ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
گروهي از فقيهان اسلامي كوشيدهاند كه در معاملات صبي بين معاملات خرد و كلان تفصيل قائل شوند. و با استناد به سيره يا با تمسك به رواياتي، اثبات نمايند كه معامله صبي در اشياي حقير؛ يعني در معاملات خرد، صحيح و نافذ است، اما در مبادلات كلان، او نميتواند تصميمگيري نمايد. حق اين است كه هيچ سخن جديدي، غير از همآنچه در پيش گفته شد، وجود ندارد و اين كه اگر صبي ابزار انجام مبادله از سوي ولي باشد، معامله او اشكالي ندارد و الّا معامله باطل است و اينكه سيره عموم اصناف جامعه [از عالم و جاهل و متدينين و غير آنان] بر تنفيذ معاملات صبي در اشياي حقير بوده است و كودك چهار ساله را به بقالي و سبزي فروشي جهت خريد ميفرستادند و در هشت سالگي راه قصابي را به او ياد ميدادند و از ده سالگي به بعد در مورد خريد پوشيدنيها نيز از او استفاده ميكردهاند و به اين دليل است كه در اشياي حقير نيازي به تدبير نيست و خردسال ميتواند ابزار قرار گيرد و مبلغ ناچيز را حفظ كند و به مغازهدار برساند و در برابر آن جنس مشخص را كه نياز به چانه زدن و تعيين قيمت و انتخاب ندارد بگيرد و به منزل برساند، اما در معاملات كلان، نوجوانان يا خردسال مجموعه شرايطي را كه براي انتخاب و تعيين قيمت و حفظ و نگهداري ثمن يا مثمن لازم است، ندارد و لذا در مورد اشياي حقير، سيره مستمره بر واگذاري خريد و فروش به كودكان است، ولي در اشياي خطير و معاملات كلان از آنان استفاده نميشود و به آن ميدان داده نميشود. لكن به جهت وضوح بيشتر مسئله، كلمات طرفين و استدلال آنان را در معرض بررسي و قضاوت مينهيم.
صفحات 205 و 206/ حقوق محجورين/ دكتر محمدرضا رضوان طلب/ انتشارات بوستان كتاب / چاپ دوم/ سال 1391/ 312 صفحه/ 6000 تومان
نظر شما