به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد کتاب «رستم در مرداب خان دوم» نوشته حسن اصغری با حضور محمدعلی علومی، محسن فرجی و نویسنده کتاب با دبیری فرزام شیرزادی، عصر دیروز در سرای اهل قلم برگزار شد. در ابتدای این جلسه اصغری بخشی از رمان را برای مخاطبان خواند.
در ادامه دبیر جلسه ضمن اشاره به شایسته تقدیر شدن این رمان در بیستودومین جایزه کتاب فصل گفت: داستان «رستم در مرداب خان دوم» موضوعی اقلیمی دارد و درباره گرفتاریها و مشکلات صیادی به نام «آرش» است. او مجبور است برای گذران زندگی به مصاف این مشکلات برود. یکی از تناقضات این شخصیت قهرمان کشتی بودن او به رغم سیگار کشیدنش است که روزی یک پاکت سیگار می کشد و قادر است با شش نفر کشتی بگیرد و نقش بر زمینشان کند.
این نویسنده افزود: شاید بتوان گفت این داستان درباره انسانهای حاشیهنشین شهرهای بزرگ و مشکلات موجود در زندگی آنهاست. همچنین با توجه به عنوان اثر، میتوان آن را اثری تمثیلی خواند. از سوی دیگر خان دوم رستم در شاهنامه بسیار سخت است و مشکلات شخصیت آرش در این اثر نیز مانند سختیهای خان دوم رستم در شاهنامه است.
محمدعلی علومی در این نشست گفت: من قبل از هر چیز به نویسنده و ناشر به دلیل انتشار این اثر قدرتمند تبریک میگویم. در حال حاضر ادبیات غالب در ایران، ادبیات آپارتمانی است. این واژه ساخته خود من است. در این نوع از ادبیات رایج در ایران نویسندهها همه از روی دست هم نوشته و متون غالبا شبیه به همند.
وی افزود: هویت داستانهای ادبیات آپارتمانی رایج در ایران، هویت طبقه متوسط اجتماعی تهران است که در اصل این طبقه صاحب هویت نیستند. بیشتر آدمهای مربوط به این طبقه مهاجران به تهران هستند و تهرانی اصیل نیستند.
علومی در ادامه با اشاره به منشا طبقه متوسط اجتماعی تهران گفت: این طبقه منشا عجیب و غریب دارند: از عشایر و روستاهای مختلف بگیر تا قوم و قبیلههای متعدد با فرهنگ و البته قومیتهای نیمه متمدن. همه این انسانها در کنار هم جمع شده و این طبقه را در تهران به وجود آوردهاند. در واقع شهر تهران اینگونه به صورت کاریکاتوری از شهر نیویورک در آمده است. در نیویورک تمام قومیتها با هم جمع شده و هویت جدید و یکپارچهای پیدا میکنند، اما در تهران وضعیت اینگونه نیست. بنابراین میتوان گفت که ادبیات آپارتمانی در ایران هم صاحب هویت نیست.
نویسنده «پریباد» در ادامه به توصیف بیشتر ادبیات به اصطلاح شهری و آپارتمانی در ایران پرداخت و در ادامه به نقاط قوت رمان «رستم در مرداب خان دوم» اشاره کرد و گفت: شخصیتهای این اثر به طور عالی توصیف شدهاند. همچنین نمادپردازی در این رمان نیز که به دیدگاه هستیشناسی راه دارد، به طور مناسب از طرف نویسنده پرداخت شده است. شخصیت پردازیهای این رمان نیز متناسب با مناسبات جهان جدید است.
در ادامه جلسه شیرزادی از محسن فرجی، دیگر منتقد این نشست پرسید: شخصیتپردازی این رمان که در قالب ادبیات رئالیستی قرار میگیرد، تا چه میزان به نزدیک کردن اثر به حقیقت کمک کرده است؟ به نظر من باورپذیر نیست پهلوانی که سیگار میکشد با شش نفر و گاهی تا نیم ساعت کشتی بگیرد؟
فرجی نقد خود در این جلسه را با مثبت خواندن آرمانگرایی این کتاب شروع کرد: یک نکته مثبت این کتاب بحث رجعت به داستانهای آرمانجو و عدالت خواه است، چرا که به زعم بسیاری دوره این داستانها به سر آمده است. اما به زعم من بحث عدالت و جنگ خیر و شر همیشه زنده است و میتوان این مباحث را با نگاه تازه و معاصر نوشت، کاری که نویسنده در این رمان انجام داده است. همچنین نگاه به ادبیات اقلیمی و بومی نیز از نکات ارزشمند این رمان است،چرا که بسیاری از نویسندگان اصولا کار کردن در این حوزه را دون شان خود میدانند.
وی افزود: به نظر من این اثر رمان نیست، بلکه داستان بلند است. ایراد بزرگ این اثر اندک بودن اتفاقات داستانی و اندک بودن دایره واژگانی نویسنده است. کنشهای این اثر بسیار کم است و همین سبب شده که به عنوان مثال چیزی در حدود 20 بار در داستان بخوانیم که یکی از شخصیتها سه نخ سیگار بر میدارد و میرود در جایی تا آن را استعمال کند. بیشتر کاراکترها کنش ندارند و به همین خاطر نمیدانند که چه کار بکنند.
فرجی در ادامه با اشاره به لغات بسیار استفاده شده در این اثر گفت: کلمه مورد علاقه نویسنده در این اثر «قهقهه» است که بسیار از آن استفاده کرده است. حتی برای کودکان نیز در این اثر از قهقهه استفاده شده که معمولا کودکان این کار را انجام نمیدهند. قلت اتفاقات و کنشهای داستانی باعث شده که بیشتر فصول اطناب داشته و بیجهت طولانی باشند. مثلا فصل نخست باید در سه صفحه نوشته میشد و بیش از این جای کار نداشت. این قلت واژگانی برای من بسیار تعجب آور است.
شیرزادی نیز در نقد این اثر گفت: برای من هم به عنوان مخاطب و منتقد این اثر سوالات بسیاری پیش آمد. احساس من بر این است که در قسمتهایی از این اثر به واقع نمایی کار لطمه وارد شده است. به عنوان مثال من با فنون کشتی و کشتی گیلکی ناآشنا نیستم اما واقعا نمیدانم آیا میتوان در شمال شش تا کشتی نیم ساعته با شش نفر گرفت؟
نویسنده «سهشنبه قرقی» همچنین با بیان این نکته که استفاده بیش از حد برخی واژگان مخاطب را آزار میدهد، گفت: دیالوگهای این داستان به رغم همه جذابیت و خواندنی بودن اثر، دیالوگهای موفقی نبوده اند. دیالوگ باید دو ویژگی داشته باشد، شخصیت از پس آن دیالوگ مشخص شود که کیست و دیگر آن که پیرنگ داستان را به پیش ببرد. به نظر من در فصلهای نخست، گفتن مصیبتهای شخصیت بسیار تکرار شده و اگر این بخشها کمتر استفاده میشد، مخاطب با آن ارتباط بیشتری برقرار میکرد.
«رستم در مرداب خان دوم» امسال (1391) در 264 صفحه و بهای هشت هزار تومان از سوی نشر روزگار منتشر و به عنوان اثر داستانی شایسته تقدیر در بیستودومین جشنواره کتاب فصل برگزیده شد.
دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۵
نظر شما