ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
مشق دمش تو بودی
وقتی که کودکان دبستان
نامت را
به زمزمه
میخواندند
و کتابها
به یادت متبرک میشدند
عشق دمشق تو هستی
اینک که کاروان دل ما
در کوچههای حاشیه
میچرخند
تا رخصت حضور بیابد
اذن دخول بخواند
و...
از فراق بنالد.
از خوان زائران غریبت
یک لقمه حلال حوالت کن
یک جرعه زلال بنوشان
این تشنه گرسنه ایمان را
ای یادگار مانده ز بهتر زن زمان.
گلدستههای بلندت
نام تمام زنان را
از فرش خاک
برآورد
در عرش پاک
رها کرد.
اینک زنان پرنده سبزی
در آسمان آبی عشقاند.
صفحات 65 و 66/ در کوچههای کرایوا/ جواد محقق/ انتشارات امرود/ چاپ اول/ سال 1391/ 560 صفحه/ 21200 تومان
نظر شما