدایت یک مدیر همان ارائه طریق است، یعنی ارائه طریق صحیح رسیدن به اهداف و مطلوب سازمان، با برنامه و نظارت و دادن جهت و اصلاح سمتگیری چهبسا «ایصال الی المطلوب» را رهبری و «ارائه طریق» را هدایت بدانیم که از یکدیگر جداناپذیر هستند.
آنچه که برداشت یادشده را مجاز میکند آن است که خداوند خود مدیر و گرداننده هستی و انسان است. ربوبیت او همان مدیریت اوست، زیرا که «رب» به معنای مالک مدّبر است.
صفحه 120/ فقه الاداره/ سید صمصمامالدین قوامی/ انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه/ چاپ اول/ سال 1392/ 280 صفحه/ 8000 تومان
نظر شما