سرنج بی آواز
شرابه‌ها به رقص، باد و رنج
پروا گریخت از من، آب در هاون!
و ماند، تِیرَمی، که خوب، پارو زد
ای سزاوار، مزنده‌ی سزاواران
خاک ز خاک، خاک ز انسان
مینوی خاک، به خاک
می‌زنی بر آن‌چه می‌باید زد
بر گینه‌های بیستون از فرهاد
هراس، از البرز چکادها، به آن که می‌جوید
سکوت بر شکست، از سِرِنجِ بی‌آواز
هوشیار باد، تیرمی که خواب، پارو زد!
صفحه 78/ خارپشت(مجموعه شعر)/ آرزو عایفی/ انتشارات افراز/ چاپ دوم/ سال 1391/ 136 صفحه/ 4500 تومان
یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
نظر شما