ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
مارشال برمن (1982) در «تجربه مدرنیته» آن فصل از اثر خود را که به بودلر اختصاص داده است «مدرنیسم در خیابانها» نامیده است. از نظر برمن (1982: 148) نثر مسجع بودلر در «اندوه پاریس» (1896) از «مناظر مدرن اولیه» سخن میگوید و به ویژه به تجلیل از این مناظر در خیابان به عنوان محل تجمع عدم تجانسها و ناهمگنیهای اجتماعی میپردازد(4). به اصطلاح برمن (1982: 196) خیابان کانون دیدارهای عمومی و خط ارتباطی مردم در شهرهای قرن نوزدهمی بود؛ با اصطلاحات امروزیتر میتوان گفت خیابان «حلقه واسطی» بود که طبقات مختلف در آن با یکدیگر برخورد میکردند و در هم میآمیختند. در حالی که منطقهبندی شهری هاسمن به این معنا بود که اسکان طبقه کارگر در پاریس ویژگی متشتتتر نسبت به قبل یافته است (همچنان که کارگران بسیاری به شهرکهای دورافتاده رانده شده بودند) در عین حال فیرو (2003: 24) اشاره میکند بلوارهای جدید الگوهای جدید تماس اجتماعی را پدید آوردند.
صفحات 270 و 271/ شهر رسانه/ اسکات مککوایر/ ترجمه علی بختیاریزاده/ انتشارات دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی/ چاپ اول/ سال 1391/ 424 صفحه/ 7000 تومان
نظر شما