«خرمشهر، بغداد؛ سالهای زیر رگبار» عنوان نمایشنامهای از مرتضی تقیزاده است که از سوی انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس روانه بازار نشر شده است. نویسنده در این نمایشنامه بر تکرار تاریخ و آسیبهای جنگها به ویژه برای زنان تاکید دارد.-
سلما، دختری ایرانی و قربانی اسارت در سالهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که در جریان اسارتش به اجبار با افسری عراقی به نام «انور» ازدواج میکند اما زندگی جداگانهای از همسر عراقی انور پی میگیرد. دختری به نام «عصمت» حاصل این ازدواج تحمیلی است. فرزندی که با حمله نظامی آمریکا به خاک عراق، به سرنوشتی مشابه مادرش دچار میشود.
ازدواج سلما با انور در روند نمایشنامه به عنوان زخمی مطرح شده که حتی با وجود «عصمت» التیام نیافته است. این دو شخصیت بهعنوان عناصر جداگانهای از زندگی انور به نمایش در آمدهاند که سعی در کنارهگیری از پدر خانواده دارند. سلما، پیشآمد جنگ را فرصت مناسبی برای رهایی از زندگیِ مردی میداند که سالها مانند یک غنیمت جنگی با او رفتار کرده است. او و دخترش قصد عزیمت به ایران را دارند.
شخصیت «اشلی» بر آمده از تلاش اَنوَر برای رهایی از دلواپسیهای او از تسخیر شدن کشور عراق و سرنگونی رژیم بعثی است. فرماندهای ایرانی _ آمریکایی که انور او را از خطر مرگ نجات میدهد و در مقابل، از وی میخواهد که او را به همراه خانوادهاش (که در پس آنها پنهان شده است) مخفیانه به خارج از کشور و جایی بهجز خاک ایران منتقل کند.
این فرمانده ارتش آمریکا در روند داستان میکوشد سلما و عصمت را مطابق خواستهشان، به کشور ایران و انور را به کشور ترکیه منتقل کند اما دستگیر شدن انور که از افسران رده بالای رژیم بعث عراق بوده است از سوی نظامیان آمریکایی، اشلی را به دردسر میاندازد و او را با خطر تبعید مواجه میکند.
علاوه بر این، ایرانی _ آمریکایی بودن شخصیت اشلی با توجه به میزان نقشآفرینی این شخصیت در متن نمایشنامه، سبب ایرانی صحبت کردن او شده و به فارسیسازی متن هم کمک کرده است.
گره اصلی نمایشنامه «خرمشهر، بغداد؛ سالهای زیر رگبار» بر چگونگی رهایی از بند متجاوزان متمرکز است اما به نظر میرسد که تقیزاده با هدایت داستان به سمت دستگیری انور در مرز ترکیه، بیشتر به عقدهگشایی از حسی درونی پرداخته است تا گرهگشایی از داستان. عقدهای که شاید در قلب هر ایرانی نسبت به متجاوزان بعثی به کشورمان نهفته باشد.
مخاطب نمایشنامه «خرمشهر، بغداد؛ سالهای زیر رگبار»، با توجه به مرارتهای سلما در سالهای دور از وطنش، در انتظار پایانی خوش برای این شخصیت و دختر اوست اما نویسنده با ایجاد موقعیت اسارت برای عصمت، میکوشد به هر ترتیب ناگریزی از تقدیر و تکرار شدن تاریخ را به تصویر بکشد و ناخواسته، بر بخشی از آسیبهای جنگ بر زنان تمرکز یابد.
متن «خرمشهر، بغداد؛ سالهای زیر رگبار» سه زبانه است اما نگارنده دیالوگهای سادهای را برای متنهای غیر فارسی برگزیده است بهطوری که مخاطب با آشنایی اندکی از دو زبان انگلیسی و عربی به آسانی میتواند بدون توجه به ترجمه، متن را درک کند.
«خرمشهر، بغداد؛ سالهای زیر رگبار» را بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در قطع پالتویی، 49 صفحه، با شمارگان دوهزار نسخه و به بهای 20 هزار ريال روانه بازار نشر کرده است.
نظر شما