ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
بسيار خوشحال شدم و كتابها را در اطاق جداگانهای چيدم و آن را كتابخانه ناميدم. چند روزی به استراحت پرداختم و سپس به مناسبت آغاز سالِ تحصيلی جديد به تنظيم برنامه كارِ خود همت گماشتم. هفتهای سه روز پشت سر هم مشغولِ تدريس بودم و چهار روز پی در پی استراحت داشتم.
به مطالعه كتابها پرداختم و كتاب عقائد الاماميّه و اصل الشيعه و اصولها را مطالعه كردم و از اعتقادات و افكار و انديشهای كه شيعيان پایبند آن هستند آرامشی درونی يافتم. سپس كتاب المراجعات نوشته سيد شرفالدين موسوی را مطالعه كردم، چندين صفحه از آن كتاب را كه خواندم مرا شيفته كرد و به خود جذب نمود و جز بعضی از اوقات، آن را ترك نميكردم و گاهی آن را همراه خود به محلّ تدريس ميبردم، از صراحتِ لهجه دانشمند شيعی در رفع و حلّ و فصل اشكالاتِ دانشمند سنّی، رئيس الازهر، متحيّر شدم و خواستهام را در اين كتاب يافتم، زيرا آن مانند ساير كتابهايی نبود كه مؤلف هرچه خواست بدون مخالف و رقيب بنويسد. كتاب المراجعات گفتوگو بين دو دانشمند از دو مذهب بود كه هر كدام از ديگری در مورد مسائل گوناگون و كوچك و بزرگ با استناد به دو مرجع اساسی و بنيادي مسلمانان، يعنی قرآن مجيد و سنّت صحيح پيامبر ـ كه در صحاح ششگانه بر آن اتفاق نظر دارند ـ پرسوجو ميكرد. در حقيقت، آن كتاب نقشی مانند نقش خودم داشت كه در جستوجوي حقيقت بود و هركجا به حق دست میيافت آن را میپذيرفت؛ بر همين اساس، كتابی بسيار سودمند بود و از آن استفاده فراواني نمودم.
صفحات 91 و 92/ راه يافته يا چگونه شيعه شدم/ دكتر سيدمحمد تيجاني سماوي/ ترجمه عباس جلالي/ انتشارات بوستان كتاب/ چاپ نهم/ سال 1391/ 268 صفحه/ 5000 تومان
نظر شما