«نظریه سوبژکیتیوته در فلسفه فیخته» نوشته فردریک نویهاوزر توسط سیدمسعود حسینی به فارسی ترجمه شد.-
حسینی افزود: فیخته شاگرد کانت بود و فلسفهاش را از فلسفه نقادی کانت آغاز کرد، در واقع نقد اول و دوم کانت برای او مهم است. فیخته اراده را حقیقت انسان میداند و سوبژکتیویته به این معنی است که انسان که او را به عنوان سوژه میشناسیم اراده نیز هست، ارادهای که هدفش وصل کل عالم از طریق من یا سوژه قلمداد میشود. سوبژه به تعبیر دیگر به معنای «منبودگی» است.
وی ایدهآلیسم شلینگ را متاثر از سوبژکتیویته فیخته دانست و گفت: از سوی دیگر، اوج سوبژکتیویسم کانت در فیخته متجلی میشود. نویهاوزر نویسنده این اثر ابتدا مفهوم سوبژکتیویسم را توضیح میدهد و اینکه فیخته از کجا نظریهپردازی درباره این مفهوم را آغاز کرد.
حسینی ادامه داد: نویهاوزر در دو فصل پایانی کتاب دو وجه نظری و عملی سوبژکتیویته را بررسی میکند. او بیشتر نظراتش را در بخش عملی بیان کرده که همان مبحث «خودتعینبخشی عملی» است که بخش عملی سوبژکتیویته است. فیخته فلسفه را به نفع اخلاق مصادره میکند، در واقع میتوان گفت سوبژکتیویسم او همان ایدهآلیسم اخلاقی است.
وی یادآوری کرد: انسان قوانینی وضع و خود از آنها پیروی میکند، فیخته برای روشن کردن موضوع از دیگر فلاسفه مانند چارلز تیلور و ارنست توگنهات کمک گرفت. غایت فلسفه فیخته، آزادی اخلاقی است البته آزادی فیختهای همان آزادی کانتی است که خودش برای خودش قانون وضع میکند و از آن پیروی میکند این کتاب هم همین موضوع را توضیح میدهد.
نظر شما