ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
در این روایت لغاتی مانند پنجره معنایی چندگانه دارد. پنجره رهایی، هنوز برای اتاقِ فکرش، ساخته نشده است. بنابراین اتاق ذهنش هنوز تاریک است و پنجره نامبرده، پنجرهای واقعی است که در اتاقش، وجود دارد. در متون قبل گفته بود معمار کج سلیقهای خانه ذهنش را ساخته است (ص 12 م 3 ب. کور). گویی اکنون خود، آستین بالازده و در حال ساخت تدریجی آن است. از متون قبل به ترتیب شروع به ساخت دیوار، چهار دیوار، اتاق و خانه کرد. در این متن، در خانه نیز به آن اضافه میشود. در حالت اغما، در اتاق فکر راوی باز میشود و پیرمردی را به آن راه میدهد. سپس جلوی آینه، به ادای پیرمردی که از شباهت به خودش او را عمو میانگارد، میپردازد. از وصفی که از سر و رویش، به خصوص از عبای پارهاش میکند، متوجه گذر زمان میشویم. به نظر میآید راوی به خود پدر ندیده است. لیکن مادر را فردی صبور میداند زیرا برایش شراب ارغوانیرنگی به یادگار گذاشته است.
صفحه 48/ رویای وهمی بوف کور رویایی سه بعدی است/ رویا وهمی/ انتشارات فیروزان/ چاپ دوم/ سال 1391/ 352 صفحه/ 7000 تومان
نظر شما