به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پتر تورینی شاعر، فیلمنامهنویس و نمایشنامهنویس جنجالی اتریشی نویسنده نمایشنامه «ژوزف و ماریا» است. تورینی این نمایشنامه را سال 1980 به رشته تحریر درآورد و در همان سال در تئاتر مردمی وین به روی صحنه رفت. این نمایشنامه تاکنون به 22 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
شخصیتهای این نمایشنامه، «ژوزف پری بیل» با سن 71 سال و شغل کارگر فصلی شرکتهای نگهبانی فروشگاهها و «ماریا پاتساک» 69 ساله با شغل نظافتچی. یک گوینده و 6 فروشنده زن هم اشخاص فرعی این نمایشنامه هستند که البته در صفحه 26 و در معرفی شخصیتها نوشته شده که این نمایشنامه را میتوان فقط با دو پرسوناژ «ژوزف» و «ماریا» هم اجرا کرد.
کوشک جلالی بیوگرافی مختصری درباره زندگی و آثار تورینی در ابتدای این کتاب نوشته که بسیار راهگشاست و به مخاطب فارسی یک شمای کلی از تفکر موجود در آثار این نویسنده، منتقل میکند.
زبان این ترجمه نیز روان و خوانش آن برای مخاطب آسان است، اما به نظر مترجم باید برای فهم و درک بیشتر مخاطب توضیحاتی را زیر برخی از کلمات یا مفاهیم درج میکرد. لازم به ذکر است که عموم مخاطب این نمایشنامه دانشجویان رشته تئاتر هستند، با توجه به تعداد کم پرسوناژها این نمایشنامه برای اجراهای کلاسی و تمرینی در دانشکدههای تئاتری مناسب است، اما دانشجو برای اجرا نیازمند درک کاملی از نمایشنامه است.
به عنوان مثال در صفحه 29 کتاب در بین مونولوگ گوینده حرفی از ستاره "Bethlehem" آمده است که نیازمند توضیحی از مترجم در پانویس است. همینطور در صفحه در بین دیالوگهای ژوزف صحبت از شخصیتی به نام «ترزه فن کندز رویت» شده است. در صفحه بعدی کتاب همین شخصیت به صورت «ترزه فن کنرز رویت» نوشته شده است. مشخص نیست که این نام چه چیزی یا چه کسی است و آیا به عمد ژوزف این نام را به صورتی دیگر ادا میکند یا اینکه خیر؟ به هر حال این مساله از جانب مترجم نیازمند توضیح است تا مخاطب گمراه نشده و بتواند نمایشنامه را به طور کامل درک کند.
همچنین در صفحه 62 کتاب در بین دیالوگهای ژوزف آمده: «...دکتر اشتراهامر که دستور شکنجه منو داده بود، امروز تو شهر «گراز» زندگی میکنه» و در چند دیالوگ بعدی نیز ژوزف میگوید که به شهر «گراز» رفته برای دیدن دکتر اشتراهامر. در این قسمت این مساله که چرا نویسنده نام این شهر را میآورد، بازهم نیازمند توضیح است. آیا این شهر ویژگی خاصی دارد که ژوزف از آن نام میبرد؟
شحصیت ژوزف در این نمایشنامه عقایدی کمونیستی و مارکسیستی دارد. برخی از دیالوگهای او در این نمایشنامه بسیار سطحی و شعاری است، به عنوان مثال او در جایی از نمایشنامه میگوید: «ببخشید آقایان محترم، مالکین بزرگ این فروشگاه زنجیرهای، شما دراکولاهای خون آشام! شما که دندانهایتان را در گوشت و پوست ما فرو کردهاید... بدین وسیله اعلام میکنم که این انبار کاپیتالیستی در اختیار خلق قرار میگیرد...» نقل از صفحات 80 و 81. حتی اگر این دیالوگها در هجو عقاید مارکسیستی هم باشد، بازهم بسیار شعاری و سطحی است، اما اگر مقصود نویسنده مساله دیگر یا خلق فضای دیگری باشد، باید گفت که این مقصود در ترجمه به اصطلاح «درنیامده» است، البته در این مورد هم توضیحات مترجم میتوانست کارساز باشد که متاسفانه این امر صورت نگرفته است.
انتشارات قطره ترجمه علیرضا کوشک جلالی از نمایشنامه «ژوزف و ماریا» نوشته پتر تورینی را در شمارگان 550 نسخه، 86 صفحه و قیمت سه هزار تومان در دسترس علاقهمندان قرار داده است.
پتر تورینی در سال 1979 جایزه تلویزیونی در ارتباط با آموزش مردمی اتریش را از آن خود کرد. در سال 1981 نیز جایزه «گرهارد هاوپتمن» در برلین به او اعطا شد. در سال ۲۰۱۰ دانشگاه کلاگن فورت Klagenfurtبه تورینی دکترای افتخاری اعطا کرد.
از دیگر نمایشنامههای تورینی میتوان به، «شکار موش»، «کشتار خوک»، «بهترین روز»، «پیشخدمت زن»، «مرگ و شیطان»، «کمدی فاوست 3» و «میندر لایستا» اشاره کرد.
مترجم این نمایشنامه علیرضا کوشک جلالی خود نمایشنامه «ژوزف و ماریا» را در شهر کلن آلمان روی صحنه برده است. در پیش درآمد ترجمه «ژوزف و ماریا» چند یادداشت که در روزنامههای آلمانی درباره این اجرای علیرضا کوشک جلالی، منتشر شده بود، ترجمه و درج شده است.
پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۷
نظر شما